۰۲-۰۳-۹۴، ۰۵:۱۱ ب.ظ
فرشته ی نگهبان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت:*
*- اگر یک قدم دیگه جلو بری کشته می شی.*
*مرد ایستاد و در همان لجظه اجری از بالا افتاد جلوی پاش.مرد نفس راحتی کشید*
* و با تعجب دوروبرشو نگاه کرد اما کسی رو ندید.بهر حال نجات پیدا کرده بود.*
*به راهش ادامه داد.به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشه باز همان صدا*
* گفت:** ایست!*
*مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعت عجیبی از جلویش رد شد.بازهم*
* نجات پیدا کرد.مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد م فرشته نگهبان ت *
*هستم. مرد فکری کرد و گفت:*
*-پس اون موقعی که من داشتم ازدواج می کردم تو کدوم گوری بودی؟*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت:*
*- اگر یک قدم دیگه جلو بری کشته می شی.*
*مرد ایستاد و در همان لجظه اجری از بالا افتاد جلوی پاش.مرد نفس راحتی کشید*
* و با تعجب دوروبرشو نگاه کرد اما کسی رو ندید.بهر حال نجات پیدا کرده بود.*
*به راهش ادامه داد.به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشه باز همان صدا*
* گفت:** ایست!*
*مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعت عجیبی از جلویش رد شد.بازهم*
* نجات پیدا کرد.مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد م فرشته نگهبان ت *
*هستم. مرد فکری کرد و گفت:*
*-پس اون موقعی که من داشتم ازدواج می کردم تو کدوم گوری بودی؟*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ