امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
لیلی ومجنون
#1
حکایت داور و دارو!
شنیدم که یک داور گوشت‌تلخ
قضاوت همی‌کرد در لیگ بلخ!
آوانتاژ را کرده کلاً رها
خطا می‌گرفتی ز باد هوا
نبودی به هنگام بازی حلیم
بدادی فقط قرمزِ مستقیم!
ز ترسش نیارست کردن نگاه
به چشمان او صاحبِ باشگاه!
نه اهل تعامل نه اهل تماس
تو گویی که ضد بود با اسکناس!
(گر اینها شود جمع در داوری
شود داوری شغلِ درد آوری!)
قضا را به پارتی دو تن نانجیب
خوراندند او را دوایی عجیب
در اول دچارِ کمی رعشه شد
سپس نشئه-یعنی همان «نعشه»(!)-شد!
چه دارو کزآن داورِ تیز خشم
فسرد و پس از آن فقط گفت: چشم!
به کرّات غش کرد در داوری
گهی اینوری و گهی آنوری
در این مستطیل طویل و عریض
بخواهم ز حق: اشفِ کُلَّ مریض!
لیلی نوین!
شنیدم که لیلی سیه‌فام بود
ز چاقی حسابی بداندام بود
دو ماهی کِرم زد به رخسار خویش
به لیزر ز رخ برد آثارِ ریش(!)
کمربند بر اِشکَمَش بست سفت
سه‌ماهی رژیم غذایی گرفت
چنانش رژیم و کِرِم داد حال!
که شد لاغر و ماه، عین هلال
سپس شاد‌دل سوی مجنون شتافت
ولیکن از او التفاتی نیافت
بگفت:«این منم «های»! لیلای تو!
به او گفت:«خانم، مزاحم نشو!
مگر خود نداری برادر-پدر؟
برو پردۀ شرم مردم مدر!
نگاری که از بنده دل برده بود
تپل بود، ضمنا سیه‌چرده بود!
برو ردّ کار خود ای پیرزن!
تو عنتر کجا و دل‌آرای من؟»
رخ پر کِرِم شد به آنی بنفش
درآورد از پای خود لنگه کفش
زدش ضربۀ سخت و جانانه‌ای
که:«بی‌جنبه، الحق که دیوانه‌ای!»
Small alone moon in big sky with many star but....alone
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  شعر طنز و خنده دار لیلی امروزی !!Tina!! 4 223 ۱۳-۰۷-۹۶، ۱۲:۴۳ ق.ظ
آخرین ارسال: d.ali
  شعر طنز ایمیل مجنون به لیلی !!Tina!! 3 248 ۱۳-۰۷-۹۶، ۱۲:۴۲ ق.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
  شعر طنز لیلی و مجنون sadaf 16 1,079 ۱۸-۰۵-۹۴، ۰۷:۴۱ ب.ظ
آخرین ارسال: خانوم معلم

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
4 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
sadaf (۲۲-۰۴-۹۴, ۰۱:۵۱ ب.ظ)، محمد رضا (۲۲-۰۴-۹۴, ۰۲:۱۳ ب.ظ)، .مليكا. (۲۲-۰۴-۹۴, ۰۱:۵۱ ب.ظ)، ماه کوچولو (۲۲-۰۴-۹۴, ۰۱:۳۸ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان