۱۴-۰۲-۹۷، ۱۰:۱۷ ق.ظ
رضا رشیدپور =8ptجدیدترین تصاویر رضا رشیدپور
بیوگرافی رضا رشیدپور:
زمینه فعالیت: مجری، تهیهکننده، بازیگر و کارگردان
تولد: ۱۸ مرداد ۱۳۵۴
محل زندگی: تهران، ایران
ملیت: ایران
سالهای فعالیت: ۱۳۷۲-تاکنون
همسر رضا رشیدپور: نغمه مهرپاک
فرزند رضا رشیدپور: هلن
مدرک تحصیلی رضا رشیدپور: کارشناسی در دو رشته عمران و کارگردانی از دانشگاه تبریز
تولد: ۱۸ مرداد ۱۳۵۴
محل زندگی: تهران، ایران
ملیت: ایران
سالهای فعالیت: ۱۳۷۲-تاکنون
همسر رضا رشیدپور: نغمه مهرپاک
فرزند رضا رشیدپور: هلن
مدرک تحصیلی رضا رشیدپور: کارشناسی در دو رشته عمران و کارگردانی از دانشگاه تبریز
بیوگرافی کامل رضا رشیدپور:
رضا رشیدپور متولد هجدهم مرداد ماه ۱۳۵۴در خیابان سلسبیل(رودکی) تهران است، تنها یک خواهر کوچکتر از خودش دارد که مهندس معمار است، مادرش خانهدار و پدرش مهندس برق و الکترونیک بوده و زمانیکه برای جمعآوری تجهیزات لشکر عاشورا به دزفول اعزام شده بودند، حین انجام وظیفه قطع نخاع شده و در سال ۷۶ درگذشت.
رضا رشیدپور در دوران مدرسه بسیار درسخوان بوده به طوری که دیپلم ریاضی-فیزیک خود را با معدل ۸۶ /۱۹ گرفته و همزمان در دو دانشگاه، در دو رشته عمران و کارگردانی فارغالتحصیل شده است، در سال ۸۲ با خانم نغمه مهرپاک مجری برنامهٔ تصویر زندگی که فوق لیسانس روانشناسی دارد ازدواج کرده و در حال حاضر دختری به نام هلن دارد، به غیر از مجری گری به کار کارگردانی و ساخت و ساز نیز میپردازد.
=8ptرضا رشیدپور
رضا رشیدپور در فیلم سوپراستار نیز به عنوان بازیگر به ایفای نقش پرداخت. همچنین وی در دو فیلم شیش و بش و در امتداد شهر نیز بازی کرده، همچنین او سابقه مجریگری در چند برنامه تلویزیونی در شبکه تهران صدا و سیما را بر عهده داشت که بعضی از آنها به نوعی توقیف شدند.
=8ptرضا رشیدپور
فعالیتهای رضا رشیدپور
•مجری
- مثلث
- شب شیشهای
- عبور شیشهای
- مثلث شیشهای
- زنده رود
- دید در شب
- صفر صفر
- حالا خورشید
•مجری
- مثلث
- شب شیشهای
- عبور شیشهای
- مثلث شیشهای
- زنده رود
- دید در شب
- صفر صفر
- حالا خورشید
[b]•بازیگر[/b]
=8ptسینما
-بیپولی (۱۳۸۶)
- سوپر استار (۱۳۸۸)[۷]
- شش نفر زیر باران (۱۳۸۹)
-شیش و بش (۱۳۹۰)
- در امتداد شهر (۱۳۹۰)
- شرف خانواده فاضل (1392)
=8ptسینما
-بیپولی (۱۳۸۶)
- سوپر استار (۱۳۸۸)[۷]
- شش نفر زیر باران (۱۳۸۹)
-شیش و بش (۱۳۹۰)
- در امتداد شهر (۱۳۹۰)
- شرف خانواده فاضل (1392)
=8ptتلویزیون
- مرد هزار چهره
- مرد هزار چهره
=8ptکارگردانی
-عینک آفتابی
-عینک آفتابی
=8ptرضا رشیدپور
گفتگویی کوتاه و خواندنی با رضا رشیدپور و همسرش
بيشتر چه ورزشي را دنبال ميكنيد؟
رضا رشيدپور: با اين كه خيلي زياد طرفدار فوتبال هستم، اما حتي يكبار هم فوتبال بازي نكردم، بيشتر شنا و بيليارد را دنبال ميكنم.
بيشتر چه ورزشي را دنبال ميكنيد؟
رضا رشيدپور: با اين كه خيلي زياد طرفدار فوتبال هستم، اما حتي يكبار هم فوتبال بازي نكردم، بيشتر شنا و بيليارد را دنبال ميكنم.
در فوتبال طرفدار چه تيمي هستيد؟
رضا رشيدپور: با صراحت ميگويم: پرسپوليس.
رضا رشيدپور: با صراحت ميگويم: پرسپوليس.
تاريخ ازدواج و تاريخ تولد خانمتان را به ياد داريد؟
رضا رشيدپور: همسرم متولد پانزدهم خردادماه است و در تيرماه هم ازدواج كرديم.
نغمه مهرپاك: البته مردادماه بود...
رضا رشيدپور: همسرم متولد پانزدهم خردادماه است و در تيرماه هم ازدواج كرديم.
نغمه مهرپاك: البته مردادماه بود...
خانم مهرپاك از سوابقتان برايمان بگوييد؟
نغمه مهرپاك: ابتدا كارم را با برنامههاي راديويي و اجراي برنامههاي زنده شبكه جوان آغاز كردم و از سال 76-77 وارد سازمان شدم و از زماني كه مجريان تلويزيون و راديو تفكيك شدند، ديگر نتوانستم اين همكاري را در راديو دنبال كنم و امروز حسرت آن روزهاي خوب در راديو را ميخورم.
نغمه مهرپاك: ابتدا كارم را با برنامههاي راديويي و اجراي برنامههاي زنده شبكه جوان آغاز كردم و از سال 76-77 وارد سازمان شدم و از زماني كه مجريان تلويزيون و راديو تفكيك شدند، ديگر نتوانستم اين همكاري را در راديو دنبال كنم و امروز حسرت آن روزهاي خوب در راديو را ميخورم.
=8ptرضا رشیدپور
چطور با رضا آشنا شديد؟
نغمه مهرپاك: در راديو برنامهاي را اجرا ميكردم به نام جوان ايراني، دو نفر از همكاران آقا، ديگر نتوانستند با ما همكاري كنند، تهيهكننده و مدير گروه به دنبال يك مجري بودند و من استرس داشتم كه حالا قرار است با چه كسي برنامه اجرا كنم و آيا از نظر فكري و تيپ كاري با هم تفاهم داريم و...
تا اين كه خبر آوردند آقايي كه دو سال پيش برنامه شب ايراني را اجرا ميكرده انتخاب شد و چون بيننده آن برنامه بودم، به خوبي حضور ذهن داشتم.
اولين روز برخوردمان را خوب به ياد دارم؛ رضا سر تا پا خاكي بود، چون آن زمان در بخش عمراني فرودگاه امام خميني(ره) مشغول به كار بود، سه سال بعد از آن روز ايشان به خواستگاري من آمد.
نغمه مهرپاك: در راديو برنامهاي را اجرا ميكردم به نام جوان ايراني، دو نفر از همكاران آقا، ديگر نتوانستند با ما همكاري كنند، تهيهكننده و مدير گروه به دنبال يك مجري بودند و من استرس داشتم كه حالا قرار است با چه كسي برنامه اجرا كنم و آيا از نظر فكري و تيپ كاري با هم تفاهم داريم و...
تا اين كه خبر آوردند آقايي كه دو سال پيش برنامه شب ايراني را اجرا ميكرده انتخاب شد و چون بيننده آن برنامه بودم، به خوبي حضور ذهن داشتم.
اولين روز برخوردمان را خوب به ياد دارم؛ رضا سر تا پا خاكي بود، چون آن زمان در بخش عمراني فرودگاه امام خميني(ره) مشغول به كار بود، سه سال بعد از آن روز ايشان به خواستگاري من آمد.
دوران كودكي را چطور سپري كرديد با شيطنت يا آرامش؟
رضا رشيدپور: هر وقت صحبت از كودكي ميشود به ياد شش سالگي و پس از آن ميافتم چون پيش از آن را به ياد ندارم، خيلي آرام و ساكت بودم تا جاييكه اطرافيان برخي اوقات فكر ميكردند زنده نيستم... (با خنده)
رضا رشيدپور: هر وقت صحبت از كودكي ميشود به ياد شش سالگي و پس از آن ميافتم چون پيش از آن را به ياد ندارم، خيلي آرام و ساكت بودم تا جاييكه اطرافيان برخي اوقات فكر ميكردند زنده نيستم... (با خنده)
نغمه مهرپاك: من معتقدم هر يك از ما به دوران كودكي خود برميگرديم... رضا شايد جلوي دوربين آدم پرشور و نشاط و پرتحركي باشد، اما در واقع آدم بسيار آرام و درونگرايي است. همه به من ميگويند با اين همسر شوخطبع و پر سر و صدا هيچوقت حوصلهات سر نميرود، در صورتيكه باور كنيد هميشه به رضا گله ميكنم كه چرا اينقدر كم حرف و ساكت است.
=8ptرضا رشیدپور
بزرگترين شيطنتي كه كرديد؟
رضا رشيدپور: بر خلاف دوران كودكي از زمانيكه وارد دبيرستان شدم، شيطنتهاي زيادي انجام ميدادم، به طور مثال در كلاس را از جا در آوردن، با پيچگوشتي ميزها را باز كردن يا اين كه تخته را جابهجا كردن، ولي چون خيلي درسخوان بودم هيچكس حرفي نميزد، اما جالبترين شيطنت در همان دوران اتفاق افتاد؛ در مسير مدرسه يك كتابفروشي بود كه در زيرزمين قرار داشت و هميشه شلوغ بود و من هر روز ميرفتم كنتور برق را ميزدم و در ميرفتم و تمام لامپهاي آنجا خاموش ميشد، جالب اينكه يك بار فروشنده به من گفت:
نميدانم چرا هر روز سر يك ساعت برقهاي اينجا ميرود! بنده خدا نفهميده بود اين شاهكار را هر روز خود من انجام ميدهم.
رضا رشيدپور: بر خلاف دوران كودكي از زمانيكه وارد دبيرستان شدم، شيطنتهاي زيادي انجام ميدادم، به طور مثال در كلاس را از جا در آوردن، با پيچگوشتي ميزها را باز كردن يا اين كه تخته را جابهجا كردن، ولي چون خيلي درسخوان بودم هيچكس حرفي نميزد، اما جالبترين شيطنت در همان دوران اتفاق افتاد؛ در مسير مدرسه يك كتابفروشي بود كه در زيرزمين قرار داشت و هميشه شلوغ بود و من هر روز ميرفتم كنتور برق را ميزدم و در ميرفتم و تمام لامپهاي آنجا خاموش ميشد، جالب اينكه يك بار فروشنده به من گفت:
نميدانم چرا هر روز سر يك ساعت برقهاي اينجا ميرود! بنده خدا نفهميده بود اين شاهكار را هر روز خود من انجام ميدهم.
بدترين نمرهاي كه گرفتيد؟
رضا رشيدپور: سال سوم ابتدايي از ديكته با دوازده غلط، هشت شدم.
نغمه مهرپاك: من سال چهارم ابتدايي تجديد آوردم، چون متولد خرداد ماه هستم، روز تولدم هميشه هم زمان بود با امتحانات و آن زمان از امتحان بعد از جشن تولدم نتوانستم نمره قبولي بگيرم.
رضا رشيدپور: سال سوم ابتدايي از ديكته با دوازده غلط، هشت شدم.
نغمه مهرپاك: من سال چهارم ابتدايي تجديد آوردم، چون متولد خرداد ماه هستم، روز تولدم هميشه هم زمان بود با امتحانات و آن زمان از امتحان بعد از جشن تولدم نتوانستم نمره قبولي بگيرم.
=8ptعکس جدید رضا رشیدپور
=8ptگردآوری : بیتوته
خدايا تو ببين
خدايا تو ببخش
خدايا تو ببخش