امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی
#11
هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته های تان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

- نوستراداموس تکلیفمونو مشخص کنه!
واسه امتحانات بخونیم یا دنیا قراره نابود شه؟!

- داریم آبگوشت می خوریم، گوشتکوب رو گرفتم دستم تیریپ خاطره ها کودکی ... به بچه خواهرم می گم: دایی جون این گوشتکوب سنش از منم بیشتره ...
مادرم از اون ور میگه: فایدشم همینطور!

- یه کاسه ای هست بهش میگن کاسه صبر، منتها من شک دارم که واقعا واسه من یکی کاسه باشه فک کنم از این لگن قرمزاس

- به نظرتون بعد از اینکه فوق لیسانسم رو گرفتم فلافلی بزنم یا آب هویجی؟

- واسه رانندگی تو تهران داشتن گواهینامه کفایت نمی کنه. باید یه لیسانس مدیریت بحران هم داشته باشی!

- یکی از فانتزیام اینه که کنترل تلویزیون خونمونو بردارم برم دم این مغازه های صوتی تصویری، این تلویزیونایی که گذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم

- خب مامان جون لوازم مدرسه ت رو برداشتی؟
- بله!
باز کپسول آتش نشانی و جلیقه ضد گلوله ات یادت رفته که!

- من نمی دوم این درس خوندن چی داره که تا میری دو کلمه درس بخونی حتی خاطرات دوران مهد کودک اونم با وضوح HD یادِ آدم میاد.

- اعتراف می کنم سوم دبستان که بودم یه روز معلم مون مدرسه نیومد منم ظهرش رفتم در خونشون که یه کوچه بالاتر از ما بود، تکلیف شبمو ازش گرفتم، یه همچین کثافتی بدم من!

- بعضی از این خواننده ها رو باید بهشون پول داد که دیگه آهنگ جدید ندن بیرون! حق السکوت یعنی.

- ساعت 6:40 صبح تو رادیو گفت: با هر کی قهرین همین الان بهش زنگ بزنین و آشتی کنین. والا با هر کسی هم آشتی باشیم اون موقع صبح بهش زنگ بزنیم 10 سال باهامون حرف نمی زنه!

- تعریف از خود نباشه، ولی دم هر مرکز خریدی که میرم دراش خود به خود برام باز می شه!

- یه سوال پرسیدن که آیا حاضری به دوران بچگیت برگردی و بزرگ نشی؟ دختره 11 ساله رفته نوشته: آره! با این تفاسیر دهه شصت نسل دایناسورها محسوب می شه

- اعتماد کردن به بعضیا تو این دنیا مثل فتح کردن قله اوِرِست با دمپایی ابری میمونه

- تا حالا دقت کردین هر استادی که اول ترم با لبخند وارد میشه آخر ترم اشک شما رو درمیاره؟

- این فوتوشاپم زودتر تحریم کنن، ما بفهمیم بعضیا واقعا چه شکلی ان!

- اینایی که میگن 21 دسامبر دنیا تموم می شه همونایی هستن که رفتن پشت بوم آرم پپسی و رو ماه ببینن

- زن داداش چیست؟
مارمولکی موذی و خطرناک که به طور مرموزی نظم خانواده را به هم می زند در حالی که معتقد است تمام مشکلات زیر سر خواهر شوهر است!

- مراحل درس خوندن یک دانشجو:
خوابیدن روی جزوه
گرفتن مشکلات و نواقص گل های قالی
جمع کردن آشغال های ریز و درشت اطراف زمین
خاک گیری گوشه های موابیل
گرفتن چندین عکس با گوشی از خود در حالت های مختلف و در ژست درس خواندن. اس ام اس بازی با بچه های کلاس که هر کدوم چقدر درس خوندن. خوندن یادگاری های جزوه که رفقا سر کلاس نوشتن، فحش دادن به درس و دانشگاه و در آخر هم خسته شدن و رفتن و یه چیزی خوردن.

- قدیما برق ها رو روشن می ذاشتیم می رفتیم مسافرت که دزده فکر کنه یکی خونه هست، الان هر جوری حساب می کنیم اگه برق ها رو خاموش کنیم و دزد بزنه به صرفه تره!

- یکی از دغدغه های دوران کودکیم این بود که معنی فحش ها رو از کی بپرسم.

- کودک درونم پیرمرد درونم رو اسکل می کنه می خنده. قدیم اینجوری نبود، جرات نمی کرد پاشو جلوش دراز کنه لم بده!

- این حقوق بشر که میگن رو پس کِی می ریزن به حسابمون؟

- دقت کردین تو امتحان بهت سوالایی میدن که به عمرت ندیدی و بهشون جوابایی میدی که به عمرشون ندیدن؟

- یه کتونی خریدم اصل چینی. یعنی وقتی پام می کنم کاملا حس می کنم چینیا دمپایی توالتاشون رو آب کردن باهاش این کتونیه رو ساختن!

- بابام بهم پول داده برم خرید، می گم تو که پول می دی یه کم بیشتر بدهف زیاد اومد برمی گردونم من بچه اتم!
می گه: تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست!

- این فروشنده ها می خوان تبلیغ جنسشونو کنن میگن مشتری برده راضی بوده
یعنی واقعا مشتریا بعد از استفاده برمی گردن مغازه می گن آقا ما خیلی راضی بودیم؟!

- تو ویترین فروشگاه یه پیانو دیدم سه میلیون و 300. داشتم برای خریدش نقشه می کشیدم که فهمیدم 33 میلیونه. از او موقع تا حالا دیگه دارم برای دزدیدنش نقشه می کشم!

- لب آدم هیچ وقت تبخال نمی زنه مگه اینکه 24 ساعت بعدش عروسی یا مهمونی دعوت باشه

- آخرش نفهمیدم این زنگ پرورشی برای چی بود؟ همیشه هم می گفتن برای معلمتون مشکلی پیش اومده، گفته نمیاد!

- من موبایلمو پرت می کنم، له می کنم، بهش فحش می دم، مشت می زنم، گمش می کنم اما یه لحظه اگه نباشه، دووم نمیارم

- حتی اگه کسی بهت بدی کرد بازم هیچ وقت قلبش رو نشکون چون فقط یه قلب داره،
بزن دندوناشو بشکن که 32 تا داره

- دیشب بابام اومده بهم میگه پاشو برو ماشین رو بزن تو پارکینگ
می گم: بابا به خدا خسته م، نمیتونم.
می گه: 10 تومان می دم برو، منم خسته ام.
می گم: بی خیال، 10 تومان می دهم خودت برو!
پا شده شلوارش رو پوشیده و می گه مرد نیستی اگه ندی
پای مردونگیم موندم 10 تومان بهش دادم.
داد می زنه می گه: خانوم پاشو بیا بستنی بخوریم!

- اون روزا تحفه ای هم نبود ...
این روزان که خیلی افتضاحن و باعث شده اون روزا خوب به نظر بیاد

- کبوتری لب تنگ ماهی نشست و گفت: ای ماهی تو که سقف قفست شکسته، پس چرا پرواز نمی کنی؟ ماهی نگاهی به کبوتر انداخت و گفت: برو خودت رو مسخره کن دلقک!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#12
1- بعضی از درس هایی که در خانواده یاد گرفتیم:
بهداشت: اگه می خواید همدیگه رو بکشید، برید بیرون؛ الان اینجا رو تمیز کردم
منطق: به خاطر اینکه من می گم
آینده نگری: اگه از تاب بیفتی، محاله ببرمت خرید
آداب اجتماعی: وقت غذا، دهنت رو ببند
اصلاح رفتار: مثل بچه آدم رفتار کن
انتظار: بذار برسیم خونه
کنایه: گریه می کنی؟ الان یه کاری می کنم واقعا اشکت دربیاد
ژنتیک: چهار تا اخلاق خوبتم به من رفته
دانش و خِرد: وقتی به سن من برسی، می فهمی
عدالت: یه روزی بچه دار می شی، امیدوارم بچه هات مثه خودت باشن

2- شما دست تون رو با حوله خشک می کنید؟ پس این شلوار برای چی پاتونه؟

3- یه روز به لقمان گفتن «ادب از که آموختی؟» سرش رو به علامت تأسف تکون داد و گفت خسته نمی شین از این مسخره بازیا؟

4- یه چند وقتیه کودک درونم ناآرومه، مدام بهانه می گیره و ...
به نظرتون اگه بزنم لهش کنم، کودک آزاری محسوب می شه؟

5- یکی از فانتزیام هم اینه که ازدواج کنم، بچه دار شم، بچم دختر باشه، اسمش رو بذارم گیتا، بعد با زنم دعوا کنم، جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش، بهش بگم هر چی می خوای ببری ببر، گیتارو با خودت نبر!

6- تا پونزه سالگیم فکر می کردم اسمم زُهره است، چون همیشه مامانم وقتی می خواست بیدارم کنه می گفت: پاشو ظهره!

7- اگه زشتیم، حداقلش فتوشاپی نیستیم.

8- از دانشگاه برمی گشتم، تو تاکسی نشسته بودم، دوتا آقای مسن هم عقب نشسته بودن.
نزدیک پیاده شدنشون یکی به اون یکی گفت:
به خدا اگه بذارم دست تو جیبت بکنی! من حساب می کنم ...
بعد از راننده پرسید: ببخشید چقدر شد؟
راننده: هزار تومن
یهو یارو برگشت به راننده گفت: آدمی؟!
راننده گفت: جان؟
مرد: گفتم آدمی یا نه؟
راننده گفت: حرف دهنتو بفهم درست صحبت کن!
یارو دوباره گفت: نه ... آدمی؟؟!
راننده هم با عصبانیت ترمز کرد برگشت عقب گفت: نه ... فقط تو آدمی!
یارو گفت: یعنی چی؟ من می گم آدمی هزار تومن یا دوتاییمون با هم هزار تومن!

9- روزی به لقمان هیچی نگفتند. همینطوری ساکت نگاهش کردند. آخر خودش خسته شد و گفت: «از بی ادبان!»

10- دارو عبارت است از عوارضی جانبی که بعضا اثرات درمانی هم دارد. برای رفع این عوارض جانبی داروهای دیگری تجویز می شوند که خود این چرخه را تا نابودی کامل بیمار طی می کنند.

11- وقتی بتونم سیب زمینی سرخ کرده هامو با کسی شریک شم می فهمم که عاشق شدم.

12- با بابام حرفم شد رفت تو آشپزخونه به مامانم گفت: واسه خاطر چهل تومن یارانه باید این الدنگ رو تحمل کنیم!

13- پسره می ره خواستگاری یه دختری، بابای دختره می گه:
نه ازت مهریه می خوام، نه خونه، نه ماشین، بیکارم بودی مهم نیست ...
یه لپ تاپ می ذاره جلو پسره می گه: فقط فیس بوکتو بازکن ببینم!

14- آقا تو مراسم شب چله همه فامیل جمع بودن. یه 30 نفری بودن. مجلس که خوب گرم شد من و داداشم شروع کردیم به تعریف پیشگویی آخر زمان و نابودیزمین که امشب اتفاق می افته و اینا! خوب که با حرفامون ترس انداختیم به همه یواشکی تو شلوغی جیم شدیم رفتیم برق رو قطع کردیم و یه ترقه هم انداختیم. آقا قیامتی شد! زن ها جیغ می زدن، بچه ها گریه می کردن، چندتایی هم غش کردن. من و داداشمم رو زمین می غلتیدیم از خنده. دیگه برق رو وصل کردیم و گفتیم نترسین شوخی بود! این شد که الان داداشم تو بیمارستانه با دست و پای شکسته، منم پناهنده شدم به خونه دوستم تا از کشته شدن توسط فامیل در امان باشم!

15- فامیلای ما یه جوری تو چشام نگاه می کنن و می گن پس چرا دنیا نابود نشد که انگار قرار بود من دکمه GAME OVER رو بزنم!

16- تمام مکالمات من و بابام در طی سال:
«بیا ببین این گوشی من چشه
بزن اخبار گوش کنیم
بزن 3
چراغا رو خاموش کن
خونه سرد شد کولرو خاموش کن
چشات درنیومد پای لپ تاپ؟»
اگر چیزی از قلم افتاده شما ادامه بدین!

17- پسر داییم بعد از 10 سال از آمریکا اومده
نشسته بودیم داشتیم حرف می زدیم، حرف از گرونی و قیمت دلار شد
مامانم می پرسه: الان دلار تو آمریکا چنده؟!

18- اونقدر منتظر موندم 19 دسامبر بشه این آهنگو واستون بخونم:
وقتی می گن به آدم دنیا فقط دو روزه آدم دلش می سوزه ای خدا ای خدا ای خدا

19- دیروز رفتم بقالی سر کوچمون یه دختر و پسر دوقلو خوشگل کوچولو تو بقالی بودن، بعدش من لپای دخترو کشیدم گفتم: اسمت چیه؟
پسره عصبی شد، گفت: نازنین اسمتو نگو!

20- شمام از این سیستم ها دارین که روزها لباس ها از روی صندلی به روی تخت، و شب ها از روی تخت به روی صندلی منتقل کنید؟

21- قانون پایستگی واحد: واحدها نه از بین می روند نه پاس می شوند بلکه از ترمی به ترم دیگر منتقل می شوند.

22- 10 سال پیش تو یک فیلم هندی،
آمیتاباچان از کما و تخت آی سی یو بلند شد
رفت تو حیاط 40، 30 نفر رو لت و پار کرد. بعدش دوباره برگشت به تختش.
از اون به بعد مسیر زندگیم عوض شد

23- درسته پراید کولرش خوب نیست، ولی وُژدانی بخاریش خوب خنک می کنه!

24- بزرگترین فایده ورزش اینه که سالم می میری

25- روزامون برعکس شده، صبح خسته از خواب بلند می شیم، شبا پر از انرژی می خوابیم

26- عدالت یعنی چی؟
عدالت یعنی اینکه یکی هفت میلیارد پول از باباش ارث می بره و یکی کچلی

27- مکالمه تلفنی با مامان ها:
سلام، باشه، اوهوم، باشه، آره، می دونم، آره، خب، نمی دونم، شاید، حواسم هست، اوکی، می دونم مادر من، خیلی خب، باشه، اوکی، چشم، یادم می مونه، آره، باشه، خداحافظ

28- اگه بخوای خلبان بشی، هزار جور مریضی داری ولی بخوای معافیت پزشکی بگیری، سالمِ سالمی!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#13
1- این تروریستا که بمب می ذارن و بعد مسئولیتش رو می پذیرن خیلی آدمای مسئولیت پذیرین. به نظرم دخترا باید یه همچین آدمایی رو واسه زندگیشون انتخاب کنن!

2- وقتی می خوای خانمی رو از کاری منع کنی بهش بگو:
«برای پوستت خوب نیست» در 99.73 درصد موارد جواب می ده

3- یه دوست دارم هر کاری می خواد بکنه با من مشورت می کنه بعد دقیقا عکسشو عمل می کنه و موفق هم می شه.
کلا نقش هویجو دارم!

4- یادش بخیر قدیما با هزار تومن می رفتم مغازه با دوتا نوشابه، سه بسته چیپس، پنج تا بستنی، چهارتا شکلات میومدم بیرون.
اما الان دیگه نمی شه همه جا دوربین هست!

5- چیزی که تو فروشگاه ها رو وسایل نوشته: لطفا دست نزنید
چیزی که من می خونم: وقتی کسی حواسش نیست دست بزنید

6- دیشب یه دزد اومد خونمون دنبال پول می گشت تو کمد
هیچی دیگه، خلاصه منم بیدار شدم از تخت اومدم پایین با هم دنبالش گشتیم.
چیزی پیدا نکردیم، آبروم رفت!

7- مغازه رفیقم وایساده بودم، دختره اومد گفت آقا مودم «وای وای» دارین؟ رفیقم گفت نه ولی مودم «وای فای» داریم بدم خدمتتون؟
دختره گفت نه ممنون، رفت. به همین برکت قسم!

8- مامانم معتقده تا زمانیکه خودشون تشخیص ندادن که من سیر شدم باید همچنان به خوردن ادامه بدم.
بهش می گم خرتناق می دونی کجاست؟ می گه بخور حرف نزن!

9- خداییش پشه ای که 6 طبقه میاد بالا، حقشه که نیش بزنه. زحمت کشیده کار کرده

10- پلیس جلو یه ماشین رو می گیره و می گه چون از صبح اولین کسی هستی که کمربند ایمنی بستی برنده 58 هزار تومن پول شدی. حالا می خوای باهاش چیکار کنی؟
مرد می گه: می رم گواهینامه می گیرم.
زنش سریع می گه: جناب سروان این وقتی اکس می زنه پرت و پلا می گه.
بچشون از اون پشت می گه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نکنیم؟
یه صدا از صندوق عقب می یاد: از مرز رد شدیم یا نه؟

11- بابای من هر وقت پول برق زیاد میاد میندازه گردن لامپ مودم من!

12- چند سال دیگه بچم ازم می پرسه بابا تو چه جوری با مامان آشنا شدی؟
منم بهش می گم عزیزم همه چی از یه لایک شروع شد!

13- بچه که بودیم وقت فیلم دیدن کنترل ویدئو دست پدرم بود اونم تا فاصله مرد و زن از یه گوسفند کمتر می شد می زد می رفت جلو. یه بار تایتانیکو تو 20 دقیقه دیدیم!

14- یه تی شرت خریدم کلی مارک نایک روشه بعد رو یقه ش نوشته تولیدی برادران عباس پور

15- من: بابا 10 تومن بده
بابام: برو کیفمو بیار بت بدم
سال بعد ...
من: بابا پنج تومن بده می خوام شارژ بخرم
بابام: تازه بت 10 تومن دادم چیکارش کردی؟!

16- پسر داییم دهه هشتادیه مدرسه غیرانتفاعی ثبت نامش کردن سالی شش میلیون!
یادش بخیر اون وقتا ناظممون می گفت فردا 500 تومن کمک به مدرسه با خودتون بیارید، خونه ما می ریخت به هم!

17- رفیقم یه سرفه هایی می کنه انگار که 10 ساله داره سیـ ـگار می کشه
در حالیکه 9 ساله داره سیـ ـگار می کشه

18- دیشب اینترنتم قطع شد
رفتم یه ذره با خانواده نشستم، باهاشون آشنا شدم
به نظر آدمای خوبی میان!

19- دو ماهه دارم هر شش ساعت یه بار دوتا آنتی هیستامین می ندازم تو جیبام ولی بازم جیب ما به پول حساسیت داره

20- شرایط بحرانی یعنی اینکه
بابات بهت زنگ بزنه بگه کار مهم دارم
پسورد لپ تاپت چیه؟
تو هم رمزت از خاک برسرترین کلمات موجود تشکیل شده باشه!

21- یه سوالی هست مدت هاست ذهن منو مشغول کرده.
من می خوام ببینم اونی که داشت زبان فارسی رو اختراع می کرد
اون روز اول چی شد که تصمیم گرفت قورباغه ق اولش «ق» باشه غ دومش «غ»؟

22- منطق ریاضی:
هر مسئله ای که دیدی آسون داره حل می شه
بدون راهِ حلت اشتباهه

23- دقت کردین تو مهمونی ها تا یکی می گه صدای اون تلویزیون رو کم کن یکی هم زرتی می گه اصلا خاموشش کن

24- امروز رفتم تن ماهی خریدم 6500 تومن. فکر کنم توش پری دریایی داره با این قیمت!

25- قبلنا می گفتن مرد باید ایستاده بمیره یا با سربی در سینه ،مردای امروز زیر موچین و بوتاکس و پروتز و عمل بینی جون ندن خیلیه والا!

26- جناب پدر هر وقت می خواد بیاد تو اتاق من با یه شدت عجیبی در رو باز می کنه.
همین روزاست که اول گاز اشک آور قِل بده تو بعد با لگد بزنه در رو بشکونه بیاد!

27- اس ام اس اومده «هم میهنان عزیز، محصولات لبنی ... فقط با آرم ... عرضه می شود»
آخه نه که ما فکر می کردیم با آرم شبکه سه عرضه می شه!

28- قدیما یه عده بودن پشت فرمون پراید فیگور گردن می گرفتن
اونها از آینده اومده بودن!

29- ازش پرسیدم چند سالته مادر؟ خندید و گفت آخراشه دیگه

30- فرهنگ لغات جدید:

خواهرزن: کسی که خواهرش را می زند
عطسه: راس ساعت سه
فروتن: آمپول
Hello Honey: جهنم و عزیزم! کوفت و عزیزم!
سیتوپلاسم: (بندری) به خاطر تو پلاس و علافم
عرض اندام: پهنای شکم را گویند
Histogram: شما (دوست) گرامی، خفه شو!
AlPacino: همه پاها تون رو ورچینین
اوزون برون: خارج از جو زمین
سوگند: خیلی افتضاح
کدخدا: کسی که به برنامه اتوکد تسلط کامل دارد
مورچه خوار: خواهر مورچه، فحشی که موریانه ها به هم می دهند
کالسکه: هنگامی که یک اصفهانی یک میوه کال می خورد
سیمین: نیم ساعت
سوغاتی: بسیار عصبانی
کره حیوانی: بیچاره ناشنواست
فیله گوساله: فیل نفهم، فحش رایج بین فیل ها
پاسخ
سپاس شده توسط:
#14
1- این دستماله که مامان داره باهاش پنجره رو تمیز می کنه چقدر شبیه شلوار منه!

2- هر دفعه که سوار مترو می شم می فهمم که چرا وقتی بچه بودیم صندلی بازی می کردیم.

3- دیشب توی پارک بودم. یه پسر بچه حدود 10 ساله داشت با سرعت 100 تا می دوید سمت دستشویی، باباش هم پشت سرش می دوید. یهو زد پس گردن پسره گفت بذار من برم پسر، تورو می گن بچه س!
اصن پدر به این دلسوزی ندیده بودم.

4- ملت می رن آتلیه عکس می گیرن نیم کیلو فتوشاپ رو صورتشون خالی می کنن
بعد وقتی می ری از نزدیک می بینی شون قصر رویاهات تبدیل می شه به یه همکف 40 متری!

5- واقعا شانس آوردیم همه بیماری ها رو خارجی ها کشف می کنن و اسم خودشونو می ذارن روش.
وگرنه مثلا به جای پارکینسون باید می گفتیم مرض کامبیز یا درد آقا مهران و برادران!

6- من هر وقت می دوئم که به اتوبوس برسم ولی نمی رسم همینطور به دویدن ادامه میدم که فکر نکنن ضایع شدم. یه بار سه ایستگاه دویدم!

7- شاید برای شما هم اتفاق بیفته ...
ما دیشب تو پرایدمون پسته خوردیم

8- داداشم داشت چیپس می خورد یهو گفت اوه اوه چقدر تنده فلفلیه؟ بعد روی چیپسو نیگا کرد گفت نه نوشته کچاپ! بعد با خیال راحت شروع به چیپس خوردن کرد و به این ترتیب چیپس دیگه تند نبود!
فِک کنم یه مشکل سخت افزاری داره داداشم

9- شعار جدید خواستگاری این روزها:
یک دستگاه پراید آوردیم، دخترتونو بردیم

10- دوتا دختر یکی خیلی زیبا ویکی خیلی زشت می رن تو یه شرکت واسه مصاحبه که اونجا یکی شون استخدام بشه.
مدیر شرکت یه نگاه بهشون می ندازه و می گه ظاهر اصلا برای من مهم نیست مهم فرهنگ و علم شماست.
از زیبا می پرسه که جمعیت ایران چند نفره؟ می گه هفتاد میلیون. مدیر میگه آفرین درست جواب دادی.
رو می کنه به زشته می پرسه خوب این هفتاد میلیون رو یکی یکی نام ببر!

11- دماغمو عمل کردم، آوردنم خونه. بابام هی میاد تو اتاقم می گه حیف نبود اون گرز دزد ترسون منو دادی رفت؟!

12- بَ رَ بَ بَ
همون برو بابای خودمونه!
اینو در پاره ای از مواقع با دهنی کج، واسه تضعیف روحیه طرف به کار می برن

13- جاتون خالی یه شب رفتم یه کبابی، تابلو بزرگ زده بود:
«100 درصد گوسفندی»
بعد از خوردن کباب فهمیدم منظورش به من بوده که 100 درصد گوسفند بودم که رفتم اونجا!

14- ما به یکی گفتیم خدا به زمین گرم بِزَنتت، نام برده الان روی شن های سواحل آنتالیا داره آفتاب می گیره.
فک کنم سوتفاهم شده

15- فامیلمون زنگ زده می گه می خوام برنامه ورد و پاورپوینت رو نصب کنم، کدوم دکمه رو بزنم؟

16- اگه پنج تا دونه پاستیل داشته باشم و دوستم دوتاش رو برداره
من می مونم و یه دوست مرده و پنج تا دونه پاستیل

17- یارو چند متر دورتر از قبری داشت گریه می کرد
ازش می پرسن چرا نزدیکتر نمیری؟
میگه آخه مرحوم از فامیل های دورمون بوده!

18- شروع رسمی ترم در سایت دانشگاه: 15 بهمن
حضور دانشجویان سر کلاس ها: 10 اسفند
تعطیلی قبل از عید: 15 اسفند
شروع کلاس ها بعد از عید: 1 اردیبهشت
پایان کلاس ها: 20 اردیبهشت
سر جمع 25 روز

19- دوستم تعریف می کرد رفته بوده خواستگاری. توی صحبت دو نفره، دختره بهش گفته: راستش من قصد ازدواج ندارم
دوستم هم گفته: منم اومده بودم خونه تون میوه بخورم برم!

20- با دختر خاله ام رفتیم پیتزافروشی اومده یه پیزا سفارش بده
صندوق دار می پرسه پیتزاتون چند قسمت بشه؟ 6 یا 12 قسمت؟
دختر خاله ام می گه وای نه من 12 تا نمی تونم بخورم همون شش قسمتش کنید!

21- خدایا ما که نمی تونستیم ماشین 20 میلیونی سوار شیم
مرسی از اینکه ماشین مارو کردی 20 میلیون!

22- یه بارم رفتم مغازه سیـ ـگار بخرم
همون اول گفت بَه، سلام، شما پسر فلانی ای؟
گفتم آره، سس مایونز خوب چی داری؟

23- یکی از سوالایی که وقتی ازم پرسیده می شه سعی می کنم نشنوم و صحنه رو با آرامش ترک کنم اینه: آب کتری جوش اومده؟
لامصب عواقب بعدی ناجوری داره! قوری رو باید بشوری، چای رو دم کنی، صبر کنی رنگ بده، یه سینی چایی بریزی، اووه اصلا مسیر زندگی آدم عوض می شه

24- علاقه ای که از روی عکس پروفایل به یه نفر پیدا می کنید مثل انتظار غذا بر اساس عکس روی منوی رستورانه

25- یکی از فانتزی هام اینه که برم سر کلاس هندسه
بگم این درسا بسه
کاشکی این زنگ بخوره دل به دلدار برسه!
بعد استاد حذفم کنه.

26- هیچ صدایی مثل صدای «پخ پخ پخ» نِی، توی پاکت آبمیوه ناامیدکننده نیست

27- با این گرونی چند وقته دیگه باید موقع آدامس خریدن به فروشنده بگیم آقا ریلکس باز داری یه دونه بدی؟

28- می گن آرامش یعنی هر وقت قهر کنی مطمئن باشی کسی جات رو نمی گیره
ما که تا یه عشوه اومدیم طرف عروسی کرد!

29- لامصب انقد که سرعت زیاده می ترسم مودم بترکه اینترنت بپاشه تو صورتم!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#15
1- گمونم اسب سفید شاهزاده منو کشتن و باهاش سوسیس درست کردن وگرنه امکان نداشت اینقده دیر کنه

2- می گن پول چرکِ کفِ دسته؛ دستِ ما هم که کلا آنتی باکتریال!

3- مدرسه: سه سیب داریم، دوتای دیگر از علی می گیریم، حالا چندتا سیب داریم؟
مشق شب: اگر یک هندوانه سه کیلویی را بین پنج نفر تقسیم کنیم به هر یک چه مقدار می رسد؟
امتحان: علی 12 موز دارد، قطار او هفت دقیقه تاخیر دارد، وزن خورشید را حساب کنید!

4- ترمینال همون ترمینالِ اما رفتن کجا و اومدن کجا

5- حتی مزخرف ترین چیزهای ممکن بعدها به خاطره های شیرین تبدیل میشن
مثلا صدای مودم دایل آپ موقع کانکت شدن

6- ملت فکر می کنن در اتاقای ما، مثه در یخچال خود به خود بسته میشه، پشت سرشون نمی بندنش

7- هر کس به طریقی دل ما می شکند! اما تو خیلی خلاقیت به خرج دادی، آفرین.

8- اوضاع اونقدر عجیبه که هر کسی از هر دهه ای هست فکر می کنه جزو نسل سوخته است!

9- بعضی وقتا دلم واسه مامانم می سوزه وقتی میام تو اتاقم و غرق دنیای مجازی میشم و اون تنها نشسته تلویزیون می بینه. چه نسل بی عاطفه ای شدیم ما

10- همیشه دود سیـ ـگار به سمتی میره که نمی خوای، دقیقا مثل مسیر زندگی ما...

11- ای کاش الانم مثل بچگی بزرگترین نگرانیم این بود که وقتی آدامس می خرم عکسش تکراری نباشه...!

12- وقتی این نوشته های سوزناک بعضیا رو می خونم که از رفتن عشقشون دارن پرپر میشن،
دلم می خواد برم عشقشونو پیدا کنم،
دوتا بزنم تو گوشش، بگم الاغ! داری می کشیش بدبختو!

برگرد!

13- در تاریخ تنقلات همه جور آدمی داشتیم از آدم نابغه های که بستنی رو اختراع کرد تا اون آدم نادونی که تخمه ژاپنی رو به آجیل اضافه کرد.

14- به علت گرانی بانک مرکزی به مناسبت روز مرد کارت های آفرین صد آفرین و هزار و سیصد آفرین همسر خوب و نازنین چاپ کرد

15- پیرمردهای 90 ساله هم توی جمعشون به همدیگه میگن «بچه ها»

16- یه آهنگ توی پلی لیستت هست که همیشه ازش رد می شی اما هیچ وقت پاکش نمی کنی

17- انگیزه چک کردن میس کال ها:
پنج درصد اهمیت کسی / کسانی که تماس گرفتن
95 درصد خلاص شدن از اون آیکون اعصاب خردکن نشون دهنده میس کال

18- رفته بودیم یه جا مهمونی، صاحب خونه یه دختر ملوس داشت، سه چهار سالش بود، دیوار راستو می رفت بالا! نازش کردم، بوسیدمش و بهش با لحن بچگونه گفتم: خاله دون، چن سالته عجیییجم؟ اسمتو بهم می گی خانومه خوججل؟
چند ثانیه تو چشام نگاه کرد، بعدش خیلی جدی گفت: خب مثل آدم حرف بزن ببینم چی میگی...!

19- خواستم خونه عشقو تو قلبت بسازم اما شهرداری مجوز نداد!

20- فک کنم مسئولان یوفا و فیفا با مسئولان دانشگاه ما هماهنگ کردن که از روز شروع فرجه ها همه بازی های مهم فوتبال رو شروع کنند و اختتامیه اش هم همزمان با اتمام امتحانات ماست.

21- این عذاب وجدان گرفتن ها در روزای آخر تعطیلات کاملا نرمال و از علائم سلامتی دانشجویان و دانش آموزان است.

22- هر امتحانی سه فاز دارد: فاز فرجه ها که عموما به فنا می رود
فاز ایام امتحانات که عموما به فکر کردن راجع به راهکارهای تقلب می گذرد
فاز بعد از امتحانات که به پاچه خواری اساتید و التماس سپری می شود

23- راوی قصه عاشق دخترک شده بود، قصه را طول می داد تا شاهزاده قصه کمی دیرتر برسد

24- یادمان باشد اگر قاطرمان تنها شد، طلب عشق ز هر کره الاغی نکنیم

25- خرخون مجرم نیست، بیمار است. بیایید با خرخون ها مثل بیماران رفتار کنیم...! (ستاد حمایت ار بیماری های خیلی خاص)

26- تو «اسم فامیل»، سر غذا دعوامون می شد می رفتیم پیش بزرگترها تاییدیه می خواستیم که مثلا شهادت بدن گیلاس پلو داریم یا نه!
موز پلو حتی...!

27- لیوان آب باس شعور داشته باشه وقتی از بیرون میای و پهن زمینی خودش بیاد بگه منو بخور، این دانشمندا چه غلطی می کنن من نمی دونم

28- بچه که بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا ... خانوم رضایی،
می گفت: شما ... ما هم می گفتیم: ما؟
می گفت: بله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقب تر بشین!
مام می رفتیم عقب. بعد می گفت: یکم عقب تر!
ما هم تا نزدیکای در ورودی می رفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشون نده!
یه همچین اسکلایی بودیم ما...

29- وقتی پنج ثانیه قبل از آلارم موبایل بیدار می شم و اونو خاموش می کنم احساس می کنم بمب خنثی کردم

30- من همه کتابامو دو دور کامل خوندم، تو چطور؟ (ستاد ایجاد وحشت میان دانشجویان در فصل امتحانات)

31- مقدار تعطیلی بیشتر = اتلاف وقت بیشتر
عمرا وقتی تعطیل می شی بشینی درس بخونی

32- ما بچه بودیم یه بازی بود به نام: «همه ساکت بودند ناگهان خری گفت» ... صد برابر پلی استیشن 3 لذت داشت!

33- استاد: وقتی بزرگ شدی چه می کنی؟ شاگرد: ازدواج! استاد: نخیر منظورم اینه که چی میشی؟ شاگرد: داماد! استاد: اوه! منظورم این است که وقتی بزرگ شدی چی به دست می آری؟ شاگرد: زن! استاد: ابله! وقتی بزرگ شدی برای پدر و مادرت چی می گیری؟ شاگرد: عروس می گیرم! استاد: پسر جان پدر و مادرت در آینده از تو چه می خوان؟ شاگرد: نوه!

34- Vincenzo Delafonte: در جهان سوم رمز موفقیت پنهان کردن منابع کسب اطلاعاته

35- وسط میدون تجریش احساس کردم یه مردی تو فاصله 20 متریم زل زده بهم و داره میاد سمتم، منم چشم تو چشم شدم و به مسیرم ادامه دادم، بهم رسیدیم و یهو دستشو کرد تو کیفش و یه کاغذ داد دستم، آگهی کاشت مو بود. اولش خیلی بهم برخورد اما بعدا گفتم طفلکی چقدر منتظر یه کچل بوده که رد شه

36- فرقی نداره کسی که باهاش حرف میزنی، پلی تکنیک می خونه یا آزاد رودهن. از نظر خودش سختگیرترین استادا و بالاترین سطح علمی رو دانشگاه اونا داره
پاسخ
سپاس شده توسط:
#16
1- دیروز خونه مهمون داشتیم، پرسیدن بچتون کجاست؟ مامانم گفت: تو فیس بوک.
پرسیدن: فیس بوک کجاست؟
مامانم گفت: جایی که اگه خبر مرگشم توش بنویسه لایک می زنن!

2- اگر تو آمریکا هم قوانین نام گذاری شرکت ها مثل اینجا بود
اسم شرکت اپل می شد: سیب پردازان سیستم گستر غرب!

3- بچه بودیم هر کی بهمون فحش می داد
کف دستمونو نشونش می دادیم می گفتیم آینه آینه
حالا اگه جرات داری به بچه های امروزی فحش بده
یه چیزی جوابتو می ده که باید معنیشو از بابات بپرسی!

4- قبلنا باباها هفت تا دختر شوهر می دادن همشون هم خوشبخت می شدن
الان یه دختر را هفت بار شوهر می دن آخرش هم باز برمی گرده خونه باباش!

5- این دخترایی که رژ لب رو می کشن تا بالای لبشو ن
نوه همون پیرمردایین که شلوارشون رو می کشیدن بالا تا زیر بغلشون!

6- بعضیام هستن همچین می گن ما متولد فلان ماه هستیم که انگار ژنِ برتر دارن

7- پیرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی رو نمی تونسته بشنوه
بعد از چندس ال بالاخره با یک دارویی خوب می شه
دو سه هفته می گذره و می ره پیش دکترش که بگه گوشش حالا می شنوه
دکتر خیلی خوشحال می شه و می گه خانواده شما هم باید ظاهرا خیلی خوشحال باشن که شنوایی تونو به دست آوردید
پیرمرد می گه نه من هنوز بهشون چیزی نگفتم. هر شب می شینم و به حرفاشون گوش می کنم. فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که توی این مدت تا حالا چند بار وصیت نامه ام رو عوض کردم!

8- یکی از فانتزیام اینه که برای چند سال برم خارج و روی وسایل خونه م پارچه سفید بکشم و وقتی برگشتم بتکونمشون و خاک بلند بشه و منم سریع از موقعیت استفاده کنم و توی گرد و غبار محو بشم.

9- این حق مسلم هر دختریه که عکسای 13 تا 18 سالگیشو بسوزنه!

10- خانومایی که می رید سینم ا
خواهش می کنیم اون گنبد رو از روی کلتون بردارید تا ملت پشت سریتون هم بتونن فیلم نیگا کنن!

11- یه فامیل داریم، معتقده اگر دسته جمعی زیر کولر بخوابیم به موتورش فشار میاد، حتی شاید هم بسوزه!

12- شباهت زندگی من و انیشتین در اینه که هر دو بچگی هامون خنگ بودیم ولی خب از وسط های بیوگرافیمون به بعد یه کم متفاوت می شه

13- در هر سه ثانیه یک نفر از دنیا می رود (آماده ای؟)

14- گاهی آدم های تنها خیلی خوش شانس هستند چون کسی را ندارند تا از دست بدهند

15- یارو می ره کتابخونه کتابشو پس بده، مسئول کتابخونه می پرسه: کتابش خوب بود؟ یارو جواب می ده: والا شخصیت زیاد داشت ولی داستانشو نفهمیدم! کتابدار می گه: پس شما بودین دفترچه تلفن منو اشتباهی بردین!

16- در جمع خانواده داشتیم فیلم می دیدیم، طرف دو شخصیته بود
زرت و زرت میزد آدم می کشت یه ساعت بعد عین یه بچه گوگولی عاشقانه نگات می کرد!
بابام: خانوم نکنه این بچمونم دو شخصیته باشه؟
مامانم: نه بابا خیالت راحت این از اولم بی شخصیت بود چه برسه به دوتا شخصیت!
یعنی بچه سرراهی هم بودم باهام مهربونتر برخورد می کردن اینا!

17- دیروز تو خیابان اعصابم داغون بود. فقط دوست داشتم یکی رو بزنم
این وسط یکی اومده میگه ساعت چنده؟
می گم یه ربع به دو
برگشته می گه خودت بدو!
هیچی دیگه اون کسی که دنبالش می گشتم رو پیدا کردم!

18- به جای اینکه به گذشته نگاه کنید و افسوس بخورید
به آینده نگاه کنید و مأیوس شوید!

19- یه بار اعصاب نداشتم داشتم قدم می زدم، یه خانومی ازم پرسید:
ببخشید آقا ساعت دارید؟
منم گفتم آره و رفتم!

20- سر شب مامانم زنگ زده می گه شام چی دوست داری بپزم؟ می گم فرق نمی کنه هر چی می خوای بپز. می گه من چیزی به ذهنم نمی رسه تو بگو، می گم باشه زرشک پلو با مرغ درست کن.
می گه آخه ماکارونی پختم!

21- بالاتر از سرعت نور می دونی چیه؟
سرعت جمع و جور کردن خونه در مواجهه با مهمان سرزده

22- دیگه کسی مشغول ساخت و ساز نیست همه مشغول ساخت و پاخت اند!

23- چند وقت دیگه هم می بینیم مردم تلویزیونِ خونه شون رو گرفتن دستشون تو خیابون راه می رن.
بعد می پرسیم می فهمیم گوشی جدید سامسونگه!

24- بچه که بودم زنگ زدم 118 فوت کردم!
بعد خانومه گفت تلفن شما کنترل می شه بیب بیب بیب ...!
داشتم سکته می کردم. سریع قطع کردم، سیم تلفنم کشیدم، رفتم در خونه رو هم قفل کردم.
فقط کم مونده بود از کشور خارج بشم!

25- دختر خالم پنج سالشه داشت برنامه کودک می دید، کانالو عوض کردم
برگشته بهم می گه آخه قیافه هم نداری یه چیزی بهت بگم!

26- طرف رفته خواستگاری
بابای عروس با لپ تاپ اومده می گه پسر جون، من اهل تحقیقات محلی و اینا نیستم، یوزر پسورد فیس بوک رو بزن!

27- قدیما وقتی شام نداشتیم تن ماهی می خوردیم، بعد تن ماهی شد 7 هزار تومن، رو آوردیم به املت، حالا هم که گوجه شده 6 تومن، نمی دونم از این به بعد چه خاکی باید بخوریم.

28- تا 5 سالگی فکر می کردم اگه اذیت کنم لولو می خورتم
6 سالگی فکر می کردم خانممجری از توی تلویزیون می تونه همنو ببینه
7 سالگی فکر می کردمیه کلاغی خبرها رو برا مامانم می بره
10 سالگی فکر می کردم دخترا رو مامانا به دنیا میارن پسرا رو باباها
14 سالگی فکر می کردم خارج یه جا نزدیکه آلمانه
16 سالگی فکر می کردم کرم دندون وجود داره
17 سالگی فکر می کردم یه روزنامه هست اسمش کثیرالانتشاره
19 سالگی فکر می کردم اگه پولامو چند بار بشمارم کم میشه ازش
20 سالگی دیگه تصمیم گرفتم فکر کردن رو بذارم کنار!

29- دوس دارم اسم دخترمو بذارم مروارید
اسم مامانشم که صدفه
منم که جلبکم
کلا یه خونواده دریایی درست کنیم!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#17
1- یک ساعت پیش یه آلو خوردم، هستش هنوز تو دهنمه
حال ندارم برم بندازم سطل آشغال
کسی می دونه چند ساعت طول می کشه تا با بزاق دهن تجزیه شه؟

2- بعضیا هستن پابرهنه میان تو زندگی آدم
اما وقتی می رن لباس مارک دار تنشونه !
مبارکشون باشه ولی رسمش این نیست

3- امروز به دختر همسایه بغلیمون گفتم: امسال سعادت نداشتیم نذری شما رو بخوریم...
برگشته بهم می گه: سعادت نمی خواست، اگه قد یه نخود شعور داشتی و تو این 15 سال یه بار به جای «خدا قبول کنه» یه گل رز می ذاشتی تو ظرف و پس می دادی الان با 4 تا توله هامون پای دیگ بودیم!

4- بچه بودیم مارو می ذاشتن رو پاشون انقد تکون می دادن تا سرگیجه بگیریم بخوابیم!
الان دکترا می گن این کارو نکنین، مغز بچه جابجا می شه!
خب حالا تکلیف این مغز جابجا شده ما چیه؟ مغز ما کجامونه الان؟ رسیدگی کنین لطفا.

5- به هر حال بررسی که می کنم می بینم تنها کسی که به من نخ داد، قرقره بود

6- زندگی همیشه در جریانه، ولی مشکل اینجاست که ما رو در جریان نمی ذاره

7- داشتم رپ گوش می دادم بابام گفت: این کیه صداش مثل صدای لوله بخاریه؟
گفتم: «هیچکس»
یدونه زد پس گردن م گفت به پدرت جواب سربالا نده احمق بی تربیت!

8- امتحانات از آنچه فکر می کنید به شما نزدیکترند

9- مقصد مهم نیست. مسیر هم مهم نیست
حتی خود سفر هم چندان مهم نیست؛
این همسفره که خیلی مهمه

10- یارو پدرش تو بستر مرگ بوده می گه بیا بشین کنارم کارت دارم
بعد یه چوب می ده دست پسرش. پسره هم که می خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو می شکنه. پدره سکته می کنه درجا می میره.
مامانش می گه خاک تو سرت این نی از هفت نسل قبل دست به دست به پدرت رسیده بود!

11- مگه عمر پشه سه چهار روز نیست؟ پس چطوری توی این چند روز می تونه یاد بگیره که مگس کش دید، باس قایم شه؟

12- پشت چراغ قرمز یه گدایی اومده کنار ماشین
می گم برو اونور پول ندارم، می گه نمی گفتی هم از قیافت معلوم بود!

13- به یارو گفتن بیا فلان شرکت، 15 روز کار 15 روز استراحت ماهی 400 هزار تومان. یارو یه کمی فکر کرد گفت: نمیشه اون 15 روز هم نیام ماهی 200؟!

14- طرف می ره خواستگاری واسه پسرش. پدر عروس می گه: آقازاده دانشگام میرن؟ طرف می گه: مسافر گیرش بیاد چرا که نه!

15- خدایا هیچ جوونی رو از در هیچ یخچالی ناامید برنگردون

16- اسپری خریدم روش نوشته مخصوص دفع حشرات مزاحم
تازه فهمیدم که یه سری حشراتم هستن که مزاحِمن
حالا موندم واسه اونا چی بخرم که اذیت نشن

17- الان که نه کولر روشنه نه بخاری، باباها نمی دونن باس دقیقا چیکار کنن تو خونه؟ هی الکی راه می رن و در کابینتا رو باز و بسته می کنن

18- داداش دوستم رفته مسافرت ماشینشو یه هفته داده دست دوستم باشه. اونوقت داداش من وقتی می ره بیرون شلوارکشو قایم می کنه که نکنه من بپوشمش!
از داداش هم شانس نیاوردیم

19- به بابام می گم دلم گرفته، می گه چاه بازکن تو کابینته
یعنی محبت تو خانواده ما موج می زنه

20- شونه آدم که هیچی،
شونه تخم مرغم پیدا نمی شه، سرمونو بذارین روش یه کم گریه کنیم

21- قبل از ازدواج:
پدر: برو خونه شوهرت هر غلطی خواستی بکن!
بعد از ازدواج:
شوهر: فک کردی خونه باباته هر غلطی خواستی بکنی؟!

22- به سگ ها که محبت می کنی باوفا می شن
به آدم ها که محبت می کنیهار می شن
اما به خر که محبت می کنی، اصلا براش فرقی نداره!
از بس که ثبات شخصیت داره این بزرگوار

23- جدیدا فیس بوک شده مثل داهات
همه همدیگرو می شناسن!

24- گفت وگوی کاملا جدی بین دو دختر در تاکسی:
اولی: مربی تئاترمون قبلا دستش تومور داشته
دومی: تومور مغزی؟!
اولی: نمی دونم ... اونشو نگفت!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#18
1- خونمون مهمون اومد، وقتي در رو باز كردم، دخترشون قدش حدود يك و نود بود وقتي كفشش رو درآورد و يك و هفتاد و پنج شد
گل سرش روكه برداشت شد يك و پنجاه
نگرانم كم كم محو بشه!

2- سرعت اينترنت در حد پنگوئن حامله اس كه داره زير بارون با عشقش قدم مي زنه

3- آيا مي دانستيد؟ كه اگر دكمه اسانسور و پشت هم تند تند بزنيد آسانسور زودتر نمياد؟

4- برخورد اتفاقي دو تن از زنان همسايه:

- سلام
- سلام
- حال شما
- قربونتون برم
- فداي شما
- حال شما؟
- فداي شما
- شما خوبين
- قربون شما
- فداي شما
- چه خبر
- قربون شما
- فداتون بشم
- شما چه خبر؟
- فداي شما
- قربونتون بشم
- ديگه چطورين؟
- فداي شما
- قربونتون بشم
- فداتون بشم
- قربون شما
- سلام برسونين
- فداي شما
- قربون شما
- خداحافظ
- فداي شما
- قربونتون برم
- خداحافظ

برخورد اتفاقي دو تن از مردان همسايه:

- سلام چاكرم
- سلام مخلصم

5- ما كه نه قيافه داريم نه پول، دلمون خوشه اگه كسي بياد سمتمون مارو واسه خودمون مي خواد

6- از آزادي سوار تاكسي شدم تا صادقيه مي گم چقدر شد؟ مي گه 2000 تومن
مي گم همش دو قدم راهه 2000 تومن!
مي گه اينطوري قدم برداري شلوارت پاره ميشه!

7- گور باباي اونايي كه وقتي خوشن ميس كالشونيم
وقتي تنها مي شن، رفيق فابشون!

8- يكي اومده بود با احساسات من بازي كنه، سه هيچ بردمش

9- فقط اينجاست كه هر كي مي ميره، فردا شبش كل فاميل خوابشو مي بينن كه تو يه باغ پر گل با يه لباس سفيد بوده و گفته من جام خوبه!

10- عكس العمل مردم بعد از تاخير مترو!
ژاپن 10 ثانيه تاخير: شكايت از واحد حمل و نقل
ايتاليا يك دقيقه تاخير: مسئولين بي كفايت
اوكراين 3 دقيقه: تعجب
ايران بعد 20 دقيقه: ايول يه قطار اومد!

11- كارشناسان اعلام كردند سرعت حلزون قطع نخاع شده 15 درصد از سرعت اينترنت ما بيشتر است!
12- به بابام مي گم بهترين پسر دنيا رو داشن چه حسيه؟
مي گه نميدونم برو از مادر بزرگت بپرس!
يعني تا حالا همچين جوابدندون شكني نگرفته بودما
عشق اگه عشق باشه ... پسورد كه سهله
قسمت كِرِم دارِ بيسكوئيتمو، گوجه سبزامو و ته ديگ ماكارونيمم بهش مي دم

13- زندگي خانم ها سه مرحله دارد:
1- كودكي
2- جواني
3- چقدر خوب موندي

14- آقا ما سر چهار راه بوديم، چراغ راهنمايي قرمز شد و يه وانتيه ازين ميوه فروشا از چراغ رد شد.
يه ماشين راهنمايي رانندگي ام سر چهار راه پارك بود وقتي اينو ديد پشت ميكروفنش گفت: وانت كجا مي ري؟
وانتي ام پشت بلندگوش گفت: دارم مي رم خونه!

15- گذر زمان هيچ چيزي را حل نمي کند
شايد ماست مالي كند

16- دختره متولد 1380
استاتوس زده
دلم براي دوران كودكيم تنگ است، زماني كه معناي عشق را نمي فهميدم!
به نظر شما چه جوري بكشمش طبيعي به نظر بياد؟

17- روي سيـ ـگار نوشته نه تنها براي خودتان ضرر دارد بلكه براي اطرافيانتان هم ضرر دارد.
حالا خودم به درك! تو كسي دور و ورم پيدا كن من ترك مي كنم.

18- يعني رو دادن به بعضيا بيشتر از كراك و شيشه توهم داره براشون

19- قديمان دخترايي كه تو دوره متوسطه شوهر گيرشون نميومد مي رفتن دانشگاه، بعدها ديگه جوگير شدن هدف اصلي رو فراموش كردن

20- فك كنم درد شكست عشقي ژاپني ها چند برابر بيشتر از ماست!
بدبختا هر جا رو نگاه كنن قيافه طرفشون رومي بينن!

21- يه معلم داشتيم بهش گفتيم رونالدينيو
به اين سمت كلاس نگاه مي كرد به اون طرفيا منفي مي داد!
خيلي تكنيكي بود

22- ببين عزيز جون اون موقع ها كه تو به سيب زميني مي گفت ديب دميني ...
منم همينجوري مي گفتم خداييش ديب دميني!
پس با اين حساب يه جورايي هم سنو ساليم با هم!

23- وسايل اسكي: سه ميليون
وسايل كوه: دو ميليون
دوچرخه: يك ميليون
حداقل هزينه براي خريد وسايل هر ورزشي يك ميليون
قليـ ـون: 10 هزار تومان
سيـ ـگار: چهار هزار تومان
مواد مخدر: از 40 هزار به بالا
حالا خودتون قضاوت كنين كدوم به صرفه تره

24- قديما كه فيس بوك نبود مردم استتوس هاشون رو روي در و ديوار توالت عمومي مي نوشتن، هر چند لايك نداشت ولي كامنت خورش عالي بود!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#19
1- یادم آید روز دیرین، خوب و شیرین، اول ترم، وقت بسیار، درس اندک...
اما اینک روزآخر، روز تلخ امتحانات، آخر ترم، وقت اندک
درس بسیار، درس بسیار، درس بسیار

2- آقا امروز سر کلاس نشسته بودیم همه خوابشون گرفته بود. استاد یه سوال داد گفت پنج دقیقه فرصت می دم جواب بدید. همه سرشونو گذاشتن رو میز خوابیدن بعد از پنج دقیقه استاد گفت از کی بپرسم؟
بلندشدم گفتم استاد از شماره 3
هیچی دیگه کلاس منفجر شد و منم راحت! چون خرداد یه امتحان کمتر می دم.

3- کشیدن ترمز دستی قبل دعوا تو خیابون، قدرتی به آدم می ده که فنون معبد شائولین در چین یه همچین قدرتی رو نمی ده

4- کاش زندگی مثل اون گزارش معروف خیابانی بود:
یه سانتر بی هدف ... و گل!

5- شما یادون نمیاد ما تو مدرسه سر کلاس الکی سرفه می کردیم به طوری که گلومون خونریزی می کرد تا بغل دستیمون بتونه چیپسو باز کنه با هم بخوریم

6- آموزش مبانی کامپیوتر:
آن بخش از یک سیستم را که می توان با چکش خرد کرد، سخت افزار و آن قست را که فقط می توان به آن فحش داد، نرم افزار می گویند.

7- سر کلاس آمار و احتمالات بودیم. استاد ازم پرسید سه نفر می رن رستوران اگه رستوران چهار نوع غذا داشته باشه این سه نفر به چند روش می تونن غذاها رو بخورن؟
من م گفتم به دو روش، هم با نون هم بدون نون! هیچی دیگه استاد بی جنبمون بهم گفت برم درسشو حذف کنم. فکر کنم ناراحت شد.

8- دقت کردین درسی رو که از ترس افتاده حذف می کنی، همه با 17-18-19-20 حتی 21 پاسش می کنن؟

9- دکمه روشن کردن کولر باید همه جای خونه باشه
دکمه خاموششم تو انباری زیر دبه سیرترشی! (واسه اینکه دست بابا بهش نرسه!)

10- همانا داریم به ایام غلط کردم از ترم بعد می خونم نزدیک می شیم.

11- مدرسه: سه سیب داریم، دوتای دیگر از علی می گیریم، حالا چندتا سیب داریم؟
تمرین: اگر یک هندوانه سه کیلویی را بین پنج نفر تقسیم کنیم به هر یک چه مقدار می رسد؟
امتحان: علی 12 موز دارد، قطار او هفت دقیقه تاخیر دارد، وزن خورشید را حساب کنید.

12- سر کلاس آسیب شناسی روانی استاد هر بیماری روانی رو که توضیح می داد من یاد یکی از اعضای فامیل میفتادم!

13- معلم: هر کی سوال بعدی منو جواب بده می تونه بره خونه.
شاگرد کیفشو از پنجره میندازه بیرون...
معلم با عصبانیت: کی او کیفو انداخت بیرون؟
شاگرد: من بودم آقا ... خداحافظ!

14- آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد هیچ نشانه خاصی، فقط با هر صدایی برمی گردد.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#20
1- من موندم حافظ چه آپشنی داشته که سعدی نداشته که بشه باهاش فال گرفت!

2- اینایی که گوشه پروفایلشون می نویسن اورجینال پیج از نمایندگیش گرفتن پروفایلشونو؟

3- اصلا امتحان گرفتن توهین به شعور دانشجو است!
امتحان یعنی اینکه ما شک داریم تو چیزی از درس فهمیده باشی

4- ملت شنیدن پیاده روی مفیده اما مثل اینکه واسشون شفاف سازی نشده رو زمین باید این کارو کنن نه رو اعصاب ما!

5- به بچه جوجه تیغی چی می گن؟
جوجه جوجه تیغی؟ توله جوجه تیغی؟

6- یه ژاپنی به زنش می گه:
TiKi Taki
زنش میگه:
Kua Nini
ژاپنی ناراحت می شه می گه:
taka anji radiumba yaku
زنش گریه می کنه میگه:
mimi takuni kakabindamisamihi
یه جوری می خونی انگار سردرمیاری اینا چی می گن! به مسائل خانوادگی مردم چی کار داری؟

7- دم دنیا گرم که بدون گارانتی داره ما رو سرویس می کنه!

8- آدم بدبین از باد شکایت می کند، آدم خوش بین انتظار تغییر در آن را دارد، آدم واقع نگر بادبان ها را تنظیم می کند.

9- طبق آخرین آمار، خانوم ها 70 درصد عمر خود را در پی یافتن آدرسِ «یه دکترِ خوب» سپری می کنند!

10- پس از مرگم مزارم را با آب و صابون بشویید تا هر کس از مزارم رد شد بخوره زمین بخندم روحم شاد شه

11- داری آهنگ گوش می دی یهو یه صدایی شبیه صدای غول چراغ جادو یا هیولا میاد می گه Arrangement By … خب عین آدم بگین، اصلا بذارین خود خواننده بگه. چرا اینجوری می کنین؟

12- یه حسی بهم می گه کل این سریالای جم تی وی و فارسی وان رو بر اساس این شعر ساختن:
دوست داری با دوست من که دوست داره با دوست تو دوست بشه دوست بشی؟!

13- اینهایی که فقط عکس چشمشونو می ذارن تو پروفایلشون
اینا هنوز دماغاشونو عمل نکردن!

14- دوتا عبارت هست که خانم ها رو خیلی ذوق زده می کنه:
دوست دارم
70 درصد تخفیف

15- اینایی که از یه آهنگی حرف می زنن
بعد آدم یادش نمیاد شروع می کنن کلش رو با صدای گندشون خوندن
هر چی هم می گی آهان فهمیدم، ول کن نیستن
اینا بیمه درمانی بهشون تعلق می گیره؟!

16- پسرخالم کلاس سوم دبستانه، ساعت هفت صبح بیدارش کردن
با جدیت تمام سر همه خونواده داد زده می گه ای بابا ولم کنید
سه ساله دارم درس می خونم به کجا رسیدم!

17- بابا: منو بیشتر دوست داری یا مامانو؟
بچه: هر دوتاتونو
بابا: اگه من برم آمریکا مامان بره فرانسه تو کجا میری؟
بچه: فرانسه
بابا: خب این یعنی تو مامانو بیشتر دوست داری دیگه
بچه: نه من فرانسه رو دوست دارم
بابا: اگه من برنم فرانسه مامان بره آمریکا تو کجا می ری؟
بچه: آمریکا
بابا: چرااا؟
بچه: چون قبلا فرانسه بودم!

18- جالبه پسرا به رانندگی خانوما ایراد می گیرن بعد هر روز چندتاشون رو می بینی کنار یه ماشین تصادفی و چپ کرده دارن می زنن تو سر خودشون و می گن وای حالا بابامو چی کار کنم!
نه اینا شماها نیستین، اینا توریستن!

19- لغت نامه جدید:
Category : این گربه کدوم گوریه؟
Morphine : باید بیشتر فین کنی
Keyboard : چه کسی برنده شد؟
Miss Call : دختر نابالغ را گویند
Freezer : حرف مفت

20- تازگیا مد شده می گن عشقت رو ول کن بره اگه برگشت مال خودِته
اگه برنگشت از قبل مال تو نبوده!
کفتر بازیه مگه؟!

21- لامصب اینترنت اینقدر کند شده، تا استاتوسم ارسال بشه
طرز فکرم در مورد حرفی که زدم عوض شده

22- من همیشه بچگیام دوس داشتم وقتی گریه می کردم بغلم کنن بگن هیشش مامی ایز هیز، مامی لاوزیو
اما خب متاسفانه اکثرل مواقع با دمپایی ابری خیس می کوبیدن تو دهنمو می گفتن خفه خون بگیر لامصب تا ندادم نونه خشکی ببرتت پدرسگ!

23- رژیم گرفتن فقط روز اولش سخته ... چون روز دومی نداره معمولا
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  طنز؛ شوخی فیزیکی ترامپ و کیم جون اون صنم بانو 1 182 ۱۶-۱۱-۱، ۰۱:۱۹ ب.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
  شوخی کاربران با ماجرای جنجالی بنزین صنم بانو 1 172 ۱۶-۱۱-۱، ۱۰:۵۴ ق.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
  شوخی با لباس المپیک؛ ما هیچ، ما نگاه! صنم بانو 2 558 ۲۸-۰۴-۰، ۰۵:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: دخترشب

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
4 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
d.ali (۱۹-۰۳-۹۷, ۱۰:۲۲ ب.ظ)، Mahda (۱۹-۰۳-۹۷, ۰۹:۳۸ ب.ظ)، minaa (۱۶-۰۱-۹۸, ۰۲:۰۱ ق.ظ)، شاهدخت. (۲۰-۰۸-۹۹, ۰۴:۳۹ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان