امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
فرار به خاطر عشق
#11
یکی از زیبا ترین نوع ابراز عشق رو خوندم

عالی بود

ممنون
آمدن ' بودن ' شدن ' رفتن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#12

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟


برخی از دانش آموزان گفتند :


با بخشیدن،عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های

دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن

در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.



در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز

عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.

یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر،

تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود..



رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی

نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان



لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت.



بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های



مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.



داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.



راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟



بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!



راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم

بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.



قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست

شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا

فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ

مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم

برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.


پی نوشت :






پس یاد گرفتید چی كار كنید دیگه، اگه ببر به شما و همسرتون حمله كرد به
زنتون بگید عزیزم تو فرار كن!!! من مردونه جلوی ببر رو می گیرم!

شــــــــــــــــــوخـــــــــــــــــــی کردم بابا
پاسخ
سپاس شده توسط:
#13
عشق كه چه كارهايي نميكنه xcvl
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
پاسخ
سپاس شده توسط:
#14
اوف
ولی همچین جراتی رو هر کسی نداره
پاسخ
سپاس شده توسط:
#15
(۰۱-۰۸-۹۱، ۰۸:۲۹ ب.ظ)ADASH نوشته: عشق الکیهههههههه
نه عشق الکی نیستzapsمن عاشقشمzaps
بعد تو تمام خنده هام پراز غمه....
پاسخ
سپاس شده توسط:
#16
به نظر من هم تو دوره ی ما عشق الکیه ولی خیلی قشنگ بود mara
از آنچه که گذشت انچه که شکست انچه که نشد انچه که ریخت حسرت نخور زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد
پاسخ
سپاس شده توسط:
#17
واقعا اون مرد عاشق و صد البته فداکار بوده mara
ابر و باد و مه و خورشید و فلک یک شعر است / هر نسیم حرم کرب و بلا را عشق است.
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Bug فرار از زندگی !! صنم بانو 1 105 ۱۳-۰۸-۹۶، ۰۱:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
Rainbow عشق به تعریف معلمان taranomi 5 232 ۰۱-۰۷-۹۶، ۰۳:۰۵ ق.ظ
آخرین ارسال: بهار نارنج
Heart از صدای عشق ندیدم خوش تر taranomi 5 272 ۱۰-۰۴-۹۶، ۰۸:۵۴ ب.ظ
آخرین ارسال: Elesa

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
9 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۲۶-۰۹-۹۴, ۱۱:۱۵ ب.ظ)، v.a.y (۲۸-۰۹-۹۴, ۰۲:۱۷ ق.ظ)، "MJ" (۲۷-۰۹-۹۴, ۱۰:۳۴ ب.ظ)، Neda0077 (۲۶-۰۹-۹۴, ۱۱:۵۷ ب.ظ)، deli67 (۲۶-۰۹-۹۴, ۱۱:۲۸ ب.ظ)، aydil (۲۷-۰۹-۹۴, ۱۲:۰۵ ق.ظ)، لیلا خفن (۲۷-۰۹-۹۴, ۱۲:۰۵ ق.ظ)، شقایق سرخ (۲۷-۰۹-۹۴, ۰۲:۰۶ ق.ظ)، maryam80 (۲۴-۰۲-۹۵, ۱۰:۰۶ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان