ایران رمان

نسخه‌ی کامل: خوشبختی را کجا می‌توان یافت؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
از خدا پرسید: «خوشبختی را کجا می‌توان یافت؟»
خدا گفت: «آن را در خواسته‌هایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم.»
با خود فکر کرد و فکر کرد: «اگر خانه‌ای بزرگ داشتم بی‌گمان خوشبخت بودم.»
خداوند به او داد.
«اگر پول فراوان داشتم یقیناً خوشبخت‌ترین مردم بودم.»
خداوند به او داد.
اگر… اگر… و اگر…
اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود.
از خدا پرسید: «حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم.»
خداوند گفت: «باز هم بخواه.»
گفت: «چه بخواهم؟ هر آنچه را که هست دارم.»
خدا گفت: «بخواه که دوست بداری، بخواه که دیگران را کمک کنی، بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی.»
او دوست داشت و کمک کرد و در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لبها می‌نشیند و نگاه‌های سرشار از سپاس به او لذت می‌بخشد.
رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا خوشبختی اینجاست؛ در نگاه و لبخند دیگران.»mara
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯽ،
ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺵ؛
ﺯﯾﺮﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﻋﺎﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻮ ﺍﺟﺎﺑﺖ
ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ باشیم ﻫﺪﻑ ﻣﺎ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ، ﮔﻢ
ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻧﯿﺴﺖ؛
ﺑﻠﮑﻪ ﻧﻮﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ،
ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺭﺍﻫﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﻣﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻨﺪ !!!
mara