این تاپیک همونطور که از اسمش پیداست برای دیالوگ های ماندگار رمان ها زده شده ...
1 ـ اینجاا فقط میتونید دیالوگ هایی که توی رمان ها بنظرتون جالب و موندگار هست و بزارید ...
2- دیالوگ هایی هم که انتخاب میکنید دقت کنید که یه وقت کنایه یا توهین به نویسندش نشه
3- حدالامکان هر دیالوگی که گذاشته میشه اسم رمان و لینک رمانش رو هم بذارید که شاید یکی از همون دیالوگ خوشش بیاد و بخواد کل رمان رو بخونه
4 ـ اسپم ممنوع ( مرسی ، قشنگ بود ، خیلی جالب بود و ... )
5 ـ برای تشکر از دکمه سپاس استفاده کنید ...
مثال : « شهاب خطاب به یلدا : یلدا خانوم ، چادر قداست خاصی داره ، کسی چادر سرش میکنه که بهش اعتقاد داشته باشه و همیشه سرش کنه . اگه هر کسی از روی تفنن چادر سرش بکنه و کارهایی که در شان یک خانوم چادری نیس بکنه ، به نظر من به افرادی که با اعتقاد چادر سرشون کردن توهین کرده ! »
رمان همخونه - مریم ریاحی
1 ـ اینجاا فقط میتونید دیالوگ هایی که توی رمان ها بنظرتون جالب و موندگار هست و بزارید ...
2- دیالوگ هایی هم که انتخاب میکنید دقت کنید که یه وقت کنایه یا توهین به نویسندش نشه
3- حدالامکان هر دیالوگی که گذاشته میشه اسم رمان و لینک رمانش رو هم بذارید که شاید یکی از همون دیالوگ خوشش بیاد و بخواد کل رمان رو بخونه
4 ـ اسپم ممنوع ( مرسی ، قشنگ بود ، خیلی جالب بود و ... )
5 ـ برای تشکر از دکمه سپاس استفاده کنید ...
مثال : « شهاب خطاب به یلدا : یلدا خانوم ، چادر قداست خاصی داره ، کسی چادر سرش میکنه که بهش اعتقاد داشته باشه و همیشه سرش کنه . اگه هر کسی از روی تفنن چادر سرش بکنه و کارهایی که در شان یک خانوم چادری نیس بکنه ، به نظر من به افرادی که با اعتقاد چادر سرشون کردن توهین کرده ! »
رمان همخونه - مریم ریاحی
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .