امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
♥♥ دفتر شعر ♥♥
#31
عاشقی بد دردیه.zapszapszapszapszapszapszapszaps
خداروشکر ما نیستیم.maramaramara
پاسخ
سپاس شده توسط:
#32
رمضان آمد و من آمده ام
باز هم قید خودم را زده ام
راه گم کرده ترین بنده منم
پیش چشمان تو شرمنده منم
میزبانی و منم مهمانت
لقمه ای اشک بده از خانت
رمضان آمده با طعم دعا
سفره انداخته اند در همه جا
سر این خوان همه نوع آدم هست
شاه اگر هست گدایی هم هست
عمر یک سال جلوتر رفته
از خودم حوصله ام سرفته
یازده ماه گناه آلودم
من همانم که همیشه بودم
چشم، حقّ بدنم را خورده
هر کسی خواست دلم را برده
خو گرفته است به بن بست خودم
طاقتم طاق شد از دست خودم
سال ها در تن خود گم شده ام
تاجر سفره ی گندم شده ام
لحظه هایم به تجارت رفته
از کفم این همه فرصت رفته
مددی من به خودم برگردم
جان بگیرم به تنم برگردم
روسیاهم خدایا چه کنم؟
بی پناهم خدایا چه کنم؟
من بدم شاه ولی بد نکند
پشت در آمده را رد نکند
[عکس: Safe6344235247941.jpg]
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه


 
پاسخ
سپاس شده توسط: .M!!NoO. ، _RaHa_ ، _RaHa_
#33
[عکس: 9522b994dbd2ce89d2263312a2ef059f.jpg]
سلام مادر بزرگ
کاش زنده بودی و میدیدی ...
که بالاخره بزرگترین آرزوی دوران کودکی ام برآورده شده است ...
بدترین آرزویی را میگویم که یک کودک میتواند آرزو کند :
" بزرگ شدن ... "
[عکس: 1512014-be69e337a70fd3f3.jpg]
کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای ٬دور اجاقی ساده بود
شب که می شد نقش ها جان می گرفت!
روی سقف ما که طاقی ساده بود
می شدم پروانه خوابم می پرید
خواب هایم اتفاقی ساده بود!
زندگی دستی پر از پوچی نبود
بازی ما جفت و طاقی ساده بود!
قهر می کردیم به شوق آشتی
عشق هایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه


 
پاسخ
سپاس شده توسط: v.a.y ، زینب سلطان ، PedraM ، fire boy ، maedeh ، _RaHa_ ، _RaHa_
#34


میتوان با یک گلیم کهنه هم
روز را شب کرد و شب را روز کرد
میتوان با هیچ ساخت
میتوان صدبار هم
مهربانی را
خدا را
عشق را
با لبی خندان تر از یک شاخه گل تفسیر کرد
میتوان بیرنگ بود
همچو آب چشمه ای پاک و زلال
میتوان در فکر باغ و دشت بود
عاشق گلگشت بود
میتوان این جمله را در دفتر فردا نوشت :

"خوبی از هر چیز دیگر بهتر است "
تــو میگذری .. زمان ..
میــگـــــذرد !..
چه كنم با دلــــ ـــ ـی ..
كه از تو ..
توان گذشتنش ..
نیستـــــ ـــ ـ ؟!!
پاسخ
سپاس شده توسط: v.a.y ، زینب سلطان ، ~Green Angel~ ، mahtabiiiiii ، _RaHa_ ، _RaHa_
#35
عشق یعنی با جهان بیگانگی عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق
یعنی سجده ها با چشم تر
عشق
یعنی سر به دار آویختن
عشق
یعنی اشک حسرت ریختن
عشق
یعنی در جهان رسوا شدن
عشق
یعنی مست و بی پروا شدن
عشق
یعنی سوختن یا ساختن
عشق
یعنی زندگی را باختن
عشق
یعنی انتظار و انتظار
عشق
یعنی هرچه بینی عکس یار
عشق
یعنی دیده بر در دوختن
عشق
عشق یعنی لحظه های التهاب
یعنی در فراقش سوختن
عشق
یعنی لحظه های ناب ناب
عشق
یعنی سوز نی ، آه شبان
عشق
یعنی شاعری دل سوخته
عشق
یعنی آتشی افروخته
عشق
یعنی با گلی گفتن سخن
عشق
یعنی خون لاله بر چمن
عشق
یعنی شعله بر خرمن زدن
عشق
یعنی رسم دل بر هم زدن
عشق
یعنی یک تیمّم، یک نماز
عشق
عشق یعنی با پرستو پر زدن
یعنی عالمی راز و نیاز
عشق
یعنی آب بر آذر زدن
عشق
یعنی چو*احسان پا به راه
عشق
یعنی همچو یوسف قعر چاه
عشق
یعنی بیستون کندن به دست
عشق
یعنی زاهد اما بُـت پرست
عشق
یعنی همچو من شیدا شدن
عشق
یعنی قطره و دریا شدن
عشق
یعنی یک شقایق غرق خون
عشق
یعنی درد و محنت در درون
عشق
یعنی یک تبلور یک سرود
عشق
یعنی یک سلام و یک درود
و خدایی که در این نزدیکیست..!
پاسخ
سپاس شده توسط: v.a.y ، PedraM ، NERO ، رها ، maedeh ، .RaHa. ، _RaHa_ ، _RaHa_
#36
Heart 
هواي گريه

سيمين بهبهاني

نبسته ام به کس دل نبسته کس به من دل

چو تخت پاره بر موج رها رها رها من
به من هر آن که بوده چو دل به سينه نزديک
به من هر آنکه نزديک از آن جدا جدا من
ستاره ها نهفتم در آسمان ابري
دلم گرفته اي دوست هواي گريه با من
نه چشم دل به سوي نه باده در سبويي
که تر کنم گلويي به ياد آشنا من



ترجمه کردي :

دلم ندا به که س من دلي نه دا به من که س
چلووکي سه رشه پولم ره ها ره ها ره هاخوم
ئه وه ي که وا له گه لماله سينه وه ک دلم بوو
چ که س نزيکي من بوو له وه ش جودا جودا خوم
هه ساره که م حه شار داله هه وري ئاسماندا
دلم گيراوه ياران گريني بي هه دا خوم
نه رووگه بو چاوي دل نه باده يک له جامم
به چي گه روو يک ته ر که م ؟بي يار و ئاشنا خوم

پاسخ
سپاس شده توسط: مرداب ، _RaHa_ ، _RaHa_
#37


به همین زودی یکی اومد به جام

دیگه بگوشت نمیرسه صدام

داری چشاتو میبندی روی من

دلت نمیخواد دیگه کنار تو بیام

معلومه بهش احساس پیدا کردی

معلومه نمیخوای پیشم برگردی

میدونم که منو بردی از یادت

میدونی هنوزم قلبم میخوادت

همیشه خنده هات یادمه

جای من کی باهات هم قدمه

چی شده چی اومد به سرم

نمیتونم تو رو از یاد ببرم

----------

بعد من روزات چقدر خوب میگذره

بخیالت اون از من عاشق تره

یه روزی تنها رویای تو بودم

حالا میبینم که نباشم بهتره

معلومه بهش احساس پیدا کردی

معلومه نمیخوای پیشم برگردی

تو دنیات همه چی سرد و دلگیره

تو دنیات همه چی خوب پیش میره

همیشه خنده هات یادمه

جای من کی باهات هم قدمه

چی شده چی اومد به سرم

نمیتونم تو رو از یاد ببرم
your dreams will become true
پاسخ
سپاس شده توسط: مرداب ، PedraM ، _RaHa_ ، _RaHa_
#38
ستاره دیده فروبست و آرمید بیا
شراب نور به رگ های شب دوید بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا
شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همه سو خطّ زر کشید بیا
ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید بیا
به وقت مرگم اگر تازه می کنی دیدار
بهوش باش که هنگام آن رسید بیا
به گام های کسان می برم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید بیا
نیامدی که فلک خوشه خوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانه دانه چید بیا
امیدِ خاطر ِ سیمین ِ دل شکسته تویی
مرا مخواه از این بیش ناامید بیا
پاسخ
سپاس شده توسط: مرداب ، shamim ، .RaHa. ، _RaHa_ ، _RaHa_
#39
[عکس: 02.jpg]


شقایق گفت با خنده ؛ نه تب دارم ، نه بیمارم
اگر سرخم چنان آتش ، حدیث دیگری دارم
گلی بودم به صحرایی ، نه با این رنگ و زیبایی
نبودم آن زمان هرگز ، نشان عشق و شیدایی

[عکس: 11.jpg]


یکی از روزهایی ، که زمین تب دار و سوزان بود
و صحرا در عطش می سوخت ، تمام غنچه ها تشنه
و من بی تاب و خشکیده ، تنم در آتشی می سوخت
ز ره آمد یکی خسته ، به پایش خار بنشسته

[عکس: 06.jpg]


و عشق از چهره اش پیدای پیدا بود
ز آنچه زیر لب می گفت : شنیدم ، سخت شیدا بود
نمی دانم چه بیماری به جان دلبرش
افتاده بود ، اما طبیبان گفته بودندش

[عکس: 14.jpg]


اگر یک شاخه گل آرد ، ازآن نوعی که من بودم
بگیرند ریشه اش را ، بسوزانند
شود مرهم برای دلبرش ، آندم شفا یابد
چنانچه با خودش می گفت ، بسی کوه و بیابان را

[عکس: 12.jpg]


بسی صحرای سوزان را ، به دنبال گلش بوده
و یک دم هم نیاسوده ، که افتاد چشم او ناگه به روی من
بدون لحظه ای تردید ، شتابان شد به سوی من

[عکس: 10.jpg]


به آسانی مرا با ریشه از خاکم جدا کرد و
به ره افتاد و او می رفت ، و من در دست او بودم
و او هرلحظه سر را رو به بالاها
شکر می کرد ، پس از چندی

[عکس: 08.jpg]


هوا چون کوره آتش ، زمین می سوخت
و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام می سوخت
به لب هایی که تاول داشت گفت : چه باید کرد؟


[عکس: 09.jpg]


در این صحرا که آبی نیست
به جانم ، هیچ تابی نیست
اگر گل ریشه اش سوزد که وای بر من
برای دلبرم ، هرگز دوایی نیست

[عکس: 15.jpg]


واز این گل که جایی نیست ، خودش هم تشنه بود اما
نمی فهمید حالش را ، چنان می رفت و
من در دست او بودم ، و حالا من تمام هست او بودم

[عکس: 05.jpg]


دلم می سوخت ، اما راه پایان کو ؟
نه حتی آب ، نسیمی در بیابان کو ؟

[عکس: 03.jpg]


و دیگر داشت در دستش تمام جان من می سوخت
که ناگه روی زانوهای خود خم شد ، دگر از صبر او کم شد
دلش لبریز ماتم شد ، کمی اندیشه کرد ، آنگه


[عکس: 01.jpg]


مرا در گوشه ای از آن بیابان کاشت
نشست و سینه را با سنگ خارایی
زهم بشکافت ، زهم بشکافت


[عکس: 13.jpg]



اما ! آه صدای قلب او گویی جهان را زیرو رو می کرد
زمین و آسمان را پشت و رو می کرد
و هر چیزی که هرجا بود ، با غم رو به رو می کرد


[عکس: 04.jpg]



نمی دانم چه می گویم ؟ به جای آب ، خونش را
به من می داد و بر لب های او فریاد
بمان ای گل ، که تو تاج سرم هستی
دوای دلبرم هستی ، بمان ای گل

[عکس: 07.jpg]


و من ماندم نشان عشق و شیدایی
و با این رنگ و زیبایی
و نام من شقایق شد
گل همیشه عاشق شد





دیشب خوابت را دیدم..
صبح،
شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
پاسخ
سپاس شده توسط: مرداب ، _RaHa_ ، _RaHa_
#40

[عکس: 2kaj.jpg]

دو کاج(نسخه قدیم)




در کنار خطوط سیم پیام
خارج از ده ، دو کاج ، روییدند
سالیان دراز ، رهگذران
آن دو را چون دو دوست ، می دیدند
روزی از روزهای پاییزی
زیر رگبار و تازیانه ی باد
یکی از کاج ها به خود لرزید
خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا
خوب در حال من تامّل کن
ریشه هایم ز خاک بیرون است
چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با تندی
مردم آزار ، از تو بیزارم
دور شو ، دست از سرم بردار
من کجا طاقت تو را دارم؟
بینوا را سپس تکانی داد
یار بی رحم و بی محبت او
سیم ها پاره گشت و کاج افتاد
بر زمین نقش بست قامت او
مرکز ارتباط ، دید آن روز
انتقال پیام ، ممکن نیست
گشت عازم ، گروه پی جویی
تا ببیند که عیب کار از چیست
سیمبانان پس از مرمت سیم
راه تکرار بر خطر بستند
یعنی آن کاج سنگ دل را نیز
با تبر ، تکه تکه ، بشکستند




شاعر: محمد جواد محبت




***




دو کاج (نسخه ی جدید)




در كنار خطوط سيم پيام ،خارج از ده دو كاج روئيدند
ساليان دراز رهگذران ،آن دو را چون دو دوست مي‌ديدند
روزي از روزهاي پائيزي ،زير رگبار و تازيانه باد
يكي از كاجها به خود لرزيد،خم شد و روي ديگري افتاد
گفت اي آشنا ببخش مرا ،خوب در حال من تأمل كن
ريشه‌هايم ز خاك بيرون است،چند روزي مرا تحمل كن
كاج همسايه گفت با نرمی
دوستی را نمی برم از یاد،
شاید این اتفاق هم روزی
ناگهان از برای من افتاد.
مهر بانی بگوش باد رسید
باد آرام شد، ملایم شد،
کاج آسیب دیده ی ما هم
کم کمک پا گرفت و سالم شد.
میوه ی کاج ها فرو می ریخت
دانه ها ریشه می زدند آسان،
ابر باران رساند و چندی بعد
ده ما نام یافت کاجستان ...




شاعر: محمد جواد محبت
دیشب خوابت را دیدم..
صبح،
شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
پاسخ
سپاس شده توسط: مرداب ، PedraM ، زینب سلطان ، varesh ، _RaHa_ ، _RaHa_


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  دفتر شعر صنم (اشعار نو) صنم بانو 28 3,388 ۲۷-۰۳-۰، ۰۹:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  دفتر اشعار| فیض کاشانی Ar.chly 1,096 15,888 ۱۸-۰۶-۹۷، ۰۴:۴۳ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
  شعر های کوتاه قشنگ دختر ستاره 19 418 ۰۱-۰۲-۹۷، ۰۳:۵۸ ب.ظ
آخرین ارسال: دختر ستاره

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
81 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۰۷-۱۲-۹۷, ۰۳:۲۲ ب.ظ)، sadaf (۱۳-۰۵-۹۹, ۰۴:۲۹ ب.ظ)، بانوی جنوب (۲۲-۰۹-۹۴, ۰۷:۵۷ ق.ظ)، v.a.y (۱۳-۰۴-۹۶, ۰۸:۰۰ ب.ظ)، laya (۰۷-۰۲-۹۵, ۰۸:۲۲ ب.ظ)، ملکه برفی (۰۴-۰۹-۹۸, ۱۱:۰۵ ب.ظ)، نويد (۱۵-۰۵-۹۵, ۰۴:۵۷ ب.ظ)، شیرین فرهمندپور (۲۴-۰۶-۹۴, ۰۲:۴۴ ق.ظ)، خانوم معلم (۰۳-۰۷-۹۴, ۱۰:۲۴ ب.ظ)، Ar.chly (۲۶-۰۵-۹۴, ۰۴:۲۴ ب.ظ)، hedy (۰۷-۰۳-۹۵, ۰۹:۴۱ ب.ظ)، farnoosh-79 (۰۷-۰۸-۹۴, ۰۱:۴۴ ب.ظ)، raha22 (۰۱-۰۶-۹۴, ۰۶:۲۰ ب.ظ)، Neda0077 (۱۹-۱۰-۹۴, ۰۹:۲۱ ب.ظ)، forough (۱۶-۰۷-۹۴, ۰۸:۱۲ ب.ظ)، دختر ایران (۱۲-۰۵-۹۴, ۰۶:۵۸ ق.ظ)، ..MiSs ZaHRa.. (۱۸-۰۴-۹۴, ۰۵:۰۳ ق.ظ)، آشوب (۱۹-۰۷-۹۴, ۱۲:۰۳ ق.ظ)، فاطمه27 (۲۵-۰۵-۹۴, ۰۲:۲۴ ب.ظ)، f-samiee-g (۲۳-۰۷-۹۴, ۱۰:۲۵ ق.ظ)، MaryaM_sh (۲۴-۰۳-۹۵, ۰۳:۴۲ ق.ظ)، dakhtare-darya (۱۲-۰۶-۹۴, ۰۳:۳۸ ب.ظ)، 2fan2314 (۱۹-۰۷-۹۴, ۱۲:۱۲ ق.ظ)، RASHNOU (۰۱-۰۶-۹۴, ۰۶:۲۵ ب.ظ)، هبوط (۰۷-۰۶-۹۴, ۰۳:۵۷ ب.ظ)، parvin00 (۰۲-۰۴-۹۵, ۰۱:۵۱ ب.ظ)، mania (۱۹-۰۷-۹۴, ۱۱:۲۵ ق.ظ)، nza3380 (۱۴-۰۵-۹۵, ۱۲:۱۰ ق.ظ)، سپیده نقره فام (۱۸-۰۴-۹۶, ۰۵:۲۷ ب.ظ)، fatemeh . R (۱۵-۰۵-۹۵, ۰۴:۰۴ ب.ظ)، avapars (۳۰-۰۷-۹۶, ۱۲:۱۰ ق.ظ)، مریم عمادی (۰۴-۰۸-۹۴, ۱۱:۲۱ ق.ظ)، زهرا خانم (۱۷-۰۸-۹۴, ۰۲:۳۱ ب.ظ)، aydil (۲۷-۱۰-۹۴, ۰۷:۳۳ ب.ظ)، صنم بانو (۲۷-۱۱-۹۹, ۱۲:۵۶ ب.ظ)، شقایق سرخ (۲۷-۱۰-۹۴, ۰۷:۰۷ ب.ظ)، فائزه 2 (۱۲-۱۰-۹۴, ۰۲:۳۶ ب.ظ)، احمد ضيايي (۰۱-۰۹-۹۴, ۰۵:۳۷ ب.ظ)، بهار۲۳h (۲۶-۰۹-۹۴, ۱۱:۰۳ ق.ظ)، ӄoCholOo (۰۱-۱۰-۹۴, ۱۲:۲۸ ب.ظ)، سلیم (۰۵-۱۰-۹۴, ۰۶:۵۵ ب.ظ)، HIDDEN (۰۷-۱۱-۹۵, ۰۷:۳۱ ق.ظ)، مشیانه راد (۰۵-۰۳-۹۵, ۱۱:۲۵ ق.ظ)، پرندیس (۰۹-۰۳-۹۵, ۰۹:۱۲ ق.ظ)، گیسـو (۰۶-۰۳-۹۵, ۱۱:۱۲ ق.ظ)، mortal enemy (۲۱-۰۴-۹۵, ۱۲:۲۵ ب.ظ)، ثـمین (۲۳-۰۹-۹۵, ۱۱:۴۷ ق.ظ)، کیان 2 (۳۰-۰۳-۹۵, ۰۲:۳۵ ب.ظ)، دخترشب (۱۹-۰۸-۹۹, ۰۲:۴۸ ب.ظ)، AsαNα (۲۸-۰۶-۹۶, ۰۸:۳۹ ب.ظ)، Living Corpse (۱۴-۰۴-۹۶, ۰۸:۳۱ ب.ظ)، farnaz83 (۱۱-۰۷-۹۵, ۰۴:۴۷ ب.ظ)، d.ali (۲۹-۰۱-۹۷, ۱۱:۰۹ ب.ظ)، ایانا (۰۹-۰۶-۹۶, ۰۶:۴۳ ب.ظ)، •Vida• (۱۵-۰۳-۹۶, ۰۸:۴۹ ب.ظ)، minoo_f (۰۳-۰۱-۹۶, ۰۴:۲۲ ب.ظ)، :)nafas (۲۲-۱۰-۹۵, ۱۰:۵۱ ب.ظ)، ستاره ی احساس (۱۶-۱۰-۹۵, ۰۵:۰۰ ب.ظ)، salina (۱۶-۰۴-۹۶, ۱۲:۰۱ ق.ظ)، !!Tina!! (۱۸-۰۷-۹۶, ۰۷:۴۲ ق.ظ)، alirezaa_shah (۰۹-۰۶-۹۶, ۰۷:۰۸ ب.ظ)، taranomi (۰۷-۱۲-۹۷, ۰۳:۵۰ ب.ظ)، فائزه کاکاحاجی (۱۱-۰۴-۹۶, ۱۱:۱۷ ب.ظ)، بهار نارنج (۰۲-۰۴-۹۶, ۰۶:۳۳ ب.ظ)، fariba") (۱۵-۰۴-۹۶, ۰۹:۴۶ ب.ظ)، ♥فاطیما♥ (۲۸-۰۶-۹۶, ۰۸:۵۴ ب.ظ)، QaseDak (۲۰-۰۷-۹۶, ۰۸:۴۵ ب.ظ)، دختر ستاره (۰۱-۰۲-۹۷, ۰۳:۳۷ ب.ظ)، ♥sokot♥ (۱۷-۰۸-۹۹, ۱۱:۴۲ ب.ظ)، نیـایــش (۰۷-۱۲-۹۷, ۰۲:۴۳ ب.ظ)، Amira (۲۳-۰۲-۹۷, ۱۱:۳۱ ب.ظ)، minaa (۲۸-۱۱-۹۹, ۱۱:۱۱ ق.ظ)، redwriter (۱۵-۱۱-۹۷, ۱۲:۵۹ ق.ظ)، sabaZolfaghari (۰۴-۰۹-۹۸, ۰۸:۰۸ ب.ظ)، pouriyaAlavi (۰۵-۰۹-۹۸, ۰۷:۲۹ ب.ظ)، محمودی (۱۷-۰۸-۹۹, ۰۸:۱۶ ب.ظ)، Faty khanm (۲۳-۰۸-۹۹, ۱۱:۲۲ ق.ظ)، B.gh@neh (۲۲-۰۱-۰, ۱۲:۲۱ ق.ظ)، ♥Aria♥ (۰۱-۱۲-۹۹, ۱۰:۵۹ ب.ظ)، _RaHa_ (۲۸-۱۱-۹۹, ۰۱:۱۳ ب.ظ)، arom (۱۳-۰۲-۰, ۰۲:۱۴ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان