امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نتیجه وقت نشناس بودن !
#1
در مراسم تودیع پدر پابلو، کشیشی که ۳۰ سال در کلیسای شهر کوچکی خدمت کرده و بازنشسته شده بود، از یکی‌ از سیاستمداران اهل محل برای سخنرانی دعوت شده بود
در روز موعود، مهمان سیاستمدار تاخیر داشت و بنابرین کشیش تصمیم گرفت کمی‌ برای مستمعین صحبت کند.
پشت میکروفن قرار گرفته و گفت: ۳۰ سال قبل وارد این شهر شدم.
انگار همین دیروز بود.
راستش را بخواهید، اولین کسی‌ که برای اعتراف وارد کلیسا شد، مرا به وحشت انداخت.
به دزدی هایش، باج گیری، رشوه خواری، هوس رانی‌، زنا با محارم و هر گناه دیگری که تصور کنید اعتراف کرد.
آن روز فکر کردم که جناب اسقف اعظم مرا به بدترین نقطه زمین فرستاده است ولی‌ با گذشت زمان و آشنایی با بقیه اهل محل دریافتم که در اشتباه بوده‌ام و این شهر مردمی نیک دارد.

در این لحظه سیاستمدار وارد کلیسا شده و از او خواستند که پشت میکروفن قرار گیرد.
در ابتدا از اینکه تاخیر داشت عذر خواهی‌ کرد و سپس گفت که به یاد دارد که زمانیکه پدر پابلو وارد شهر شد، من اولین کسی‌ بود که برای اعتراف مراجعه کردم.
بعضی آدم‌ها ناخواسته همیشه متهم‌اند!
به خاطر :
سکوت‌شان ، کاری به کار کسی نداشتن‌شان ، خلوت‌شان ،
اتاق‌شان ، استراحت‌شان ، روی پای خود ایستادن‌شان ، دوست داشتنشان !
گویی جان میدهند برای اتهام بستن و از همه بدتر این‌ که :
زود فراموش می شود خوبی هایشان!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
واقعا تامل بر انگیزه
متاسفانه دنیا به این سمت رفته
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  وقت شناسی! خانوم معلم 0 165 ۱۰-۰۹-۹۴، ۰۹:۱۸ ق.ظ
آخرین ارسال: خانوم معلم
  دوست خدا بودن سخت نیست...! خانوم معلم 2 245 ۰۵-۰۹-۹۴، ۰۵:۲۶ ب.ظ
آخرین ارسال: نفس2015
  داستان قحطی و شاد بودن غلام ستاره شب 1 533 ۱۶-۰۵-۹۴، ۰۴:۲۰ ب.ظ
آخرین ارسال: afrooz

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
7 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۰۲-۰۹-۹۸, ۱۲:۲۳ ق.ظ)، دخترشب (۱۴-۰۱-۹۹, ۰۲:۳۸ ب.ظ)، نیـایــش (۰۲-۰۹-۹۸, ۱۲:۴۶ ق.ظ)، minaa (۰۳-۰۹-۹۸, ۰۲:۰۹ ب.ظ)، nazy.r (۰۲-۰۹-۹۸, ۰۳:۱۸ ب.ظ)، prisa (۰۲-۰۹-۹۸, ۰۴:۱۹ ب.ظ)، BehrouzBagheri (۰۳-۰۹-۹۸, ۰۸:۴۴ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان