مسابقه ى :نامه ايى به عزيزترين مولود جهان

[minoo_f]

سلام اقایم
سلام مولای بزرگوارم.
برای دیدن حظور شکوفای شما لحظه شماری می کنم.
دنیا در تاریکی فرو رفته،مولایم مثل ماه تابانی دنیا را به چشممان نورانی کن.
دنیا نامت را فریاد می زند....
مولایم بیا و قلب همه ی ما عاشقان خود را لبریز از شادی کن.

[Ms.Kosar]

سلام آقای مهربانی و خوبی ها
میدانی من چقدر منتظرت هستم ...
تا بیای گلستان کنی این آتش جهنم را...

میدانی من چقدر دلتنگ آن روی ماهت هستم...
ای کاش بودی و من و همه ی انسان های روی زمین تورا میدیدیم...
و بار دیگر به عظمت و بزرگی خدا پی می بریدم...
نمی دانی چه دلتنگی بزرگی است نبود تو...
آمدى
درست مثل باران!
غافلگيرم كردى
درست مثل شعر!
در دلم نشستى
درست مثل عشق!
و به من
جانى تازه بخشيدى
درست مثل جوانى!
بیا تا باز هم زندگی را از سر بگیریم...
(اللهم عجل لوليك الفرج)

[d.ali]

همه به انتظار امدنت
جمعه ها را مى شمارند
ماهها را مى شمارند
با هر سال نيامدنت نا اميد مى شوند…بعد اميدوار كه شايد امسال.
آه…آه…آه هى …
با امدن شعبان ،شورى در مردم كوچه و بازار ايجاد مى شه
ريسه ها كشيده مى شه ،پرچم هاى كوچك و بزرگ رنگى سردر خانه و مغازه و هر بنايى جاى مى گيرد.
پسركان بيش از همه ذوق دارند
دركوچه ها معماران كوچك و بزرگ با خاك و گچ و سيمان و چوب و…هزاران مجسمه مى افرينند براى يك شب
شب ميلادت
دركوچه ها پارچه هاى مختلف طرح اتاقكها را مى زند و پسركان كوچك و بزرگ شوق دارند براى خوابيدن يك شب در ان و نمى دانند كه به رسم هزار ساله منتظر ميهمان درچادر ايل و قبيله عمل كرده اند
موسيقى و خنده و شربت و شيرينى براى پذيرايى ميهمانان ،ان مسافر عزيز اماده مى شود .
خب گاهى…يعنى بيشتر از گاهى …لودگى و هجو و موسيقى منكراتى هم قاتى اين مراسم سنتى مذهبى مى شود.!خب چه ميتوان كرد ؟
هركس با سليقه و عقيده ى خود مى خواهد ميزبانى كند
خيلى از اين ميزبانها كاملا مسافر اصلى را فراموش مى كنند و تصور مى كنند شب دامادى خودشان هست ،لبى هم به مى مى زنندو مستى و پوچى وفراموشى كامل مى شود.
واين رسم با چشم و گوش منتقل نسل اينده واينده و اينده مى شود.
ومن از ميان تمام انها ،كوچه هايى كه مانند خيمه شده و هر كوچه گويى يك خانه است را دوست دارم
واز ان بيشتر اب پاشى جلوى خانه ها را در نيمه شب براى حضور ميهمان .
سبز قباىِ مشكين موىِ ميانه اندامِ ميانه قدِ نمكين روى
بوى عطرت درفضا مى پيچد چون بگوييم:((اقا بيا ،مهدى جان بيا،سروربيا))


اللهم عجل لوليك الفرج .

[d.ali]

چند روز ديگر مانده به ميلاد امام مهدى (ع)
بياييد با نامه هاو دل نوشته هايمان ،روحمان را صيقل دهيم.

[salina]

سلام اقای من
نمیدونم چرا دستم که به قلم میرسد قلبم می لرزد! عجیب است.
چگونه رویم شده بیایم و با بی پروایی بنویسم از لرزیدن دلم .
مگر من همانی نیستم که صبح از کنار دخترک دستمال فروش رد شدم؟
مگر من آن ادم بی توجه نبودم؟
پس چگونه اینجایم؟
امامم؟ می بخشی مرا؟
می بخشی که در اوج نیاز هایم دلم می لرزد برایت؟
می بخشی این مرید را؟ می بخشی که تنها در زمان نا امیدی روی می آورد به شما؟
عفو میکنی رهنمایم؟
اقایم دلم گرفته.

میدانم جمله ام تکراری است ، ولی چه کنم ؟
کم آورده ام.
کی می آیی امید روز های بی امیدی؟
دنیا بد شده.
ادم ها به زبان میگویند یادت هستند. اشرف مخلوقات به ذکر نامت بر زبانم بی توجه شده است. درد کمی نیست .
نیازمند شده ام به بودنت در روزگار سیاهم.
کی میرسد جمعه
کی می داند
شاید این جمعه بیایی...
شاید!
اقایم خسته شدم از شاید ها
میشود
بیایی
این جمعه؟؟!!

[d.ali]

ساليان پيش شعرى براى امام سرودم
كه چند بيت از ان را اينجا مى اورم


سراسر جهان پر زدرد و غم است
همه تن به تن ناله و ماتم است
نگاهها بچرخدبه يك مهربان
كه گيرد از او ،صبر و قوت به جان
به دنبال عيسى روانند،روان
پى موسى مهربان هم دوان
به چشمى ببيننديكى اتشى
ز رحمت درايد احمدوشى

[d.ali]

بچه ها یک روز مانده

[خانوم معلم]

سلام آقا و مولای ما ،



" همیشه بغض بود پشت جمعه ها ....! "


بغض های فرو خورده انتظار


انتظار دیدن قدوم شما آقا


شمایی که بوی بهار می دهید ..


بهاری که زمستان ظلم را در هم خواهد پیچید !


ماییم و هزاران دلِ تنگ


ماییم و هزاران حسرت دیدار که


پیوند خورده به مسجد جمکران شما !


آقا ، گل نرگس خاتون !


همه ی دلها را رنگ ریا و فریب آزرده


می گوییم که دنیا پر ظلم شده است اما


یکی از خود نمی پرسد


که در هیاهوی این ظلمت و تنهایی


که خودم تا چند دلیلش هستم ....؟


هر وقت که می گویم بیا آقا جان


از خودم می پرسم :


در چنان احوالی که هنوزم


خودم را لایق دیدار رخ زیبای


شما نمی دانم و غرق در ظلمت جهل


و گناهم ، حق ندارم که بگویم :


چه وقت شاهد دیدار رخ


زیبای شما در روز ظهورتون


خواهم بود ؟!


اما در گوشه ی تنهایی هایم


دل بسته به لطف و کرمتون هستم


که همه عمر عاقبت کارم بخیر شود در


روز باز پسین !


یا که شاید روزی ، لایق آن بشوم که


از بند سیاهی جهل درون آزاد شده


تا بسان یک سرباز عاشقانه در راه آزادی خود و همه ی هم بندانم ،


جان بدهم در راه خدمت به خدا ...


تولدتون مبارک امید پنهان دلهای خسته و بیمار ما !

[خانوم معلم]

اي يوسف زهرا سفرت كي به سر آيد؟ /


كي چهره ماهت ز پس پرده برآيد؟ /


از پيك صبا كي شنوم آمدنت را؟ /


كي بانگ أناالمهدي ات از كعبه بر آيد؟ /


اي حجت حق از كه سراغ تو بگيرم؟ /


كي قاصد و پيك تو از اين رهگذر آيد؟...

[avapars]

صبحی دگر می آید ای شب زنده داران
بر قله های دور دست روزگاران
بر بیکران سبز اقیانوس خلقت
می آید او تا ساحل شب زنده داران
آید به گوش از آسمان اینست مهدییییییییییییییییییییی
خیزد خروش از تشنگان این ست باران
از بیشه زاران ابر های تازه آید
چون سرخ گل بر ابر سرشار بهاران
آید به گوش از آسمان اینست مهدییییییییییییییییییییییی
خیزد خروش از تشنگان اینست باران