۱۸-۱۲-۹۶، ۱۲:۳۲ ب.ظ
هفته نامه سلامت - علی اکبر ابراهیمی: تنبیه بدنی دانش آموز در مدرسه، مدت هاست در مدارس کمرنگ شده و کاهش یافته است، اما در مواردی خصوصا در شهرستان ها اخباری از تنبیه بدنی شنیده می شود. رخدادی که با رسانه ای شدن ابعاد مختلف آن باید این تلنگر را به والدین و نظام آموزشی بزند که چرا رفتارهایی از این قبیل در مدارس بروز پیدا می کند. بسیاری بر این باورند که گذر جامعه ایرانی از سنتی به سوی مدرن شدن و اقتضائات جامعه مدرن این چالش را برای بخش های سنتی جامعه به خصوص معلمان و خانواده ها ایجاد کرده است.
بنابراین باید در تعلیم و تربیت جدید رفتارهایی عاری از تنبیه گنجانده شود تا کنار بالا رفتن سطح آموزش، حقوق دانش آموزان هم رعایت شود. البته باید جانب انصاف را هم رعایت کرد و علت تامه این اتفاق را معلم و نظام آموزشی ندانست، بلکه مجموعه ای از عوامل محیطی و فردی در بروز این نوع رفتار دخیل اند. برای بررسی ریشه های بروز چنین اتفاقاتی و راهکارهای برخورد با آنها سراغ دکتر کتایون خوشابی، روان پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی رفته و نظرات او را جویا شده ایم.
خانم دکتر! علت تنبیه بدنی دانش آموز توسط معلم در مدارس چیست؟
به نظر می رسد نگرش ها و تربیت سنتی حاکم در برخی جوامع و خانواده ها به طور طبیعی در محیط های آموزشی تسری پیدا می کند بنابراین در مواردی والدین و معلمان از روش تنبیه بدنی برای تعلیم و تربیت کودکان استفاده می کنند، در حالی که امروزه در روش های نوین فرزندپروری استفاده از تنبیه بدنی به هیچ وجه مجاز نیست، به خصوص در محیط های آموزشی این روش به هیچ وجه مجاز نیست و حتی جرم تلقی می شود و در مواردی تبعاتی هم برای فرد خاطی دارد. در روش های جدید فرزندپروری و مراقبت از کودکان به طور مکرر به آنها آموخته می شود که حتی فردی حق ندارد بدن آنها را لمس کند و باید در صورت وقوع مواردی از این نوع والدین خود را در جریان قرار دهند.
بنابراین تنبیه بدنی هم به نوعی لمس محسوب می شود و اقدامی است که با هدف کنترل دانش آموزان انجام می گیرد. از این رو باید این آگاهی را به دانش آموزان داد که هر فردی این رفتار آزارگرایانه را در هر محیطی داشته باشد باید گزارش بدهد. متاسفانه در موارد بسیاری کودکان و والدین از حقوق خود آگاهی ندارند، در صورتی که اگر این شناخت را داشته باشند خواهد دانست که اگر معلم در مدرسه یا در محیط آموزشی یا در هر محیط دیگری با آنها چنین رفتاری داشت باید به والدین خود گزارش بدهند. از طرفی متاسفانه زمانی که گزارش به والدین داده می شود، اقدام درستی انجام نمی دهند و حتی به مدرسه هم نمی روند و با مسوولان و فرد خاطی صحبت نمی کنند.
بنابراین تا زمانی که در وهله نخست والدین و در درجه دوم دانش آموزان به حقوق قانونی خود واقف نباشند، ممکن است این صحنه ها را به طور مکرر ببینیم. اگر فرد خاطی با اقدام به موقع از سوی دانش آموز و والدین تبعات اقدام خود را ببیند، قانون در مورد وی اجرا شود، به سیستم قضایی ارجاع داده شود و مسوولیت عوارض ناشی از اقدام خود را دریافت کند، تکرار این قبیل اعمال کمتر خواهدشد. البته در بسیاری از مواقع خانواده ها با این تصور که فرزندشان مشکلی دارد، چشم خود را روی این قبیل اعمال خلاف قانونی و مجرمانه می بندند و فکر می کنند فرزندشان بیش فعال بوده و معلم را سر کلاس خسته می کند، پس این حق به معلم داده می شود تا دانش آموز را تنبیه کند،
در صورتی که این مورد توجیه درستی نیست و اگر هم دانش آموز اختلالی در رفتار داشته باشد، وظیفه معلم است که دانش آموز را به سیستم درمانی معرفی کند. از سوی دیگر نقص سیستم آموزشی هم باید در نظر گرفته شود زیرا هنوز در موارد زیادی کلاس های کوچک با تعداد بالای دانش آموز در مدارس دولتی وجود دارد و کسی نمی تواند منکر این مشکل اساسی باشد. بنابراین به طور طبیعی حضور در چنین شرایطی فشار مضاعفی برای کنترل دانش آموزان به معلم وارد می کند. ضمن این که در مواردی ممکن است برخی معلمان گزینش مناسب نشده یا حتی دوره های مهارت خشم را ندیده باشند. البته این مشکلات هم نباید و نمی تواند دلیلی برای تنبیه دانش آموز و بروز رفتارهای آزارگرایانه باشد.
اما باید این نکته را هم در نظر گرفته که در بسیاری از مواقع معلمان در مناطق محروم و با حداقل حقوق و در کلاس های غیراستاندارد وظیفه تدریس و آموزش را برعهده دارند. از این رو باید روی دیگر این اتفاق را هم دید و نقایص سیستم آموزشی را هم در نظر گرفت؛ مثلا این که آیا معلم حقوق مناسبی را دریافت می کند یا نه؟ از طرف دیگر باید گفت تنبیه بدنی دانش آموزان باعث می شود کودکانی تربیت شوند که اعتماد به نفس پایینی دارند، به این دلیل که معلم کلاس را با تهدید و ارعاب و حتی پرخاش یا تنبیه بدنی کنترل می کند. پس باید به نقص سیستم آموزشی هم توجه کرد و این مشکل که کلاس های درسی ما غیراستاندارد هستند، پذیرفت.
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان
سکوت و زمان