امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اعتراف می کنم که..ادامشو بگو
#1
سلام

خوبین؟

خب این پستم فقط برای اعتراف هامونه..

اعتراف های خنده دار..

اعتراف های وحشتناک..

اعتراف های احساسی..

وووو..خیلی چیزای دیگه..
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
اعتراف می کنم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی زیــــــــــــــــــــــاد خنگم!!
اعتراف می کنم هنوز خودمو نشناختم!!
الها من به اندازه زیبایی تو تنهایم
تو به اندازه تنهایی من زیبایی!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
اعتراف میکنم بیشتر از سنم میفهمم..
اعتراف میکنم امروز خیلی ابله بازی در اوردم که پلاستیک خریدو توی مغازه جا گذاشتم و دو نفر دیگرو مجبور کردم چهار بار یک مسیرو برن..
اعتراف میکنم خیلی وقته دلم گرفته و با هیچ پیزی خوب نمیشم..حتی روی پشت بوم نشستم و انتخاب کم نور ترین ستاره تو اسمون برای خودم و حرف زدن با خدا..
اعتراف میکنم دلم میخواد به مدت یک ماه برم توی کما..
اعتراف میکنم مریضی الرژی شدیدی که توی بچگیم بوده هنوزم خیلی اذیتم میکنه و مجبورم از اسپری تنفسی بدون اینکه مامتنم بفهمه استفاده کنم..
اعتراف میکنم پسر دایم علیرضا رو خیلی دوست دارم با اینکه امروز سرش کلی غر زدم و دعواش کردم..
اعتراف میکنم از خرید امروزم راضیم..
ما را به نیمه پر لیوان چه کار ¿?
این باقی سمیست که پیشتر خورده ام..
 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
اعتراف مى كنم يه بار تو دوران ابتدايى با بروبچه ها از مدرسه گريختم Tongue
اعتراف مى كنم من يك سنگ دل واقعى هستم :)
[url=http://s2.server-dl.asia/mr-reese/single/july/week1/Lindsey%20Stirling%20-%20The%20Arena%20-%20MP3%20128.mp3][/url]
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
اعتراف میکنم برای ضایع شدن یک نفر دارم خودمو به آب و آتیش میزنم :-2-42-:
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
اعتراف میکنم که تو دوسالگی معنی مرگ رو فهمیدم و این برای یه دختر بچه ینی خیلییییییییgla
واسه همین اکثر اوقات غمگینمzaps
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
اعتراف می کنم از بس دلمون اب می شد با داداشام بخاطر میوه های باغ که صاحبش حتی ی دونه هم بهمون نمی داد چند بار رفتیم از باغش دزدی کردیم جاتون خالی هر گز اون طعم سیبای کال فراموش نمی کنم از بی بهمون مزه می داد...
اعتراف می کنم مرگ کسی از فامیلامون روم تاثیر نداره حتی مرگ پسر خالم با پسر ی ماهش اشکی نیست واسشون بریزم ..ولی ی فیلم حتی یکم کوچولو توش احساس باشه حالا هر نوع احساسی بغض می کنم ....
اعتراف می کنم از این شهر ادماش خسته شدم دلم ی جای دور دور تو وسط جنگل می خواد ....
اعتراف می کنم با دندون درد گریم می گیره ....
اعتراف می کنم ترم اول دانشگاه مشروط شدم‎:-(‎

و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،غصه هم می گذرد،!آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند،لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز
پاسخ
سپاس شده توسط:
#8
اعتراف می کنم حرف هایی برای نگفتن دارم xcvl
پاسخ
سپاس شده توسط:
#9
اعتراف مى كنم گاهى دلتنگ كسانى هستم كه دلتنگى برايشان عين حماقت است.
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#10
اعتراف می کنم خیلی خستم و فقط به خاطر بعضیاس که دارم ادامه میدم
اعتراف می کنم دلم واسه کسایی تنگه که حتی اسمم یادشون نیست
اعتراف می کنم این روزا گرفته ترازهمیشه ام
اعتراف می کنم دلم یه خواب آروم می خواد که بیدار شدنی نداشته باشه
اعتراف می کنم دلم واسه قبلنای خودم تنگه
اعتراف می کنم تنها ارامشم خداست و...
مسیر زندگیمو... سمت خودت عوض کن♥
پاسخ
سپاس شده توسط:


چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
19 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
لیلی (۱۸-۰۵-۹۵, ۰۸:۲۶ ب.ظ)، sadaf (۰۸-۰۹-۹۵, ۰۱:۲۴ ب.ظ)، N!rvana (۲۰-۰۵-۹۵, ۰۳:۱۵ ق.ظ)، zahra16 (۲۵-۰۵-۹۵, ۰۳:۴۸ ب.ظ)، ملکه برفی (۱۸-۰۵-۹۵, ۰۹:۲۸ ب.ظ)، نويد (۲۵-۰۵-۹۵, ۰۴:۵۵ ب.ظ)، • Niha • (۰۸-۰۹-۹۵, ۱۰:۵۴ ب.ظ)، *گیسو* (۲۵-۰۵-۹۵, ۰۴:۰۷ ب.ظ)، #*Ralya*# (۲۵-۰۵-۹۵, ۰۳:۰۵ ب.ظ)، برف سیاه (۲۵-۰۵-۹۵, ۰۳:۴۴ ب.ظ)، عسل6 (۲۸-۰۵-۹۵, ۰۴:۴۶ ب.ظ)، ثـمین (۰۸-۰۹-۹۵, ۰۲:۴۳ ب.ظ)، AsαNα (۰۸-۰۹-۹۵, ۰۵:۱۲ ب.ظ)، hananee (۲۰-۰۵-۹۵, ۰۳:۲۵ ق.ظ)، طلسم شده (۱۸-۰۵-۹۵, ۰۴:۵۰ ب.ظ)، m@hshid (۲۰-۰۵-۹۵, ۰۹:۵۹ ق.ظ)، d.ali (۰۸-۰۹-۹۵, ۰۳:۰۰ ب.ظ)، دختربهار (۰۸-۰۹-۹۵, ۰۵:۳۰ ب.ظ)، »L@ntern Moon« (۲۲-۱۲-۹۵, ۰۲:۱۵ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان