امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اشعار و متون ادبی شهادت مسلم بن عقیل (ع)
#1
سروده ای به سبک موج نو برای شهادت مسلم(ع)



چقدر امارت تو را از ما زود گرفت
حتی نگذاشتند اب بخوری
وقتی به مسجد می نگریستم
دلم گرفت
و رفتم
هنوز در داغ تو اشک می ریزم
اشک هایم برای تو
هیچ وقت خشک نمی شود
تصویرقشنگیست که در صحنه ی محشر مادورحسینیم(ع) و بهشت است که مات است!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
میا کوفه الا ای ساده نور
که از کوفی بود مردانگی دور
میا کوفه مرامی سرد دارد
به هر کوچه دو صد نامرد دارد
میا کوفه که اینجا جا نداری
پناهی جز دل صحرا نداری
میا کوفه برو سوی مدینه
که اینجا پر شده از بغز و کینه
میا کوفه دلم باشد هراسان
شود گیسوی طفلانت پریشان
میا کوفه که دلها خسته گردد
دو دست زینب تو بسته گردد
میا کوفه که شهر ننگ باشد
سلامش بهر مهمان سنگ باشد
میا کوفه گل پرپر ببینی
شکسته پهلوی اکبر ببینی
میا کوفه که قاسم یادگار است
در اینجا کشتن او افتخار است
میا کوفه علمدارت رشید است
از اینجا رزق او چشمی دریده است
میا کوفه که داغت تازه گردد
سرت چون من بر دروازه گردد


تصویرقشنگیست که در صحنه ی محشر مادورحسینیم(ع) و بهشت است که مات است!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
[عکس: 1_74093512239636022646.gif]
تنها آمده بود! شهر لبریز بود،
از هر چه نامرد، هر چه پیمان شکنی.

دست‏های بی‏ یاور او، دست‏های سبز بود
که ریشه در بازوان آسمان داشت

و آسمان آن روز چه قدر اندوهگین بود!
توفانی بر گرده کوفه ریخته بود.

کوفه امّا، مثل سنگ...
کوفه امّا، مثل خاک... .

نیا خورشید! این‏جا شب زده‏ها و خفاش‏ها منتظرند؛
این‏جا شب پره‏ها کورند و تو را نمی‏بینند!

نیا عشق! این‏جا، دیری است صدای گام علی را
از ذهن بی‏ مقدار خودش تارانده!

با بوی فاطمه غریب است،
با هر چه که گفتند و می‏گویند؛

نیا! مسلم می‏داند که این‏ها چه قومی هستند!
مسلم می‏بیند که این‏ها از نمازی تا نمازی دیگر

بر پیمان خود استوار نمی‏مانند.
کاش مسلم را دیده بودی آن وقت که

بر کنگره قصر شب رجز عشق سر می‏داد!
آفتاب، نیا! شب با مسلم نمی‏دانی چه کرد؟

هیچ نمانده است از آن همه حرف و دعوت،
از آن همه تندیس‏های ریا. این‏جا
فقط حکومت شب است... نیا خورشید!



[عکس: 1_31861164178054703604.jpg]

تصویرقشنگیست که در صحنه ی محشر مادورحسینیم(ع) و بهشت است که مات است!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
[عکس: 1_74093512239636022646.gif]
عرفات است
این سو حسین ابن ابی عبدالله ،
آن سوی مسلم بن عقیل


عرفات است و دعا؛ عرفات است و حسین؛
عاشقی که جان مشتاقش، چنین به گفت‏وگوی خدا نشسته است:
«اَلَّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَاَنّی اَراکَ...»


روز عرفات است.
این سو، دست‏های پراجابت حسین علیه ‏السلام است
که آسمان را مجذوب خود ساخته است.
این سو، حسین علیه‏ السلام است
که اشک‏های بلورین‏ش،
غوغا در دل عرش افکنده است.

این سو، میهمانان زیارت بیت ‏الله ‏اند
و عرفاتیان نیاز و نیایش.


دیگر سوی، شهر کوفه است
و نامردمانی عهدشکن و میهمان کُش!


روز عرفات است. آن سوی این لحظات عارفانه،
کوفه است و فرزند عقیل.
تنهای تنها!


مسلم است و لحظات شیرین فنای فی اللّه‏.
مسلم است و دلواپسی آمدن حسین علیه‏السلام .
مسلم است و عروج از بام دارالاماره.



[عکس: 1_31861164178054703604.jpg]

تصویرقشنگیست که در صحنه ی محشر مادورحسینیم(ع) و بهشت است که مات است!
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  شهادت امام محمد باقر(ع)تسلیت باد nza3380 2 1,179 ۲۶-۰۴-۰، ۰۹:۱۳ ب.ظ
آخرین ارسال: admin
  جريان شهادت امام صادق ـ عليه السّلام ـ nza3380 1 209 ۲۶-۰۴-۹۶، ۱۲:۱۸ ق.ظ
آخرین ارسال: nza3380
  دیوان اشعار امام msadegh 1 324 ۰۸-۱۰-۹۵، ۰۹:۴۳ ب.ظ
آخرین ارسال: d.ali

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
3 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
خانوم معلم (۲۰-۰۶-۹۵, ۰۸:۳۱ ق.ظ)، nza3380 (۲۰-۰۶-۹۵, ۰۵:۵۴ ب.ظ)، ثـمین (۲۰-۰۶-۹۵, ۱۲:۵۷ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان