منفورترین شخصیت‌های سریال‌های تاریخ تلویزیون

[taranomi]

 

 

برترین ها - ترجمه از حسین علی پناهی: این روزها که تلویزیون نیز توانسته پا به پای سینم ای هالیوود پیش رفته و در برخی موارد نیز حتی از این صنعت بزرگ پیشی بگیرد، تعداد شخصیت های خوب و بد سریال های تلویزیونی، تنوع آن ها و البته میدان عمل آن ها از فیلم نیز بیشتر شده است.

 

در حالی که شخصیت های مثبت و منفی فیلم ها تنها دو یا سه ساعت برای نشان دادن خود و کش و قوس های بینشان وقت دارند اما سریال های تلویزیونی با خود شخصیت های فاسد و مزدور و کلاهبردار متنوعی را آورده اند که هر یک داستان مجزای خود را داشته و مجال بسیاری برای عرض اندام دارند. اما ظهور رسانه های اجتماعی باعث شده که هر بیننده ای بازیگر مورد علاقه خود را داشته و در مقابل شخصیت خاص دیگری را منفور بداند و بدین ترتیب در رسانه های اجتماعی صحبت های بسیاری در مورد این شخصیت ها و میزان منفور بودنشان در می گیرد.

 

برخی از شخصبت های منفی مانند شخصیت تی بگ در سریال «فرار از زندان» از آن شخصیت هایی بودند که تنفر از آن ها هیچ حد و مرزی نداشت. در این میان شاید شخصیت هایی در سریال ها وجود داشته باشند که از لحاظ میزان رذالت و پستی به پای چنین شخصیت هایی نرسند اما هر کدام به هر دلیلی بین بخشی از طرفداران سریال منفور هستند. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با منفورترین شخصیت های سریال های تلویزیونی که در رسانه های اجتماعی بیشترین امتیازات را از لحاظ میزان منفور بودن بدست آورده اند آشنا کنیم.

 

20- شخصیت نیگان در سریال «مردگان متحرک»

 

اگر فصل هفتم سریال «بازی تاج و تخت» (The Walking Dead) را ندیده اید مطمئناً برای شناخت این شخصیت باید این سریال را ببینید. اگر هم این فصل را دیده اید دلیل قرار گرفتن شخصیت نیگان در این لیست را به خوبی درک خواهید کرد. در اپیزود پایانی فصل ششم این سریال با شخصیت نیگان آشنا می شویم که با یک چوب بیسبال که دور آن مقداری سیم خاردار پیچیده شده، گروه ریک را تهدید می کند که بزودی دستکم کله یکی از آن ها را با این چوب بیسبال به نام لوسیل له خواهد کرد.

 

در اولین اپیزود فصل هفتم شاهد مرگ دلخراش دو نفر از دوست داشتنی ترین اعضای گروه ریک توسط نیگان هستیم. البته شخصیت های منفور زیادی در این سریال دست به کارهای غیرانسانی کرده اند اما چیزی که نیگان را متفاوت می سازد این است که وی به شدت از این کار و آزار افراد دیگر لذت می برد. همزمان با فرآیند انتخاب قربانیان خود وی می خندد، آن ها را به تمسخر می گیرد و همه را مجبور می کند که شاهد له شدن دلخراش سر دوستان خود باشند.

 

خندیدن به کسی که در برابر چشمان عزیزانش مرگ را به جان می خرد چیزی است که کمتر کسی می تواند آن را تحمل کند. بعد از آن نیز وی گروه ریک و گروه های دیگر را به برده هایی تبدیل می کند که باید برای او آذوقه جمع آوری کنند و همین موضوع باعث تنفر طرفداران سریال از این شخصیت شده است.

 

‌

[taranomi]

19- شخصیت اسکات تمپلتون در سریال «شنود»

 

شخصیت اسکات تمپلتون در سریال «شنود» (The Wire) یک شخصیت خود بزرگ بین و پول دوست است که فکر می کند سطحش از روزنامه ای مانند بالتیمور سان بالاتر است. وی علی رغم این که اصلا نویسنده خوبی نیست اما خود فکر می کند که استعداد بالایی در این حوزه دارد. این موضوع زمانی که در مصاحبه استخدام واشنگتن پست شرکت می کند خیلی واضح و بلند به او گفته می شود. در هر صورت او آن چیزی که برای بزرگ بودن لازم است را ندارد. علاوه بر این تمامی خبرها و داستان هایی که وی تولید می کند همگی بر پایه شایعات و داستان های دروغی که خود سر هم کرده شکل گرفته اند. گاهی اوقات او می خواهد که داستان را مهیج کند به همین دلیل اصل و واقعیت داستان را تحریف می کند.

 

تمپلتون شخصیتی فاسد، دورو و بسیار فرومایه دارد و توماس مک کارتی به زیبایی هر چه تمام تر این نقش را به تصویر کشیده است. این شخصیت آن قدر نفرت انگیز است که هر کاری بکند نیز بیننده از او متنفر خواهد بود، درست به همان اندازه که منبع اخبار دروغش که یک کارآگاه پلیس می باشد نفرت انگیز است اما باز شخصیت این کارآگاه به نام مک نالتی از تمپلتون قابل تحمل تر است.

 

[taranomi]

18- شخصیت های نیکی و پائولو در سریال «گمشدگان»

 

در همان قسمت ها و فصول اول سریال «گمشدگان» (Lost) شخصیت های نیکی فرناندز و پائولا چنان مورد نفرت تماشاگران قرار گرفتند که طرح و برنامه هایی که برای آن ها ریخته شده بود در فصل سوم به طور کلی رها شد. برای این که میزان نفرت انگیز بودن این دو شخصیت بیکار و کلاهبردار را متوجه شوید باید رابطه بین شخصیت های دیگر سریال با تماشاگران را درک نمایید. این سریال در سال 2004 برای اولین بار پخش شده و گسترش دسترسی به اینترنت و رسانه های اجتماعی سهم زیادی در تعمیق رابطه بین این سریال و تماشاگران داشت. طرفداران این سریال باورها و عقاید خود در مورد این سریال، جزیره ای که شخصیت ها در آن گرفتار شده بودند و روابط و داستان های گذشته هر یک را به راحتی و بدون خجالت کشیدن بازگو کنند.

 

با وجود تمامی نظرات و منفی و مثبت طرفداران اما سازندگان سریال توجهی به این موضوعات نداشته و داستان را به دلخواه خود پیش می بردند تا این که پای نیکی و پائولو به میان آمد. این زوج چنان منفور بودند و چنان دخالت های بیجایشان در روابط دیگران تماشاگران را به ستوه آورده بود که یک بار برای همیشه سازندگان سریال تصمیم گرفتند به تنفر تماشاگران از این شخصیت ها واکنش نشان داده و این دو را به فجیع ترین شکل ممکن از داستان حذف نمایند. در این میان حتی کسانی که بیشترین تنفر را از این دو داشتند باور نمی کردند که این دو نفرت انگیز توسط گزش یک عنکبوت سمی فلج شده و همراهانشان با تصور این که مرده اند آن ها را زنده زنده در قبر بگذارند.

 

[taranomi]

17- شخصیت تارا تورنتون در سریال «خون واقعی»

 

در یک سریال تلویزیونی با عنوان «خون واقعی» (True Blood) پر از شخصیت های نادانی که کارهای احمقانه و وحشتناک انجام می دهند و این کار را معمولاً در حالی که سرتاپایشان را خون گرفته بود به بهترین شکل ممکن انجام می دادند اما شخصیت تارا تورنتون با بقیه متفاوت بود. حتی زمانی که خواهر زاده اش لایافیت بدترین شخصیت فیلم بود نیز تورنتون با کارهایش طرفداران را از خود بیزار کرده بود. حتی زمانی که شخصیت سوکی با نیت خود بارها و بارها خرابکاری می کرد نیز او خودخواهانه با صحبت های مسموم و بددهنی های خود سعی می کرد از این اوضاع سوء استفاده می کرد.

 

در حالی که هر یک از شخصیت های سریال گذشته خوب و بد خود را داشتند که زندگی شان را تحت تاثیر قرار داده بود اما تارا همواره می نالید و از گذشته خود به عنوان ابزاری برای توجیه کردن رفتارها و حرف های ناخوشایندش استفاده می کرد.

 

به همین دلیل وقتی که در نهایت در انتهای فصل چهارم سریال با شلیک به سرش به صورت تصادفی کشته شد همه فکر کرند که عدالت به بهترین شکل ممکن اجرا شده است. اما وی در ابتدای فصل پنجم در نقش یک خون آشام برگشته و رفتاری بدتر از قبل داشت تا این که در ابتدای فصل پایانی توسط یک خون آشام دیگر کشته شد.

 

[taranomi]

16- شخصیت پپا در سریال انیمیشن «پپا خوکه»
کسانی که بچه دارند همواره از بسیاری از شخصیت های لوس سریال های تلویزیونی کودکانه که مجبور بوده اند در کنار فرزندان خود بارها و بارها نگاه کنند متنفر شده اند. در این میان سریال انیمیشن «پپا خوکه» (Peppa Pig) کمی متفاوت بوده و به همین دلیل بسیاری از والدین تماشای آن را در خانه هایشان ممنوع اعلام کردند. در این میان شخصیت پپا برای از نظر همه منفورترین بچه خوک تاریخ تلویزیون بود.
او بسیار گستاخ و جسور است و همه را به باد تمسخر می گیرد حتی پدرش را به خاطر اضافه وزن مورد استهزا قرار می دهد، با بی رحمی تمام برادر کوچکش را اذیت می کند و هر بار با خنده ای شیطانی از مهلکه می گریزد. علاوه بر رفتارهای غیرقابل تحملش، ظاهر او نیز شما را به یاد چیزهای ناخوشایند می اندازد و بر تنفر شما از او می افزاید.

[taranomi]

15- شخصیت داون سامرز در سریال «بافی قاتل خون آشام»

 

برای مدت کوتاهی در ابتدای فصل پنجم سریال «بافی قاتل خون آشام» (Buffy The Vampire Slayer) راز خواهر کوچکتر بافی، داون سامرز، همه را حیرت زده می کند. در چهار فصل گذشت بافی تنها کودک داستان بوده و به نظر بسیاری از تماشاگران جایی برای داون سامرز در این داستان وجود ندارد. در نهایت بافی در می یابد که داون واقعی نیست بلکه موجودی به نام کلید است که می تواند درهای بین دنیاهای موازی را باز کند. بدین ترتیب وی به یکی از شخصیت های اصلی و کلیدی فصل پنجم تبدیل می شود که بخش زیادی از داستان حول او می چرخد.

 

اما در فصل ششم او بار دیگر به یک شخصیت حاشیه ای و غیر ضروری تبدیل می شود که حوصله تماشاگر را سر می برد. در واقع به دلیل اهمیت نقشی که او برای بافی داشت در فصول بعدی نیز حضور یافت اما یکی از شخصیت های سریال بود که کسی از آن خوشش نمی آمد.

 

[taranomi]

14- شخصیت جون استال در سریال «پسران آشوب»

 

شخصیت مامور استال در سریال «پسران آشوب» (Sons Of Anarchy) منفورترین شخصیت سریال است. چیزی که اوضاع را بدتر نیز می کند این است که این شخصیت دورو و بی توجه در ظاهر با قهرمانان داستان همراه است و البته وی از قدرت خود در مقام مامور پلیس تنها برای اهداف شخصی خود استفاده می کند. در ابتدا می بینیم که ظاهراً با هدف از بین بردن گروه موتورسواران پسران آشوب که در قاچاق اسلحه دخالت دارند، مامور استال هر کاری می کند و هر کسی را که سر راهش قرار بگیرد، ولو با نامردی و فریب، از بین می برد.

 

در ابتدا وی سعی می کند یکی از اعضای این گروه به نام اوپی را در مقام شاهد به دادگاه ببرد که این کار به صورت غیرمستقیم باعث کشته شدن همسر دوست داشتنی او می شود. سپس سعی می کند همین کار را در مورد شخصیت لوان و شوهرش انجام دهد که شخصیت فاسد و بی اخلاق او را بیش از پیش نشان می دهد. این پرونده برای وی به یک برنامه شخصی تبدیل شده و او بارها و بارها تلاش می کند طرفین را به جان هم بیندازد. وقتی که درمی یابد اتان زوبل جاسوس پلیس است همه تلاش خود را می کند که گروه موتورسواران در اسرع وقت از این موضوع باخبر شوند.

 

او برخی از کسانی که با او همکاری می کنند را به قتل می رساند و گناه آن را به گردن دیگران می اندازد. علاوه بر دخالت مستقیم و غیر مستقیم خود در بسیاری از قتل ها و جنایات دیگر، وی شخصیتی ترسو و مغرور است که هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد و از قدرتی که مقامش به او داده به بدترین شکل ممکن استفاده می کند. وقتی که او در نهایت در پایان فصل سوم بدست اوپی کشته می شود همه به یاد داستان کشته شدن همسر اوپی می افتند و فکر می کنند که عدالت اجرا شده است.

[taranomi]

13- شخصیت آنتونی سوپرانو جونیور در سریال «خانواده سوپرانو»

 

کاملاً طبیعی است که بسیاری از پدران قدرتمند مانند آنتونی سوپرانو بزرگ تلاش می کنند که پسرشان را جانشین خود کنند: یک مرد قوی و سربازی وفادار که روزی در نهایت جای او را گرفته و رهبری خانواده را بر عهده بگیرد. اما در نهایت چیزی که از فرزند او دیده می شود یک نوجوان تنبل، عبوس، بداخلاق، خودسر و متکبر و خسته کننده است. در ابتدای شروع سریال او حدوداً 13 سال سن دارد و در آخرین اپیزود سریال 19 ساله می شود که نشان می دهد تمامی دوران نوجوانی او در طول سریال به تصویر کشیده شده است.

 

او از همان کودکی زندگی بی دغذغه ای داشته و هر چه خواسته در دسترس او بوده و البته یاد گرفته که بناید زیاد سر به سر پدر بی اعصابش بگذارد. وی در تمام طول سریال دست به کارهای بی هدف و بی نتیجه می زند و هیچ شباهتی با پدر خود ندارد. او همیشه در حال نقش بازی کردن است و حتی زمانی که خسته از سبک زندگی خود دست به خودکشی می زند نیز در واقع دارد بازی می کند.

 

وی نه شجاعت و درایت کافی برای تبدیل شدن به جانشین پدر را دارد و نه آن قدر نیز قانع است که کنار نشسته و از زندگی کودکانه خود لذت ببرد. به همین دلیل یکی از منفورترین شخصیت های سریال «خانواده سوپرانو» از دیدگاه تماشاگران سریال شده است.

 

[taranomi]

12- شخصیت تد موزبی در سریال «چگونه با مادرت آشنا شدم»

 

وقتی که سریال «چگونه با مادرت آشنا شدم» (How I Met Your Mother) در سال 2005 برای اولین بار پخش شد، داستانی جدید و جذاب داشت و همه چیز را در قالب فلش بک به بیننده نشان می داد. در واقع شخصیت تد موزبی در این سریال پدری است که داستان آشنایی خود با همسرش را برای فرزندان خود تعریف می کند. 9 سال بعد اما شخصیت موزبی به یک عاشق بی فکر تبدیل شده که شما دوست دارید مانند یک بچه بی عقل و متکبر او را گرفته و بزنید و بزنید تا آدم شود! تماشای وقایعی که برای او رخ داده و کارهایی که در دوران جوانی کرده باعث می شود که از او و حتی جوانی متنفر شوید.

 

او به راحتی دختران را گول می زند، با آن ها بدرفتاری می کند و در نهایت ناله می کند که چرا نمی تواند با کسی ازدواج کند. اگر چه می داند که دوست خوبی برای رابین نیست اما همواره از او می خواهد که رابطه نزدیک تری با هم داشته باشند. وقتی که در نهایت وی همسر ایده آل آینده اش را پیدا می کند، همان زنی که تماشاگران سریال به شدت منتظر او بودند اما تماشاگر به این نتیجه رسیده که او لیاقت زنی به این خوبی را ندارد.

 

[taranomi]

11- شخصیت دینا لورل لانس در سریال «کماندار»

 

در سریال ابرقهرمانی «کماندار» (Arrow) ما با بتمن در لباس رابین هود مواجه می شویم. برای بسیاری از طرفداران این سریال، رابطه بین الیور کویین و دینا لانس یکی از به یاد ماندنی ترین رابطه ها در دنیای کمیک های ابرقهرمانی است. وقتی که کویین تنهاست شخصیت قابل توجهی است اما در ترکیب با قناری سیاه این دو به بانی و کلاید تبدیل می شوند که البته به تصویر کشیده شدن رابطه این دو به بدترین شکل ممکن انجام می گیرد.

 

در واقع خواهران لانس هر دو نقش قناری سیاه را بازی کرده که نبودن آن ها در سریال هیچ لطمه ای به داستان نمی زند. در واقع شخصیت اولیه لانس هیچ ارتباطی با قناری سیاه نداشت و دختری بود که کویین در دوران نوجوانی به شدت به او علاقه داشت اما خیلی زود شخصیت جدیدی از او شکل می گیرد که بیننده ارتباط خوبی با آن برقرار نکرده و حتی از آن متنفر می شود.