امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دیوان امیر خسرو دهلوی
#1
امیرخسرو دهلوی




[عکس: 200px-Amir_Khusro.jpg]


امیرخسرو توسط مردان جوان احاطه شده است. مینیاتوری از یک نسخه خطی مجلس العشاق سروده حسین بایقرا





نام اصلی حکیم ابوالحسن یمین‌الدین بن سیف‌الدین محمود

زمینهٔ کاری شعر

زادروز ۶۳۲ خورشیدی651 پتیالی، هندوستان

مرگ ۷۰۳ خورشیدی725 دهلی، هندوستان

جایگاه خاکسپاری در مجموعه درگاه نظام‌الدین اولیاء، دهلی

لقب سعدی هند

سال‌های نویسندگی غزل، قوالی، رباعی

سبک نوشتاری سبک

کتاب‌ها ثمانیهٔ خسرویه

دیوان سروده‌ها دیوان امیر خسرو

تخلص «سلطانی»، «طوطی»

​​​​​​
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
ابر مى بارد و من مى شوم از يار جدا

چون کنم دل به چنين روز ز دلدار جدا

ابر و باران و من و يار ستاده به وداع

من جدا گريه کنان، ابر جدا، يار جدا

سبزه نوخيز و هوا خرم و بستان سرسبز

بلبل روى سيه مانده ز گلزار جدا

اى مرا در ته هر موى به زلفت بندى

چه کنى بند ز بندم همه يکبار جدا

ديده از بهر تو خونبار شد، اى مردم چشم

مردمى کن، مشو از ديده خونبار جدا

نعمت ديده نخواهم که بماند پس از اين

مانده چون ديده ازان نعمت ديدار جدا

ديده صد رخنه شد از بهر تو، خاکى ز رهت

زود برگير و بکن رخنه ديوار جدا

مى دهم جان مرو از من، وگرت باور نيست

پيش ازان خواهي، بستان و نگهدار جدا

حسن تو دير نپايد چو ز خسرو رفتى

گل بسى دير نماند چو شد از خار جدا
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
صد هزاران آفرين جان آفرين پاک را

کافريد از آب و گل سروى چو تو چالاک را

تلخ مى گويى و من مى بينمت از دور و بس

زهر کى آيد فرو، گر ننگرم ترياک را

غنچه دل ته به ته بى گلرخان خونست از آنک

بوستان زندان نمايد، مردم غمناک را

چون ترا بينم، هم از چشم خودم در رشک، از آنک

بوستان زندان نمايد، مردم غمناک را

چون ترا بينم، هم از چشم خودم در رشک، از آنک

کرد تردامن رخت اين چشمهاى پاک را

گر به کويت خاک گردم نيست غم، ليکن غم است

کز سر کويت بخواهد باد برد اين خاک را

شهسوارا، عيب فتراک است صيد چون منى

گاه بستن عذرخواهى کن ز من فتراک را

چون دلم زو چاک شد، اى پندگو، راضى نيم

از رگ جان خود اردوزى در اين دل چاک را

چشمه عمرست و خلقى در پيش، حيفى قويست

آشنايى با چنان دريا، چنين خاشاک را

ناله جانسوز خسرو کو به دلها شعله زد

رحمتى ناموخت آن سنگين دل ناباک را
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
مرا در ديست اندر دل که درمان نيستش يارا

من و دردت، چو تو درمان نمى خواهى دل ما را

منم امروز، و صحرايى و آب ناخوش از ديده

چو مجنون آب خوش هرگز ندادى وحش صحرا را

شبت خوش باد و خواب مستيت سلطان و من هم خوش

شبى گر چه نيارى ياد بيداران شبها را

ز عشق ار عاشقى ميرد، گنه بر عشق ننهد کس

که بهر غرقه کردن عيب نتوان کرد دريا را

بميرند و برون ندهند مشتاقان دم حسرت

کله ناگه مبادا کج شود آن سرو بالا را

به نوميدى به سر شد روزگار من که يک روزى

عنان گيرى نکرد اميد، هم عمر روان ما را

مزن لاف صبورى خسروا در عشق کاين صرصر

به رقص آرد چو نفخ صور، کوه پاى بر جا را
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
گه از مى تلخ مى کن آن دو لعل شکرافشان را

که تا هر کس به گستاخى نبيند آن گلستان را

کنم دعوى عشق يار و آنگه زو وفا جويم

زهى عشق ار به رشوت دوست خواهم داشتن آن را

بران تا زودتر زان شعله خاکستر شود جانم

نفس بگشايم و دم مى دهم سوزاک پنهان را

بريدم زلف او را سر که هنگام پريشانى

شهادت گويد آن زاهد چو ديد آن کافرستان را

نهان با خويش مى گويم که هست آن شوخ زآن من

مگر روزى دو سه ماند، زبانى مى دهم جان را

از او يارب نپرسى و مرا سوزى به جاى او

چو سيرى نيست از آزار خلق آن ناپشيمان را

بيار آن نامه مجنون که گيرد سبق رسوايى

به خون دل چو خسرو شست لوح صبر و سامان را
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
زمانه شکل دگر گشت و رفت آن مهربانيها

همه خونابه حسرت شدست آن دوست گانيها

عزيزانى که از صبحت گران تر بوده اند از جان

چو بر دلها گران گشتند بردند آن گرانيها

نشان همدمان جايى نمى بينم، چه شد آرى

زمانه محو کرد از سر دگر ره آن گرانيها

کنون در کنج مهمان زمين اند آنکه ديدستى

پريرويان زيور کرده را در ميهمانيها

چو مشک ما همه کافور شد از سردى عالم

جوانان را ز ما دل سرد شد کو آن جوانيها

وگر سوزيم در عالم کسى دلسوز ما نبود

زبس کز مهربانان رفت سوز مهربانيها

مخند، اى کامران عشق، بر تلخى عيش من

که من هم داشتم اندازه خود کامرانيها

کسى کامروز در شاديست فردا بينيش در غم

نويد ماتم غم دان نوا و شادمانيها

به نقد خوشدلى مفروش ده روز حيات خود

که خواهد رايگان رفتن متاع کامرانيها

غم آرد ياد شاديهاى رفته در دل خسرو

چو ياد تندرستى و زمان شادمانيها
 
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دیوان حافظ شیرازی بهار نارنج 4 332 ۳۱-۰۶-۹۶، ۰۲:۰۳ ق.ظ
آخرین ارسال: بهار نارنج
  واژه نامه دیوان حافظ Ar.chly 22 1,211 ۰۹-۰۵-۹۴، ۰۴:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: Ar.chly
  دفتر اشعار| امیرخسرو دهلوی Ar.chly 819 12,904 ۰۴-۰۵-۹۴، ۱۲:۴۵ ق.ظ
آخرین ارسال: ملکه برفی

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
7 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
زینب سلطان (۲۳-۰۶-۹۶, ۰۵:۴۵ ب.ظ)، دخترشب (۳۱-۰۶-۹۶, ۱۱:۴۰ ق.ظ)، d.ali (۳۱-۰۶-۹۶, ۰۸:۱۷ ق.ظ)، !!Tina!! (۲۶-۰۶-۹۶, ۰۷:۰۸ ب.ظ)، taranomi (۰۲-۰۷-۹۶, ۱۰:۳۹ ق.ظ)، بهار نارنج (۳۱-۰۶-۹۶, ۰۳:۴۴ ق.ظ)، ♥فاطیما♥ (۲۶-۰۶-۹۶, ۰۷:۰۴ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان