امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مقاله کار افرینی
#1
مقدمه
ازدیاد جمعیت و بیکاری همواره یکی از مشکلات اساسی جوامع به ویژه کشورهای در حال توسعه بوده است. در ایران نیز ترکیب جمعیت جوان کشور، ضرورت ایجاد فرصت های شغلی جدید و نیز روند مستمر کاهش ذخایر نفتی از علل عمده اندیشیدن سیاستگذاران کشور به منبع سهل الوصول دیگری غیر از نفت یعنی ابتکار، خلاقیت و نوآوری می باشد.

در واقع توسعه با کالاهای مادی آغاز نمی شود، این آدمی است و نه طبیعت که منابع اصلی را فراهم می سازد و عامل اصلی همه ی توسعه های اقتصادی از ذهن برمی خیزد. شهامت، قدرت، ابتکار و تکاپوی سازنده نه تنها در یک زمینه بلکه در بسیاری از زمینه ها از وجود آدمی فوران می کند. در این میان کارآفرینی به عنوان پدیده ای که اصلی ترین سرمایه مورد نیاز آن داشتن خلاقیت، جسارت، پیشرفت وبهره گیری به موقع از فرصت هاست، از مهم ترین منابع بالقوه اقتصادی، افزایش بهره وری، کالا وخدمات جدید محسوب می گردد جهان امروزی پس از تجربه الگوهای مختلف توسعه اعم از برون زا، درون زا، صنعتی وغیره، آخرین الگو توسعه را مبتنی بر کارآفرینی قرار داده است. اهمیت این مسئله تا بدان جاست که شومپتر کارآفرینی را موتور توسعه می نامد. پیشرفت کشورهایی نظیر تایوان، مالزی وسنگاپور در دهه ی 80 و 90 نیز مدیون گسترش کارآفرینی است. در واقع پس از رکود اقتصادی غرب در دهه های 70 و80 به مفهوم کارآفرینی توجه عمیق تری شد و مطالعات بسیاری در خصوص فرآیند کارآفرینی، ویژگی های کار آفرینان، نحوه پرورش و آموزش کارآفرینان و محیط مساعدی برای فعالیت های کارآفرینانه انجام گرفت و از آنجایی که کارآفرینی مفهوم بین رشته ایست، اقتصاد دانان، صاحبنظران علوم مدیریت، جامعه شناسان و روانشناسان هر یک به جنبه های خاصی از این مفهوم توجه کرده اند. در واقع پس از طرح مفهوم کارآفرینی برای اولین بار توسط اقتصاد دانان تاکنون محققان بسیاری در پی تبیین مسأله کارآفرینی و عوامل مرتبط با آن بودند زیرا کارآفرینی مسأله چند بعدی است که در آن عوامل مختلف از قبیل نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگ جامعه، ساختارخانواده، ویژگی های شخصیتی به ویژه مفهوم انگیزش با یکدیگر تعامل دارند. دیوید مک کللند از جمله اولین کسانی است که از زاویه روانشناسی به پدیده های کارآفرینی توجه کرده و پژوهش های بسیاری در این زمینه انجام داده است، وی معتقد است که فرایند توسعه را بر اساس پیدایش برخی ویژگی های روانی و شخصیتی در افراد یک جامعه می توان توضیح داد.
عامل انگیزش، نیرو بخش وجهت دهنده رفتار است. تبیین این مسأله به فهم چرایی روی آوردن افراد به برخی فعالیت ها کمک می کند.
مک کللند انگیزش پیشرفت را مهم ترین عامل رشد اقتصادی وتوسعه می داند وی معتقد است، با
پژوهش هایی در زمینه انگیزه پیشرفت می توان به سوی توسعه گام برداشت.
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
تعاریف و مفاهیم کارآفرینی
پیش از ارائه تعریفی از کارآفرینی، باید بر این نکته تأکید نمود که محققان تعریف یکسانی از کارآفرینی ندارند و هر یک بسته به نوع نگاه خود، تعریف خاصی از این پدیده ارائه داده اند.
جان باتیست سی(1819): کارآفرین را به عنوان کسی که ابزار تولید را فراهم می آورد تعریف نموده است. برخی از تعاریف برطیف وسیعی از فعالیت ها تأکید کرده اند:
خوداشتغالی یا کار کردن برای خود به هر شکل ممکن( ریچارد کانتلیون، 1730 ) فراهم آوردن عوامل تولید (سی، 1830) تحمل عدم قطعیت یا تحمل ابهامات (نایب،1912)، ایجاد یک ترکیب جدید (شومپیت،1934)، استفاده از فرصت ها (کرزنل،1934) و ایجاد یک سازمان(کارتنر1988).
فرانک نایب (1921) معتقد است که کارآفرینان تلاش می کنند تغییرات بازار را پیش بینی نموده و بر اساس آن وارد عمل شوند وی همچنین بر نقش کارآفرینان در تحمل ابهام پویایی بازار تأکید دارد.
مرکز کارآفرینی دانشگاه میامی در اوهایو نیز کارآفرینی را چنین تعریف می کند: کار آفرینی فرایندی است از توسعه و آوردن یک نگاه جدید به زندگی، نگاهی که ممکن است یک ایده خلاقانه، یک فرصت ساده، روش های بهتری برای انجام کاری باشد.
نتیجه نهایی این فرایند ایجاد یک بنگاه جدید است که تحت شرایط ریسک پذیرانه و عدم قطعیت بسیار شکل
می گیرد. طبق تعریف دانشنامه علوم سیاسی، کارآفرینی کسب وکار توام با ابتکار، نوآوری، جرأت، سعی، همت و صرف نیرو است. کار آفرینی سازمان دهی تولید و اعمال شیوه های نوین و سودآور و مقابله با خطرات احتمالی در فعالیت های اقتصادی است.کارآفرینی تلاشی است برای ایجاد ارزش از طریق شناخت فرصت های شغلی، مدیریت، ریسک مناسب و استفاده از مهارتهای مدیریتی و ارتباطی به منظور بسیج نمودن منابع انسانی، مالی برای به ثمر رسیدن یک پروژه. (مایکل،1379،ص23)
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
کار آفرین کیست؟
افرادی که یک فرصت شغلی جدید در صنعت ایجاد می کنند کار آفرین هستند. آنها اغلب این کار را با ایجاد شرکتی تازه انجام می دهند. اما آنها همچنین فرصتهای جدید شغلی را با ورود یک محصول یا ایجاد یک بازار جدید بوجود می آورند. بنابراین که در کارخانجات بزرگ خطوط تولید تازه ای به راه می اندازند و یا با ایجاد بخش هایی تازه که قبلاً وجود نداشت باعث ایجاد بازاری جدید می شوند با این تعریف کارآفرین هستند. به بیان کلی تر کارآفرینان منابع را مدیریت میکنند تا چیز تازه ای بسازند اعم از شغل تازه یا کالا یا خدمت یا حتی بازار تازه-
آنچه کارآفرینان موفق را از کارآفرینان دیگر متمایز می کند سرعت توسعه فعالیت اقتصادی آنان است. آنهایی بیشتر موفق هستند که فعالیت اقتصادیشان را بتوانند به سرعت رشد دهند. آنها موقعیت هایی را که در بازار دیگران به آنها توجهی نمی کنند می یابند و همین ایده بهره برداری کردن از این موقعیت ها را در ذهن آنها شکل می دهد. آنها خودشان را بخوبی در بازاری که در حال انتقال و تغییر است جا می اندازند که از این نظر مبتکر و مخترع شناخته می شوند. آنها به دقت پیش بینی می کنند که جهت بازارها در حال تغییر است و سپس آماده می شوند که بازارها را به راه بیندازند که دین کار را قبلاً کسی انجام نداده بود.
مردم اغلب فکر می کنند کارآفرینان در ابتدا موفق هستند چون آنها کالا یا خدمات تازه ای ابداع می کنند مثل موتور جستجور یاهو. اما اینطور نیست و اغلب کارآفرینان موفق کار خود را با افزایش در کیفیت یک کالا یا محصول ایجاد می کنند بدون اینکه چیز تازه ایجاد کرده باشند. آنها اطلاعات کوچکی روی آنچه دیگران انجام می داده اند ایجاد می کنند.
کارآفرینان پس از شروع کار خود به مشتریان توجه می کنند و با آرامی با اصلاحات دیگر خود را مطرح می سازند. سپس آنها به سرعت آنچه انجام می دهند را متعادل می سازند و این فرایند را بارها تکرار می کنند پیشنهاد بهبود کیفیت مطرح شده از طرف Jerry Greenfild Ben cohen منجر به موفقیت برای آنها شد. آنها شروع به ساختن بستنی با قیمت بالاتر با قطعاتی از میوه روی آن کردند این بستنی ها برای پاسخ به نیاز مشتریانی ساخته شد که بستنی های ساده را دوست نداشتند در آن زمان تولید کنندگان بزرگ بستنی در بازار بستنی میوه ای جدید وجود نداشتند و این بازار جدیدی بود که توسط این دو نفر ایجاد شد.
Jack Burton کار آفرین دیگری است که از Vermont شروع کرد. او با بهبود طراحی کالایی که اولین بار در چهارده سالگی با آن آشنا شده بود توانست به موفقیت دست یابد با گذشت مدت کمی ا ز فارغ التحصیلی از نیویورک نقل مکان کرد و تخته اسکی های Burton را درست کرد. او می گوید ? بسیاری از مردم فکر می کنند من تخته اسکی جدیدی اختراع کرده ام در حالی که این درست نمی باشد?
طرح اولیه تخته اسکی ها بوسیله شرکت Brun swick ساخته شد در حالی که این شرکت هیچ گاه پیشرفتی در تخته اسکی های ساخته شده ایجاد نکرد. فلسفه Burton بهبود آنچه جا دارد بر اساس نیازهای واقعی مشتریان بود. Burton این مساله را به همگان یاد داد که: اگر محصولات اصلی برای مردم کسالت آور باشد آنها حاضرند با پرداخت پول بیشتر کالای با کیفیت تری بخرند.
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
تاثیر محیط بر فعالیت های کارآفرینانه:
طی ده سال اخیر کارآفرینان میلیونها فرصت شغلی تازه در جهان ایجاد کرده اند. از هر شش دانشجوی رشته مشاغل یک نفر می گوید هدف شخصی اش تاسیس یک شرکت اختصاصی است و کارشناسان پیش بینی می کنند در آینده سازمانهای بسیاری متولد شوند. به ویژه افزایش فعالیتهای جسورانه (venture creation) در بین زنان، مهاجران و اعضای گروههای کوچک و رده پایین پیش بینی می شود. سهم شغل های ایجاد شده بوسیله زنان کارآفرین از 24% در سال 1975 به 40% در سال 2000 افزایش یافته است.
آیا این رشد بیانگر جهش ناگهانی در تولد کارآفرینان است؟
پاسخ منفی است چون سرعت کارآفرینی با شرایط محیط کم یا زیاد می شود. در ایالات متحده سرعت فعالیتهای کارآفرینان در دهه 1920 افزایش یافت و پس از آن در دهه 1930 کاهش یافت و پس از آن و بعد از جنگ جهانی دوم افزایش و پس از آن کاهش چشمگیری از سال 1950 تا 1980 داشت دهه اخیر دوره دیگری از رشد کارآفرینی به علت اختراعات انجام گرفته در تراشه ها، کامپیوترها و وسایل ارتباط جمعی راه دور و تکنولوژی ارتباطات می باشد.
کاهش سرعت سودها و افزایش سرعت مهاجرت ها ب افزایش سرعت فعالیت های کارآفرینانه می انجامد هرچه افراد بیشتری تبدیل به کارآفرینان موفق می شوند ایجاد ساختارهای اجتماعی بهتر دیگران را مجبور می کند تا کارآفرین باشند. همچنین فاکتورهای سیاسی و اقتصادی نقش مهمی ایفا می کنند. به منظور ایجاد تحریک و انگیزه برای انجام کارآفرینی بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی تسهیلات ویژه ای مهیا کرده اند و مالیات هایشان را کاهش داده اند.
هدف دولتها از این سیاست حصول اطمینان در این زمینه است که کشورشان از جهش کارآفرینانه ای که دست یابی به تکنولوژی های جدید آنرا ممکن می سازد عقب نمانند.
به سازمانهایی که کارآفرینان را حمایت می کنند incubator organization گویند. آنها به مشاغل جدید یا کسانی که می خواهند شغل ایجاد کنند به اصطلاح فضا .. می دهند.
یک شرکت حمایت کننده کار آفرینان می تواند یک روز کامل را سپری کند بدون اینکه نیازی به خرید تلفن یا اجاره دستگاه فتوکپی یا استخدام کارمند داشته باشند. حامیانی که هیچ نفعی برای کارآفرینان نمی توانند به همراه داشته باشند این خدمات را رایگان به کارآفرینان می دهند اما اغلب کارآفرینان بخشی از سود خود را با شرکت حمایت کننده که به موفقیت آنها کمک کرده تقسیم می کنند. در شهر نیویورک کارخانه های سرمایه گذاری روی فعالیتهای جسورانه فضای حمایت کننده را برای کارآفرینان ایجاد می کنند تا سرمایه گذاری آنها را پرورش دهند.
برخی سرمایه گذاران این زمینه معتقدند سازمانهای حمایت کننده راههای بدون خطر برای شروع فعالیت کارآفرینانه هستند. که بوسیله آنها می توان دید که آیا این کار در ابتدا توسعه می یابد و پس از آن تصمیمات بهتری در مورد سرمایه گذاری روی این کار گرفته شود.
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
صاحبان مشاغل کوچک؛
برخی از مردم به اشتباه واژه کارآفرین را در معنی صاحب مشاغل کوچک به کار می برند. در ایالت متحده مشاغل کوچک به کارخانه هایی که کمتر از 500 کارمند دارند گفته می شود بنابراین واژه صاحب مشاغل کوچک به شخصی که صاحب حق مالکیت کارخانه با زیر 500 کارگر است گفته می شود.
اداره مشاغل کوچک (SBA) (small business administration) یک نهاد دولتی است که مسئول حمایت از فعالیتهای مشاغل کوچک است. این نهاد منابع سودمند زیادی برای کسانی که چنین مشاغلی را ایجاد کرده و آنرا به خوبی مدیریت می کنند ارائه می دهد. بر اساس آمارهای سازمان SAB در سال 2000 در آمریکا 24 میلیون شغل کوچک وجود داشته که این تعداد 40% کارخانه های آمریکا و 75% تمام مشاغل جدید ایجاد شده است.
بسیاری از کارآفرینان برای مدت کوتاهی صاحبان مشاغل کوچک هستند. اما تمام صاحبان مشاغل کوچک کارآفرین نخواهند شد به عبارت دیگر همه صاحبان مشاغل کوچک وارد یک فعالیت شغلی جدید نمی شوند. افراد با خرید کارخانه ها صاحب مشاغل کوچک می شوند اما بسیاری از این صاحبان مشاغل تمایل دارند مشاغل خود را کوچک نگه دارند و آنطور که کارآفرینان عمل می کنند شغلشان را توسعه ندهند. این طبیعی است که اعتقاد داشته باشید کارکردن برای خودتان ممکن است بهتر از کارکردن برای دیگران باشد اما حتی اگر شما صاحب شغل نباشید کارکردن در یک کارخانه کوچک متفاوت از کار کردن برای یک کارخانه بزرگ است. یک اختلاف بزرگ در میزان رضایت است. در رأی گیری اخیر انجام شده، کارخاه هایی با کمتر از 50 کارمند دارای کارمندان راضی تری هستند. مشاغل کوچک ضررهایی شامل حقوق کم و امکانات پزشکی و بیمه ای کم یا صفر دارند. اما برای اکثر افراد این زیان ها با رضایت ناشی از فضای خوب کاری خنثی می شود. در مشاغل کوچک از افراد انتظار می رود تمام مهارت های خود را به نمایش بگذارند. آنها به راحتی می توانند ببینند چگونه کارشان روی تبلیغات شرکت اثر میگذارد و یا چگونه عمل آنها روی سود آوری شرکت موثر است.
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
مشاغل فامیلی
مردم اغلب فکر می کنند مشاغل کوچک، مشاغلی فامیلی هستند ولی در واقع مشاغل فامیلی می توانند کوچک یا بزرگ باشند ممکن است شغل فامیلی در اثر فعالیت کارآفرینانه به سرعت رشد کند یا اینکه رشد کندی داشته باشد.
برای دولت تعریضی برای مشاغل فامیلی وجود ندارد ولی اغلب این عنوان برای توضیح دادن شغلی که صاحب و مدیریت آن در دست افرادی است که با یکدیگر رابطه فامیلی دارند به کار می رود. اغلب این مشاغل مسیر اولیه خود را تغییر می دهند. یک نمونه آن کارخانه Kohler 125 سال پیش به عنوان مخترع وانهای حمام به سبک مدرن شناخته شد پس از آن کارخانه ساده او تبدیل به کارخانه ای با محصولات متنوع از جمله مبلمان، موتورهای کوچک و زمین های گلف می باشد. و هنوز هم بوسیله یک فامیل کنترل می شود و بسیاری از افرادی که با هم رابطه فامیلی دارند استخدام می کنند.
همانطور که در آینده خواهیم گفت فشار های توسعه یک شغل می تواند یک استرس بزرگ برای کارآفرینان و افرادی که با ریا برای آنها کار می کنند ایجاد کنند. بویژه گره های کور در اینجا افزایش می یابند برخی مشاغل فامیلی با واگذار کردن مدیریت شروع کارشان به افراد با مهارت به این فشار ها غلبه می کنند. فامیلی های دیگر به دنبال راههایی هستند که رشد شغلشان را همراه با کنترل مالکیت و مدیریت نگه دارند.
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
صفات اشخاص کار آفرین
کارآفرینان اعتدال در میزان خطر را ترجیح می‌دهند. فعالیت‌های با میزان خطر معتدل، آنهایی هستند که مهارت و کوشش شخص نقش اصلی را ایفـا می‌کند. ممکن است شرایط مساعد هم در آن نقشی داشته باشد، اما تاثیر آن به وسیله‌ی مهارت و کوشش شخصی به حداقل رسیده تا نتیجه‌ی کار جزء مسئولیت‌های خود شخص باشد. کارآفرینان از خطر استقبال می‌کنند، در صورتی که خطر محاسبه شده باشد. به عبارت دیگر، آنها مسئولیت فعالیت‌هایی را که در آنها هیچ امکان موفقیتی وجود نداشته باشد و یا یک خودکشی مالی باشد را به عهده نمی‌گیرند. کارآفرینان برای قبول خطر باید جرأت داشته باشند و بدین وسیله سرنوشت خود را رقم مــی‌زنند. اما در شرایط نامطمئن تمام جوانب را برای حل مشکلات در نظر گرفته و بنا بر تناسبشان، آنها را طبقه‌بندی می‌کنند. کارآفرینان مسئولیت شخصی را قبول مـــی‌کنند. یکی از انگیزه‌های اصلی برای دنبال کردن آینده، کارآفرینی است. او ترجیح می‌دهد که خودش تصمیم بگیرد و در جریان آن، تمام کوشش، دانش، مهارت و سرمایه خود را نیز به کار می‌گیرد. اگر شکست بخورد، فقـط مـی‌تواند خود را مقصر بداند و اگر موفق بشود، فقط صلاحیت کارآفرینی خود را تایید کرده است. کارآفرینان اعتماد به نفس دارند. کارآفرینان به خاطر اعتماد به نفس خود، شهرت دارند. آنها بر این باورند که می‌توانند انتظاراتی که از آنها هست برآورده کنند. به عبارت دیگر، آنها امکان موفقیت خود را بیش از آن چیزی که هست، در نظر می‌گیرند. ظاهرا کارآفرینان واقعی به خاطر اعتماد به نفس بالایی که در خود می‌بینند و برای دیگران غیرقابل لمس است، موفق می‌شوند. کارآفرینان به دنبال بازتاب عملکرد خود هستند. کارآفرینان به خاطر آگاهی از وضعیت موجود به دنبال بازتاب عملکرد خود چه خوب، چه بد، هستند. بدون داشتن این اطلاعات ادامه‌ی کار برای آنها خیلی مشکل است. کارآفرینان در هر کاری که انجام می‌دهند، هدف‌گرا هستند. بدین ترتیب که آنها همیشه به فکر اهداف طولانی مدت خود بوده و کارهایی که امروز انجام می‌دهند، در راستای اهداف آینده‌شان است. آنها همیشه چیزی را مورد هدف قرار داده و اهداف آنها معمولا عادی نیستند. به همین خاطر دیگران آنها را بلندپرواز می‌نامند. کارآفرینان، همیشه به دنبال مبارزه بوده و احساس اکتساب را دوست دارند. بنابراین استانداردهای بالایی را برای کار خود در نظر می‌گیرند. آنها محصولاتی با کیفیت بالا تولید و بر اساس مرغوبیت و راندمان رقابت می‌کنند. آنها از مواجه شدن با رقابت ترسی ندارند و در حقیقت از رقابت لذت می‌برند. کارآفرینان نوآور هستند و همواره در مقابله با موقعیت‌ها از راه‌ها و روش‌های جدید استفاده می‌کنند. آنها از توانایی خود در خلاقیت لذت می‌برند. از تصورات و ابتکارات شخصی خود برای یافتن راه‌های جدید و کنار هم گذاشتن چیزها استفاده می‌کنند. آنها پر از پرسش هستند. کارآفرینان خستگی را زیاد احساس نمی‌کنند. در برابر مشکلات به دنبال راه حل گشته و سریعاً برای حل آنها اقدام می‌کنند. آنها می‌دانند با کار موثر، به اهداف خود خواهند رسید
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
پاسخ
سپاس شده توسط:
#8
چند ویژگی عمده کارآفرینی
کار‌آفرینی مفهومی چند بعدی است که در زمینه‌های مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد. زمینه اقتصادی از عمده‌ترین این موارد به شمار می‌رود. همچنین این مفهوم در مطالعه انواع سازمان مورد توجه است. کارآفرینی درباره مردم است. درباره انتخاب‌ها و عملیات آن‌ها در شروع یا به عهده گرفتن مسوولیت یک کسب و کار و یا درگیری آن‌ها در تصمیم‌گیری راهبردی یک شرکت و موقعیت شغلی. کارآفرینان گروهی ناهمگون‌اند که از کلیه بخش‌ها و طبقات اجتماعی در این بخش حضور دارند. تا کنون در منابع مختلف ویژگی‌های عدیده‌ای برای کارآفرینان برشمرده شده است. آمادگی برای پذیرش خطر و تمایل به استقلال و داشتن اعتماد به‌نفس عمده‌ترین موارد در این زمینه به شمار می‌رود. بر اساس تحقیقات انجام شده در کشور انگلستان افرادی که به شروع یک کسب و کار جدید اقدام کرده‌اند و یا به آن تمایل نشان داده‌اند شخصیت خود را به مراتب خلاق‌تر و تواناتر از سایرین دانسته‌اند. در این مقاله مفهوم کارآفرینی و اهمیت آن در قالب ذکر چند ویژگی مهم مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
آیا همه می توانند کارآفرین باشند
بطور ساده کارآفرین به شخص حقیقی یا حقوقی ای گفته می شود که توانایی تحمل ریسک - اغلب مالی - را دارد و میتواند یک ایده اولیه را به یک فعالیت اقتصادی تبدیل کند. همه ما می توانیم یک کارآفرین باشیم، چه کارمند، چه کشاورز و ... در هر پست و مقامی که باشیم در راه انجام فعالیت های خود می توانیم کارآفرین بوده و ایده های خود برای بهبود انجام کارها را به واقعیت تبدیل کنیم
کارآفرینان؛(مدیرانی ریسک پذیر)
شرکتها، هنگام تأسیس برای مدت نامحدود تشکیل می شوند و مدیران هنگام اخذ وام و یا افزایش سرمایه به ذینفعان نشان می دهند که به ازای دریافت این منابع در آینده بازده خوبی خواهند داشت.فروشندگان همواره به خریداران نشان می دهند که چگونه کارهای آنها می‌تواند منافع آتی آنها را تامین کند.اعطاکنندگان لیسانس، ضمانت می دهند که فرایندهای آنها بهترین، بیشترین و باکیفیت ترین بازده را ارائه خواهد داد.ولی سرمایه گذاران، وام دهندگان و خریداران هنگام تصمیم گیری، سوال دیگری مطرح می کنند:« اگر آنچه که طرف مقابل می گوید تحقق نیابد چه می‌شود؟»
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
پاسخ
سپاس شده توسط:
#9
بعضی مسائل نسبت به توسعه کسب و کار ارجحیت دارند. اگر بخواهید تجارت خود را توسعه بخشید یا حتی در همان اندازه کوچک خود به موفقیت برسید ،‌ عامل رشد و ترقی یکی از مهمترین‌هاست.جرقه این رشد از همان شروع کار در مراحل اولیه روشن می‌شود. در حقیقت گشودن بالها و جستجوی یک افق تجاری جدید یک دوره محسوب می‌شود. در هر صورت همانند مراحل اولیه توسعه ، رشد تجاری نیازمند تدارکات اولیه ، تعهدات جدی و تمایل برای محاسبه خطرات موجود است. منابع زیادی در توسعه و رشد تجارت به شما کمک خواهند کرد.پیش بینیبررسی میزان و مقدار حرکت بمعنای آینده‌نگری است حتی اگر شما به زبان حال توجه داشته باشید. پیش‌بینی و برنامه‌ریزی در موفقیت مستمر شما حیاتی هستند.پیش‌بینی رشد : تفکر استراتژیک برای آنکه یک رهبر نافذ باشید باید مهارتهای خود را از طریق تفکر استراتژیک توسعه دهید. این تفکر فرآیندی است که با آن دید تجاری شما توسعه می‌یابد و تواناییهای خود را در کار تیمی وحل مشکلات تقویت می‌کنید. آن همچنین به شما در مواجهه با تغییرات کمک می‌کند تا برای معاملات خود طرح‌ریزی داشته باشید و فرصتها و احتمالات موجود را در نظر بگیرید. تفکر استراتژیک شما را مستلزم می‌کند تا به یک پیامد ایده‌آل در خصوص کسب و کار برسید و آنگاه روی نکات عقب‌مانده کار کنید و آن از طریق توجه بر چگونگی توانایی در رسیدن به این دیدگاه بدست می‌آید. زمانی که دید استراتژیک را برای عملکردهای تجاری توسعه می‌دهید ، 5 معیار متفاوت وجود دارد که باید روی آنها تمرکز کرد. این 5 معیار به تعریف یک پیامد ایده‌آل کمک می‌کند. بعلاوه آنها شما را در توسعه مراحل لازم در ایجاد این بصیرت تجاری هدایت می‌کنند
-1سازماندهی:سلازماندهی یک تجارت شامل افرادی است که با آنها کار می‌کنید ،‌ساختار سازمانی کسب و کار شما و منابع لازم برای انجام همه امور ، سازمان شما چه شکلی است؟ ساختاری که از آن حمایت می‌کند به چه گونه است؟ افراد ، منابع و ساختار را چگونه برای رسیدن به یک پیامد ایده‌آل ترکیب می‌کنید؟‌

-2
نظرات:زمانی که از هواپیما به دنیای پائین نظری افکنید ، نسبت به زمانی که روی زمین هستید بیشتر می‌بینید. تفکر استراتژیک مشابه آن است و این امکان را فراهم می‌کند تا از بالا نگاه کنید. با افزایش قدرت مشاهده شما از عملکرد افراد و چگونه حل مشکلات به طرز کارا و تشخیص میان آن راه حل‌ها آگاه می‌شوید.
-3دیدگاه:آن روش دیگری از تفکر است . در تفکر استراتژیک چهار نقطه عطف برای در نظرگرفتن زمان شکل‌گیری استراتژی تجارت وجود دارد: دیدگاه محیطی ، بازار ، پروژه و سنجش. دیدگاهها می‌توانند به عنوان وسیله‌ای برای کمک به تفکر ، شناسایی عناصر اصلی و تطبیق عملکردها برای دستیابی به موقعیت ایده‌آل محسوب شوند.
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
پاسخ
سپاس شده توسط:
#10
چکیده
تغیر و تحولات دنیای پر شتاب کنونی در عرصه های علمی و فنی و چالش های پی در پی نظام قتصادی- اجتماعی، کاهش ذخایر زیرزمینی، افزایش فقر و بیکاری، موجبات توجه عمیق تر سیاستگذاران و اندیشمندان را به مفهوم کارآفرینی فراهم نموده است، تا آنجا که آخرین الگوی توسعه را، توسعه مبتنی بر کارآفرینی قلمدادکرده اند.
کارآفرینی، فرایند ابتکار و نوآوری و ایجاد کسب وکارهای جدید در شرایط مخاطره آمیز از طریق کشف فرصت ها و بهره گیری از منابع می باشد. کارآفرینی تبدیل ایده نو به محصول یا خدمات است که از نتایج آن می توان به افزایش بهره وری، ایجاد ثروت و اشتغال زایی اشاره نمود.
دخالت عوامل اقتصادی _ سیاسی و اجتماعی_ فرهنگی در فرایند کارآفرینی و ویژگی های شخصیتی خاص کارآفرینان از جمله موضوعاتی است که توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. نوآوری و خلاقیت، اعتماد به نفس، منبع کنترل درونی، ریسک پذیری، استقلال طلبی و انگیزش
پیشرفت از مهم ترین ویژگی های کارآفرینان است. به ویژه مک کللند بر ارتباط انگیزش پیشرفت، با کارآفرینی و توسعه تأکید دارد
در این مقاله در راستای پژوهشهای پیشین به بررسی تأثیر انگیزش پیشرفت در توسعه کار آفرینی و پرورش کارآفرینان پرداخته و سطح انگیزه پیشرفت را در سه گروه کارآفرین فردی، سازمانی و غیر کارآفرین به صورت مقایسه ای مورد سنجش قرار داده است.
هدف از این پژوهش پاسخگویی به این سوالات بوده که« آیا نیاز به پیشرفت کارآفرینان سازمانی وفردی بیش از غیرکارآفرینان است؟
آیا نیاز به پیشرفت کارآفرینان سازمانی تفاوت معنی داری با نیاز به پیشرفت کارآفرینان فردی دارد؟
آیا بین کارآفرینان ( سازمانی و فردی)و غیر کارآفرینان از نظر تحصیلات تفاوت وجود دارد؟
آیا بین کارآفرینان و غیر کارآفرینان از نظر شغل پدر (آزاد یا دولتی) تفاوت وجود دارد؟»
روش تحقیق توصیفی است. جامعه آماری کلیه مدیر عاملان مرد شرکتهای صنعتی تهران تا شعاع 25 کیلومترمی باشند. ابزار جمع آوری مبانی نظری تحقیق کتب، مقالات، اینترنت است.
پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات از جامعه آماری و مصاحبه به منظور افزایش اعتباری نتایج بدست آمده و همچنین برای جمع آوری تکمیلی از تست انگیزه پیشرفت ACMT)) نسخه هندی، تجدید نظر شده توسط پی باهارگاوا استفاده شده. در پردازش داده ها از تست ذکر شده به همراه تست انگیزش پیشرفت کدیورمورد استفاده قرار گرفته است و مطالعه مقدماتی پایایی این آزمون با روش آلفای کرونباخ بدست آمده.
نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر تفاوت معنی داری در انگیزه پیشرفت بین( کارآفرینان فردی و سازمانی) و غیرکارآفرینان است. بین کارآفرینان سازمانی و کارآفرینان فردی از نظر انگیزه پیشرفت تفاوت معنی داری وجود ندارد و این دوگروه از لحاظ تحصیلات تفاوت زیادی با هم ندارند
در دو گروه (کارآفرینان و غیرکارآفرینان) از لحاظ شغل پدر تفاوت وجود دارد و شغل پدر (آزاد یا دولتی) در تربیت فرزندان کارآفرین و غیرکارآفرین تاثیر دارد
بازی بازی با دل ادمم بازی؟
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  ۹ اصل مهم برای راه‌اندازی کسب و کار خودتان صنم بانو 1 308 ۰۹-۱۱-۹۶، ۰۵:۳۸ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  روانشناسی کار افرینی فائزه 2 2 435 ۲۷-۰۲-۹۵، ۱۰:۴۵ ق.ظ
آخرین ارسال: فائزه 2
  8 قدم تا راه اندازی یک کسب و کار کوچک ~ MoOn ~ 0 436 ۱۶-۰۸-۹۴، ۰۷:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: ~ MoOn ~

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
2 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
فائزه 2 (۲۷-۰۲-۹۵, ۱۱:۰۱ ق.ظ)، ميلادجان (۰۶-۰۵-۹۵, ۰۱:۲۴ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان