امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
احوالات مردم آخر الزمان
#1
احوالات مردم آخر زمان
امیرالمؤمنین علیه‏السّلام در مابین سرزمینی به نام ذی قار (جایی است بین کوفه و واسط) این خطبه را ایراد نموده است: پس از حمد و ثنای پروردگار و تمجید و ستایش بسیار از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و علت ارسال آن حضرت می‏فرماید: پس خدای عزوجل محمد صلی الله علیه و آله را بدین منظور برانگیخت. اما بدانید که بزودی پس از من زمانی بر شما بیاید که در آن زمان چیزی مخفی‏تر از حق و آشکارتر از باطل و زیادتر از دروغ بر خدای تعالی و رسول صلی الله علیه و آله نیست. در نزد مردم آن زمان بی‏ارزشترین متاع کتاب خدا است اگر آنطور که باید و شاید خوانده شود (و به همان‏گونه که منظور خداست تفسیر گردد) و هیچ متاعی هم باز پر مشتری‏تر و گران قیمت‏تر از همان کتاب خدا نیست در صورتی که آیاتش از جاهای خود تحریف و تغییر یابد (خلاصه اگر صحیح تفسیر شود کم‏ قیمت و اگر به نفع ظالمان باشد با قیمت خواهد شد) در میان بندگان و شهرها در آن زمان چیزی از کار خیر بیشتر مورد تنفر و انکار نیست، و چیزی هم از منکر و کار زشت بیشتر مرغوب نیست، در آن زمان هیچ کار هرزه‏ای برتر و هیچ کفری جانفرساتر از راه یابی در وقت گمراهی نیست، چون که خود قرآن دانان، قرآن را پشت سراندازند، و حافظانش آن را به دست فراموشی سپارند تا آنکه خواهشهای نفسانی آنها را به دنبال خود کشاند، و این شیوه را (پشت در پشت) از پدران خود به ارث برند و به دروغ و تکذیب دست به تحریف و تفسیر قرآن زنند (هر کس به عقل ناقص خود آن را تفسیر کند) و آن را به بهای ناچیزی بفروشند و بدان بی‏رغبت باشند.
 قرآن و اهل آن در آخر زمان 
در این زمان است که قرآن و اهل آن مطرود و رانده از اجتماع گردن د (مردم به آنها توجه نکنند) و دو رفیقان یک راهند که کسی پناهشان ندهد (قرآن و عالمین عاملین آن در نظر مردم بی‏ارزشند) وه که چه دوستان وفادار و پسندیده‏ای هستند، و خوشا به حال آن دو آنچه با خاطرش کار می‏کنند. در آن زمان قرآن و اهل آن (به ظاهر) در میان مردمند و (در باطن) در آنان نیستند و با آنها هم (موافق) نمی‏باشند و همراه آنان نیستند، این مردم (دنیا خواهان) بر جدائی (از حق و حق پرستان) گرد هم آیند و از جماعت (مسلمانان) پراکنده گردن د. سرپرستی کار این مردم و کار دینشان را، کسانی به دست گرفته‏اند که به نیرنگ و زشت کاری و رشوه و آدم کشی در میان آنها رفتار کنند، گویا خود را پیشوایان و راهنمایان قرآنی می‏پندارند در صورتی که قرآن پیشوا و رهبر آنها نیست (بلکه هوای نفس و شیطان امام آنهاست) از حق (و حقیقت) در میان ایشان به جای نماند (سخنگوها و نویسندگان بسیار اما عامل به آن کم است) کسی است که آوازه حکمتهای قرآن به گوشش خورده و به پیروی آن درآید ولی هنوز درست ننشسته که از دین بیرون رود و از دین و روش پادشاهی به آئین پادشاهی دیگر درآید (خلاصه دین او تابع آراء حکمرانان باشد) و از تحت سرپرستی پادشاهی به سرپرستی پادشاهی دیگر برآید، و از پیروی زمامداری به پیروی زمامدار دیگری درآید، و از تعهدات سلطانی به زیر بار تعهدات سلطان دیگری برود، و به تدریج از آنجائی که خود خبر ندارند خدای تعالی آنان را بوسیله آرزو و امید به نابودی کشاند. براستی که دام خدا بسیار محکم و سخت است، تا بدانجا که در گناه و نافرمانی زاد و ولد کنند و به جور و ستم دینداری نمایند. 
مسجدهای آخر زمان و اهل آن 
در صورتی که قرآن کریم از جور و ستم به هیچ نحو نگذرد گمراهانی هستند سرگردان که به غیر دین خدای عزوجل دینداری کنند، و برای غیر خدا سر تعظیم فرود آورند.مساجد ایشان در آن زمان از گمراهی آباد و از هدایت ویران است (در آنها به جای تعالیم عالیه قرآن به سخنان یهود و نصاری می‏پردازند و مردم را مشتاق آنها می‏کنند و یا آنکه جماعت ملعونه و مبغوضه صوفیه در آنجا ترویج می‏کنند یا بدعت گذاران).قاریان قرآن و آباد کنندگان مساجد در آن زمان ناامیدترین خلق خدایند (نه دین دارند و نه دنیا زیرا امر آنان بر ریا است) گمراهی از آنان سرچشمه می‏گیرد و به آنها باز می‏گردد (زیرا در تعالیم قرآن دست برده مردم را گمراه می‏کنند و سازندگان مسجد نیز آن را برای بدعت گذاران آماده می‏سازند) و از این رو حضور در مساجد ایشان و رفتن به سوی آنها کفر به خدای بزرگ است مگر آن کس که به مساجد آنها برود و گمراهی آنان را بداند (یقین کند که گمراه نمی‏شود و می‏تواند دست عده‏ای را بگیرد و نجات دهد).و در نتیجه کرداری که به آن روش دارند مساجد آنها از هدایت ویران و از گمراهی آباد است. سنت خدا دگرگون شده و حدود مقرراتش مورد تجاوز قرار گرفته، و به هدایت دعوت نکنند، و غنائم را به اهلش تقسیم نکنند و به عهد و پیمان وفادار نیستند.کشته‏های خود را که به این طریق (ضلالت) در جنگها کشته شوند (نابجا) شهید خوانند و با افترا و انکار به نزد خداوند روند (کافر هستند).به وسیله جهل و نادانی از علم بی‏نیازی جویند، و اینها پیش از این مردان نیک و شایسته را به انواع شکنجه‏ها زجر دادند و سخن راست آنها را افتراء بر خدا نامیدند، و کار نیک آنها را به بدی پاداش دادند.سپس حضرت پس از آنکه دوباره از حضرت رسول تمجید فرموده و درباره مرگ و توبه بیاناتی فرمود به اینجا رسید که فرمود: و بدانید که شما رشد (یعنی راه درست و حق) را نمی‏شناسید مگر پس از آنکه تارک و رها کننده آن را بشناسید (چنانچه در مثل است که گویند ادب را از بی‏ادبان آموختم یا تعرف الاشیاء با ضدادها) و نتوانید به عهد و پیمان کتاب چنگ زنید جز آنکه پیمان شکن قرآن را بشناسید، و نتوانید به آن تمسک جوئید مگر آنکه پشت کننده به قرآن را بشناسید، و نتوانید قرآن را آن طور که باید بخوانید مگر آنکه تحریف کننده آن را بشناسید و گمراهی را نشناسید تا وقتی که هدایت را بشناسید، و تقوی و پرهیزکاری را نشناسید تا وقتی که متجاوز را بشناسید. 
قرآن را از اهلش فرا بگیرید نه از دیگران 
و چون اینها را شناختید بدعتها و زورگوئیها را خواهید شناخت، و افترای بر خدا و رسولش و تحریف قرآن را خواهید یافت، و می‏بینید که خداوند هدایت یافتگان را چگونه هدایت کرده، مبادا کسانی که (معارف کتاب و سنت) را نمی‏دانند شما را به نادانی و (گمراهی) اندازد، چون که براستی علم قرآن را نداند که چیست جز آنکه طعمش را چشیده باشد، و به وسیله علم آن نادانی خود را به دانائی و کوری را به بینائی و کری خود را به شنوائی مبدل سازد.و کارهای نیک خود را در نزد خدای که نامش بلند باد ثبت کرده و کارهای بد را محو و نابود کرده است و به مقام رضوان (خشنودی خدای تبارک و تعالی) نائل گشته. پس علم قرآن را تنها از اهل آن بجوئید که تنها همانها هستند که نوری که از آن باید پرتو گرفت و آن پیشوایانی که به آنها باید اقتدا کرد، و آنهایند مایه زندگی، علم و دانش و وسیله مرگ جهل و نادانی. و هم که حکمهای آنان شما را از علم و دانششان آگاه سازد، و همان خموشی آنها (مردم را) از منطق (صواب) آنان با خبر سازد. و ظاهرشان دلیل باطن آنها است (یکی است) با دین و آئین مخالفت نکنند و اختلافی هم در آن ندارند و همان دین (یا قرآن) در میان آنها گواهی صادق است، و خاموشی است گویا (به ظاهر خموش است ولی بر اهلش گویا) پس آنانند که به خاطر مقام و عظمتی که دارند گواهان هستند به آن حقی که نازل فرموده و خبر دهندگانی هستند راستگو، نه با حق مخالفت دارند و نه در آن اختلاف کنند، سابقه آنها در علم ازلی خدا نیک است، و قضاوت درست خدای عزوجل درباره آنها صادر گشته، و در همین عبرتی است برای پندگیران. پس هرگاه حق به گوشتان خورد بخوبی درک کنید آن را (یعنی آن را مورد عمل و اعتقاد قرار دهید نه اینکه برای نقل کردن و ذهن خود بسپارید) زیرا روایت کنندگان و ناقلان کتاب بسیارند ولی مراعات کنندگان و عمل کنندگان به آن اندکند و الله المستعان. [1] .
[1] الروضة من الکافی، ص 245. 
یالثارات الحسین
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  رفتار کریمانه امام حسن مجتبی (ع) با مردم d.ali 0 146 ۱۰-۰۳-۹۷، ۱۲:۱۵ ق.ظ
آخرین ارسال: d.ali
  چرا مردم پس ازبیعت با حضرت علی(ع) از ایشان کناره گیری کردند؟! خانوم معلم 0 375 ۲۲-۰۸-۹۴، ۱۱:۵۱ ق.ظ
آخرین ارسال: خانوم معلم
  رواياتي تامل برانگیز در مدح مردم آخرالزمان / عجيب ترين و بزرگ ترين محمد رضا 1 322 ۰۴-۱۱-۹۳، ۰۴:۰۶ ب.ظ
آخرین ارسال: نويد

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
3 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
avapars (۲۶-۰۷-۹۶, ۰۵:۵۹ ب.ظ)، دخترشب (۲۶-۰۷-۹۶, ۰۷:۴۹ ب.ظ)، taranomi (۲۹-۰۷-۹۶, ۰۱:۳۵ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان