ارسالها: 7,817
موضوعها: 812
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۵
اعتبار:
10,217
سپاسها: 141
692 سپاس گرفتهشده در 44 ارسال
۱۴-۰۲-۹۶، ۰۳:۲۹ ب.ظ
(آخرین تغییر در ارسال: ۱۴-۰۲-۹۶، ۰۳:۳۰ ب.ظ توسط d.ali.)
از نمازهاى متفاوتش شنيده بودم
از نگاه برزخيش كه حجاب نداشت
از انتهاى عرفان و زهدوعلمش شنيده بودم
تا ديدمش.
پيرمرد نحيف و كوچك با چهره ى براستى نورانى ،گرچه بينى خاصش فرياد مى زد شمالى است
ولحظه ايى كوتاه نگاهش در نگاهم گره خورد،همان لحظه ايى كه نگاه پر از ادبش از گنبد طلايى بانوفاطمه ى معصومه به سوى مردم منتظر چرخيد.
از او مى گويم از عارف عالم فيلسوف وزاهد قرن
ايت الله العظمى محمد تقى بهجت فومنى .
خدايا تو ببين
خدايا تو ببخش
ارسالها: 7,817
موضوعها: 812
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۵
اعتبار:
10,217
سپاسها: 141
692 سپاس گرفتهشده در 44 ارسال
۱۴-۰۲-۹۶، ۰۳:۳۴ ب.ظ
(آخرین تغییر در ارسال: ۱۴-۰۲-۹۶، ۰۳:۵۴ ب.ظ توسط d.ali.)
پدر ایشان در سن ۱۶–۱۷ سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری میافتد و حالش بد میشود به گونهای که امید زنده ماندن او از بین میرود وی میگفت: در آن حال ناگهان صدایی شنیدم که گفت: «با ایشان کاری نداشته باشید، زیرا ایشان پدر محمدتقی است.»
تا اینکه با آن حالت خوابش میبرد و مادرش که در بالین او نشسته بود گمان میکند وی از دنیا رفته، اما بعد از مدتی پدر آقای بهجت از خواب بیدار میشود و حالش رو به بهبودی میرود و بالاخره کاملاً شفا مییابد.
]چند سال پس از این ماجرا تصمیم به ازدواج میگیرد و سخنی را که در حال بیماری به او گفته شده بود کاملاً از یاد میبرد. بعد از ازدواج نام اولین فرزند خود را به نام پدرش مهدی میگذارد، فرزند دومی دختر بوده، وقتی سومین فرزندش متولد میشود، اسمش را محمدحسین میگذارد، و هنگامی که خداوند چهارمین فرزند را به او عنایت میکند به یاد آن سخن که در دوران بیماری اش شنیده بود میافتد، و وی را «محمدتقی» نام مینهد، ولی وی در کودکی در حوض آب میافتد و از دنیا میرود، تا اینکه سرانجام پنجمین فرزند را دوباره «محمدتقی» نام میگذارد، و بدینسان نام بهجت مشخص میگردد.
"ادامه دارد،لطفاً نظرى ننويسيد"
خدايا تو ببين
خدايا تو ببخش
ارسالها: 7,817
موضوعها: 812
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۵
اعتبار:
10,217
سپاسها: 141
692 سپاس گرفتهشده در 44 ارسال
۱۴-۰۲-۹۶، ۰۹:۴۸ ب.ظ
(آخرین تغییر در ارسال: ۱۵-۰۲-۹۶، ۱۲:۰۷ ق.ظ توسط d.ali.)
نام:محمد تقى بهجت فومنى
شهرت و امضاء:العبد
تولد:٢شهريور ١٢٩٥
زادگاه :فومن گيلان
محل تحصيل :نجف كربلا
وفات:١٧ارديبهشت ١٣٨٨
مزار:حرم مطهر بانو فاطمه ى معصومه درقم
وى در ١٦ماهگى مادر خود را از دست داد.وبخاطر علاقه و استعداد در ١٣سالگى پدرش وى را براى تحصيل به كربلا فرستاد،اما بخاطر عدم همراهى والدين يا نداشتن جواز از ورودش به عراق جلوگيرى كردند،اما چند ماه قبل از ١٤سالگى وارد كربلا شد و به منزل عمويش كه ساكن انجا بود ،رفت .
وسال دوم سكونت در كربلا معمم شد!
اين نابغه ى فقه و اصول و فلسفه و…در ٢٨سالگى به درجه اجتهاد رسيد!
از اساتيد معروف وى جناب محمد حسين غروى اصفهانى (مشهور به كمپانى ) و سيد على قاضى بود.
اقاى بهجت از طرف سيد على قاضى (يكى از نوابغ شيعه)به دليل محبت ايشان ،به
فاضل گيلانى ملقب شد.
خدايا تو ببين
خدايا تو ببخش
ارسالها: 7,817
موضوعها: 812
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۵
اعتبار:
10,217
سپاسها: 141
692 سپاس گرفتهشده در 44 ارسال
۱۵-۰۲-۹۶، ۰۵:۵۵ ق.ظ
(آخرین تغییر در ارسال: ۱۵-۰۲-۹۶، ۱۲:۵۵ ب.ظ توسط d.ali.)
خوانده بودم يا شنيده بودم كه بعضى ها وجودشان باعث بركت يك محله مى شود
بعضى ها وجودشان بركت يك شهر است
بعضى وجودشان …
به يقين اين عبد واقعى خدا "كه هنگام نمازخواندن از همه چيز فارغ وغافل مى شد جزخدا،وبه راحتى مى شد در هر نماز گريه اش را شنيد و صداى ارامش را كه عاجزانه خدا را فرا مى خواند و مى گويد :انا عبدك الضعيف "وجودش بركت يك زمان بود.
بركتى كه قبل از تولدش بود و بعد از وفاتش هم همچنان در سرزمين و زمان جارى است .
مسجد همايون يا فاطمه خانم سالها شاهد نمازهاى اين عالم عارف بود.
وشاهد مردمى كه از سراسر ايران وقتى وارد قم مى شدند مى پرسيدند:اقاى بهجت كجا نماز مى خواند.
مسجد كوچك انباشته از نمازگذار مى شد.
من خود از نزديك ان سالك پاك راه حق را ديدم .صداى نماز خواندن و گريه اش را شنيدم
حجم عظيم نمازگزاران وتشيع باشكوه پيكر مباركش را از نزديك شاهد بودم
من خود از شيفتگان" ان براستى يار امام زمان "بودم.
عالم پيرى كه حتى به موجودات موذى خانه رحم مى كرد و حاضر به ازبين بردنشان نبود
فيلسوف محجوبى كه دزد را به منزل مى پذيرفت و راحت در اتاقش به عبادت و استراحت مى پرداخت
عاشق سالكى كه با وجود بيمارى از اموزش طلبه ها و كسب علم خوددارى نمى كرد
او كه مى توانست با يك انگشت شخصيتهاى مهم را جابه جا كند ،اما ترجيح مى داد بى حاشيه تنها عبادت كند و به عاشقان علم و ايمان اموزش دهد.
او كه سعى مى كرد هيچ گاه به صورت كسى ننگرد تا از وجود واقعى فرد غافل باشد
او كه هرچه كوشيد گمنام باشد اما اوازه ى زهد و عرفانش در بين عامه پيشى گرفت برعلم و منطقش.
عطر ان است كه خود ببويد نه انكه عطار بگويد
عطر ايمان و علم و عرفان وزهد اين عارف و سالك راه حق تمام ايران را در برگرفت .
اين موجود برگزيده و نازنين زمان در سن ٩٣سالگى جان به جان افرين تقديم كرد و پيكر مطهرش در حرم حضرت فاطمه ى معصومه جاى گرديد.
نثار روح مقدسش صلوات
"اقا همچنان دعايمان كنيد "
خدايا تو ببين
خدايا تو ببخش