ارسالها: 2,023
موضوعها: 348
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
2,218
سپاسها: 365
758 سپاس گرفتهشده در 152 ارسال
هر شب چون ماه میبینیم ما
آفتابی می نماید مه لقا
چشم ما از نور او خوش روشن است
دیدهایم آئینهٔ گیتی نما
یک زمان با ما در این دریا نشین
عین ما میبین به عین ما چو ما
خواجه محبوبست و می گوئی محب
پادشاه است او و می خوانی گدا
از فنا و از بقا آسودهایم
فارغیم از ابتدا و انتها
نعمت الله هیچ میدانی که کیست
یادگار انبیا و اولیا
زنـــــده باد هـــــدف... :)
ارسالها: 2,023
موضوعها: 348
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
2,218
سپاسها: 365
758 سپاس گرفتهشده در 152 ارسال
مجلس خاص او است حضرت ما
الصلا هر که عاشق است صلا
در خرابات خلوتی داریم
به از این در جهان که دارد جا
عاشق و مست و رند و او باشیم
زاهدی از کجا و ما ز کجا
مدتی شد که بیخودیم ز عشق
با خدائیم با خدا به خدا
ما بلا را به جان خریداریم
گر چه هستیم مبتلای بلا
دردمندیم و درد درمان است
خوشتر از درد دل کجا است دوا
جرعهٔ جان نعمت الله نوش
تا بیابی تو ذوق مستی ما
زنـــــده باد هـــــدف... :)
ارسالها: 2,023
موضوعها: 348
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
2,218
سپاسها: 365
758 سپاس گرفتهشده در 152 ارسال
این حضور عاشقان است الصلا
صحبت صاحبدلان است الصلا
یار با ما در سماع معنوی است
گر نظر داری عیان است الصلا
در سماع عشق رقص انیم باز
این معانی را بیان است الصلا
حضرت مستان خاص الخاص ما است
مجلس آزادگان است الصلا
هر که را ذوقی است گو در نه قدم
جان سید در میان است الصلا
زنـــــده باد هـــــدف... :)
ارسالها: 2,023
موضوعها: 348
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
2,218
سپاسها: 365
758 سپاس گرفتهشده در 152 ارسال
دل ما گشته است دلبر ما
گل ما بی حد است و شکّر ما
ما همیشه میان گل شکریم
زان دل ما قوی است در بر ما
زهره باشد حوادث فلکی
گر بگردد به گرد لشکر ما
ما به پری پریم سوی فلک
زانکه اصلی است اصل گوهر ما
نعمت الله نور دیدهٔ ما است
سایه اش کم مباد از سر ما
زنـــــده باد هـــــدف... :)
ارسالها: 2,023
موضوعها: 348
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
2,218
سپاسها: 365
758 سپاس گرفتهشده در 152 ارسال
عالمی غرقند در سیلاب ما
تشنگان دانند قدر آب ما
آفتابی رو نماید روشن است
زاهدی از کجا و ما ز کجا
خوش خیالی مینماید روز و شب
با خدائیم با خدا به خدا
حکم میخانه به ما بخشیده است
گر چه هستیم مبتلای بلا
نسبت ما با رسول الله بود
خوشتر از درد دل کجا است دوا
در خرابات مغان گر بگذری
تا بیابی تو ذوق مستی ما
بر در سید مقامی یافتیم
فصل فضل او بُود در باب ما
زنـــــده باد هـــــدف... :)
ارسالها: 2,023
موضوعها: 348
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
2,218
سپاسها: 365
758 سپاس گرفتهشده در 152 ارسال
صد دوا بادا فدای درد بی درمان ما
دُرد دردش نوش کن گر می بری فرمان ما
ما حیات جاودانی یافتیم از عشق او
همدم زنده دلان شو تا بدانی جان ما
خانه خالی کردهایم و خوش نشسته بر درش
غیر او را نیست بارش در سرابستان ما
جان ما آئینه دار حضرت جانان بود
عشق او گنجی است در کنج دل ویران ما
غرق دریائیم و خوش خوش دست و پائی می زنیم
ذوق اگر داری درآ در بحر بی پایان ما
خون دل در جام دیده پیش مردم می نهیم
در خیال آنکه بنشیند دمی بر خوان ما
نعمت دنیی و عقبی آن تو ای نازنین
ما از آن نعمتالله ، نعمتالله آن ما
زنـــــده باد هـــــدف... :)
ارسالها: 2,023
موضوعها: 348
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
2,218
سپاسها: 365
758 سپاس گرفتهشده در 152 ارسال
رفت آن جانان ما از دست ما
از دریغا دلبر سر مست ما
او برفت و پای او نگشودهایم
تا ابد زلفش بود پابست ما
ما همه جا نیکی او گفتهایم
او نخواهد آنچنان اشکست ما
چارهای غیر رضا و صبر نیست
این زمان چون تیر رفت از شست ما
در خیال او است جان ما مدام
دل روان خواهد به او پیوست ما
زنـــــده باد هـــــدف... :)
ارسالها: 2,023
موضوعها: 348
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
2,218
سپاسها: 365
758 سپاس گرفتهشده در 152 ارسال
چشم ما شد به نور او بینا
نظری کن به نور او در ما
آب این چشمه می رود هر سو
لاجرم سو به سو بُود دریا
غرق بحریم و آب میجوئیم
ما طلبکار او و او با ما
دردمندیم و دلخوشیم از آن
درد عشق است و جان بود دردا
ما خیالیم و در حقیقت او
هو معنا و فانظروا معنا
نور معنی نموده در صورت
گنج اسما نهاده در اشیا
نعمت الله از او شده موجود
نور او هم به او بود پیدا
زنـــــده باد هـــــدف... :)
ارسالها: 2,023
موضوعها: 348
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
2,218
سپاسها: 365
758 سپاس گرفتهشده در 152 ارسال
فقر ما خوشتر ز ملک پادشا
ما و درویشی و درویشی ما
فقر سلطانی است ، سلطانی است فقر
پادشه درویش و درویش پادشا
بینوائی ما و ذوق نیستی
باز پرس از عاشقان بینوا
عاشق و مستیم در کوی مغان
دنیی و عقبی کجا و ما کجا
بیخودم من بیخودم من بیخودم
با خدایم با خدایم با خدا
جام دُرد درد او درمان دل
نوش کن جامی که تا یابی دوا
نعمتالله مست و می نوشد مدام
در خرابات فنا جام بقا
زنـــــده باد هـــــدف... :)
ارسالها: 2,023
موضوعها: 348
تاریخ عضویت: مرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
2,218
سپاسها: 365
758 سپاس گرفتهشده در 152 ارسال
قدمی نه در آ در این دریا
عین ما جو به عین ما از ما
هر که با ما نشست از ما شد
بلکه گر قطره بود شد دریا
نظری کن حباب و آب نگر
یک وجود است این و آن اسما
دیدهٔ عالم است از او روشن
مینماید چو نور در اشیا
آینه صد هزار می بینم
در همه روی او بود پیدا
ذوق ما را نهایتی نبُود
ابتدا نیست و انتها آنجا
شعر سید به ذوق می خوانش
چه کنی قول بوعلی سینا
زنـــــده باد هـــــدف... :)