امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دخترک و [color=#ff0000]گردن[/color] بند ياقوت گرانقيمت
#1
دختر خردسالي وارد يک مغازه جواهر فروشي شد و به گردن بند ياقوت نشاني که در پشت ويترين بود اشاره کرد و به صاحب مغازه گفت: 
«اين گردن بند را براي خواهر بزرگم مي خواهم. 
ممکن است آن را به زيباترين شکل ممکن بسته بندي کنيد؟»
تابلو استيل
صاحب مغازه با کمي ترديد به دخترک نگاهي کرده و پرسيد: 
«چقدر پول همراه خود داري؟»
.
دختر، از جيب خود دستمال کوچکي را بيرون آورد و گره هاي آن را به دقت باز کرد. 
سپس در حاليکه محتويات آن را روي ميز مي ريخت با هيجان از جواهر فروش پرسيد: 
«اين کافي است؟». 
پولي که او به همراه خود داشت، در واقع چند سکه پول خرد بود.
.
دخترک ادامه داد: 
«امروز روز تولد خواهر بزرگم است. 
مي خواهم اين گردن بند ياقوت را به عنوان هديه روز تولد، به او بدهم. 

پس از فوت مادرمان، خواهر بزرگم ، مثل مادر از ما مراقبت مي کند. 
فکر مي کنم او اين گردن بند را دوست داشته باشد چون رنگ آن، درست همرنگ چشمان اوست.»
.
صاحب مغازه، گردن بند ياقوتي که دخترک مي خواست را آورد و آن را در يک جعبه کوچک قرار داده و با کاغذ کادوي قرمز رنگي بسته بندي نمود.

 سپس بر روي آن يک روبان سبز چسباند و به دخترک داد و گفت: 
«وقتي مي خواهي از خيابان رد شوي، دقت کن.» 
دختر کوچک شاد و خندان در حاليکه به بالا و پايين مي پريد، به سمت خانه روان شد.
.
شب، هنگامي که جواهر فروش مي خواست مغازه اش را تعطيل کند، 
دختري زيباروي با چشماني آبي وارد مغازه شد. 
او يک جعبه کوچک جواهر که بسته بندي آن باز شده بود روي ميز قرار داده و پرسيد: 
«اين گردن بند از مغازه شما خريداري شده است؟ 
قيمت آن چقدر است؟»
.
صاحب مغازه پاسخ داد که «قيمت کالاهاي اين مغازه، رازي است بين من و خريدار.» 
دختر زيبا رو گفت: « خواهر کوچک من فقط مقداري پول خرد داشت. 
اين گردن بند اصل است و قيمت آن بالاست. 
پول خواهر من به اين گردن بند ياقوت کبود نمي رسد.»

صاحب مغازه جعبه جواهر را مجدداً دوباره با دقت بسته بندي کرده و روبان آن را بر روي آن چسباند. 
سپس آن را به دختر زيبا داده و گفت: 

«خواهر کوچک شما، در مقايسه با تمامي انسان ها، قيمت بالاتري بابت اين گردن بند پرداخته؛ چون او همه دار و ندار خود را براي خريد آن داده است.....!!!»
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
زیبا بود .پند ارزشمندی هم داشت.
خدايا تو ببين 
خدايا تو ببخش

 
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Rainbow دخترک چسب فروش taranomi 1 177 ۱۲-۰۵-۹۶، ۰۱:۱۵ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  دخترک گل فروش ! mahtab 1 602 ۱۸-۰۴-۹۴، ۰۲:۱۴ ب.ظ
آخرین ارسال: الهه ی شب
  داستانک :دخترک و [color=#ff0000]گردن[/color] بند یاقوت لیلی 2 393 ۰۵-۱۱-۹۳، ۰۵:۱۴ ب.ظ
آخرین ارسال: نويد

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
4 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
دخترشب (۰۱-۰۳-۹۷, ۱۱:۳۴ ب.ظ)، d.ali (۰۱-۰۳-۹۷, ۰۴:۵۰ ق.ظ)، panel123 (۲۲-۰۳-۹۷, ۰۶:۳۷ ب.ظ)، m.h.y (۰۱-۰۳-۹۷, ۰۴:۳۱ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان