۱۸-۰۳-۹۴، ۰۴:۰۸ ق.ظ
سال 1384 بود که مجموعه طنز "شبهای برره" به کارگردانی مهران مدیری روی آنتن تلویزیون رفت. ایده نو و جذاب این مجموعه با پرداختن به آفرینش شخصیتهای فرضی ساکن یک ناکجاآباد با آداب و رسوم خاص همان محل که به کنایههای امروزی هم اشاره داشت، مورد توجه مردم قرار گرفت. خلاقیت نوشتاری این مجموعه آنقدر زیاد بود که بلافاصله هم تکیه کلام شخصیتهای این مجموعه برسرزبان ها افتاد.
مدتهاست که به نظر میرسد مجموعههای طنز شبیه مجموعههای طنز موفق گذشته را کمتر روی آنتن تلویزیون میبینیم. ضعف فیلمنامه علاوه بر سینم ا به سریالهای تلویزیونی نیز رسیده است؛ موضوعی که وقتی به آن فکر میکنیم، متوجه میشویم شاید نگاه مردم به داستانها و مجموعههای طنز تغییر کرده و بنا به شرایط کنونی جامعه و همچنین افزایش سریالهای ماهوارهای که همچون خورهای بر این رسانه ملی افتاده است، دیگر نمیشود هر سریالی را با نبود جذابیتها و داستانی سرراست به معرض تماشا گذاشت.
درباره وضعیت سریالهای طنز تلویزیون و کمبود مجموعههای شاد و خندهآور با امیرمهدی ژوله فیلمنامهنویس که سابقه نویسندگی طنز چند مجموعه را دارد به صحبت پرداختهایم.
سطح متن فیلمنامههای طنز را در تلویزیون چه طور میبینید؟
سالها پیش که متن مجموعه "مرد هزارچهره "، "پاورچین" یا "شبهای برره" را نوشتم، آن متنها واقعاً با شرایط و متنهای امروز متفاوت بودند. اولاً تلویزیون مخاطب بیشتری داشت. تعداد بیشتری از مردم به تماشای برنامههای تلویزیون مینشستند و انتخاب مردم برای سریال کمدی و یا هر سریالی، رسانه ملی خودمان بود. الآن بعد از سالها تلویزیون بخش کوچکی از سبد فرهنگی مخاطب را پر میکند. در این وضعیت مردم سریالهای خوب خارجی را بیشتر میبینند. مردم سریالهای ماهوارهای را نگاه میکنند، سریالهایی که خیلی از محدودیتهایی که ما در رسانه ملی با آن مواجه هستیم، در آنها نیست، سریالهایی که هرکدام سوار بر خطوط قرمز یا اکثراً سریالهای کمدی روز جهان هستند.
فکر میکنید سلیقه مردم در تماشای سریالهای خارجی تغییر کرده است؟
قطعاً همینطور است. ببینید، مردم دسترسی آسانی به سریالهای خارجی دارند. موضوع این است که ما اصلاً در تلویزیون با اتفاقات روز پیش نرفتهایم. متأسفانه فضای کاری ما نسبت به سالهای گذشته بهتر نشده است. حتی نویسندههای ما نسبت به مجموعههایی که مینویسند دیگر آموزشی نمیبینند. ما کارگردانان این عرصه و بازیگران و مدیران هیچکدام حرف تازهای نداریم. به همین دلیل کیفیت کارها بالا نمیرود. از طرفی خطوط قرمز و سانسورهای ما کمتر نشده است.
چه اتفاقی باید رخ دهد تا این وضعیت تغییر کند؟
خیلی از هنرمندان از تلویزیون رفتهاند و بچههایی که برای نوشتن مجموعهای دور هم جمع میشدند، این روزها گرفتارتر شدهاند. آن پتانسیلی که برای نوشتن داشتیم، دیگر در شرایط کنونی نداریم. از آنطرف خطوط قرمز واقعاً نسبت به سالهای گذشته بیشتر شده است. مثلاً مجموعه "شبهای برره" جز خطوط ممنوعهای تلویزیون است، درحالیکه پیش از این قبلاً هم این مجموعه پخش میشد، اما حالا که میخواهیم با مجموعه "شبهای برره 2" به تلویزیون برگردیم، کلی مخالفت میشود. بارها گفتهاند این مجموعه خیلی خوب است، آماده برای کارهای تولید شوید، اما فلان بخش را حذف کنید و یا نام مجموعه را تغییر دهید یا شخصیت مهم داستان را کمرنگ کنید و بعضی شوخیها قابل پخش نیست و غیره...
وقتی نام طنز به مجموعهای اضافه میشود، چه طور میشود که خطوط قرمز بیشتری برای آن در نظرمی گیرند، درحالیکه آن مجموعه طنز است؟
اساساً طنز روی چند پایه سوار است. یا شوخی با مسائل ایدئولوژیک و در رأس آن مذهب است یا شوخی با مسائل سیاسی میشود و یا شوخیهای جنسی و دیگر مسائل که ما از کنار هیچکدام از این چند مورد حتی عبور هم نمیکنیم. به همین دلیل دستمایهای برای یک مجموعه کمدی وجود ندارد. دستمایه مجموعههای کمدی درواقع همین شوخیهای بیخودی خانوادگی مثل خواهرشوهرها و کلکلهای سطحی و سخیف است. بهتازگی هم دوستان از نوعی کمدی به نام "کمدی شیرین" صحبت میکنند. بهنوعی کمدی آدم خوبهای قصه که به نام تکریم خانواده میگویند. مثلاً مجموعه "پایتخت" را یک کار کمدی قرار میدهند، درحالیکه "پایتخت"سریال خوب و داستانگویی با لحظات شیرین است که توأم با لهجه است که باز هم خیلیها با این موضوع هم مشکل دارند، اما من "پایتخت" را یک سریال کمدی نمیدانم. به قول معروف ما نمیتوانیم چرخ را از ابتدا اختراع کنیم، باید یک پروسهای طی شود تا یک مجموعه را کمدی بنامیم.
از نگاه شما یک سریال خوب کمدی چه سریالی است؟
بهترین سریالهای کمدی داخلی سریالهایی بودند که بیشترین حجم وامداری را از سریالهای خارجی داشتند. بههرحال سریالهای خارجی یک سری استانداردهایی دارند و شوخیهایی دارند که ما خیلی از این دسته سریالها فاصله داریم. به نظرم تا فضای مناسبی برای شوخی باز نشود و تا مدیران تلویزیون برای نوع سریالهای طنز توجیه نشوند، چه در پخش و چه در ساخت یک مجموعه، این مشکلات وجود دارد. بهخصوص در پخش مجموعهها. به نظرم تلویزیون امپراتوری جدایی دارد که آنها تشخیص میدهند چه مجموعهای پخش شود و چه مجموعهای پخش نشود. من معتقدم مردم در دیدن مجموعهها و برنامههای تلویزیونی پیشرفت کردهاند، اما تلویزیون در همان سطح خیلی پائین باقی مانده است. آن هم به دلیل حساسیتهای بیجا و خطوط قرمزی که تاکنون در برنامههای تلویزیونی بیشتر شده است.
معتقدید اگر دست نویسنده در نوشتن یک مجموعه طنز باز باشد، موقعیت بهتری میشود؟
به نظر من نویسندههای ما هم پیشرفت نکردهاند. ما که جزو تلویزیون هستیم پیشرفت نکردهایم، اما مردم و نگاه مردم پیشرفت کرده است. پیمان قاسمخانی نویسنده خوب مجموعههای تلویزیونی سالها پیش گفته بود کارگاهی برای آموزش نویسندهها برگزار شود تا مورد آموزش قرار بگیرند. منتهی این آموزش یک بخشی از کار نویسنده است. در شرایط حاضر کدام یک از سریالهای روز جهان قابل پخش از تلویزیون ایران است؟ کدام یک از سریالهای کمدی روز جهان به درخواست تلویزیون ایران پخش میشود؟ به خاطر همان خطوط قرمز است که هیچ مجموعه خوبی از تلویزیون پخش نمیشود. ما در گذشته هر کس را که نمیتوانست با مجموعه طنز کسی را بخنداند، مسخره میکردیم. میگفتیم فلان سریال یک کار شیرین است، اما امروزه این موضوع که نقطهضعف بعضی مجموعهها بود، تبدیل به معیاری برای مجموعهها شده است.
در حال حاضر مجموعه طنز خوب در آینده نزدیک نداریم. و اینکه چه اتفاقی باید بیفتد تا دوباره مجموعههای طنز خوب داشته باشیم؟
نویسندههای مجموعه طنز باید بهروز شوند. دیدن سریالهای روز جهان و حتی گذاشتن کارگاههای آموزشی برای نویسندهها میتواند بین سلیقه مردم و مجموعههای تلویزیونی یک توازن ایجاد کند. و اینکه دست نویسندهها برای نوشتن ایدههای طنز در ذهنشان باز باشد. البته تنها بخشی از این مشکلات به تلویزیون برمیگردد. جامعه توانایی روبرو شدن بعضی موضوعات طنز را ندارد. با هر قشری که میخواهیم وارد شوخی شویم، به آنها برمیخورد و دلخور میشوند. فکر میکنم فرهنگ شوخی کردن را نداریم. بارها تصمیم گرفتهایم که مجموعه "لورل و هاردی" را دوباره تلویزیون پخش کند که مردم متوجه شوند که همه اتفاقها کمدی است. کمدی برای کمدی است. برای خندیدن و شاد شدن مردم است. باید فرهنگسازی برای پذیرش کمدی شود که این مربوط به همه مردم است. تلویزیون باید دست من نویسنده را برای نوشتن کمدی باز بگذارند.
بعضی از شبکهها بهنوعی تلاش میکنند به سمت مجموعههای کمدی و خندهآور پیش بروند، نمونه آن مجموعه "خندوانه " است. برای اینکه مردم از تلویزیون دلزده نشوند، شما دراینباره چه نظری دارید؟
اگر مجموعه "خندوانه" از شبکهای غیر از شبکه نسیم پخش میشد، تاکنون پخش آن متوقف شده بود. دوره خیلی سختی است. همه مردم به سریالهای خوب دسترسی دارند و تلویزیون باید مراقب باشد تا این تعداد محدود مخاطب خود را هم از دست ندهد. به نظر من تلویزیون در رقابت با رسانههای دیگر جامانده است. تلویزیون باید زنگ خطری برای آینده باشد. تلویزیون بهنوعی الگوسازی اشتباهی در پیش گرفته است.
چرا در برابر این اتفاقات نویسندهها و کارگردانهای طنز تصمیم نمیگیرند که مدتی کار در تلویزیون را تعطیل کنند؟
مدتهاست که رضا عطاران دیگر مجموعه طنز نمیسازد و یا مهران مدیری سالها با تلویزیون کار نکردند، اما جایگزین مجموعههای این دوستان دیگر سریالها قرار گرفتند. آنچه ما میبینیم را هم نمیتوانیم اجرا کنیم.
شاید انگیزه نویسنده برای نوشتن یک مجموعه طنز تحت تأثیر شرایط بدی قرار گرفته که با مخالفت پخش چند سریال روبرو شده است؟
من مدتهاست صحبت نکردهام. مهران مدیری مدتها از تلویزیون دور بود. مدیری تا زمانی مورد توجه رسانه ملی ما بود که با پخش هر شب سریالش کلی آگهی تلویزیونی هم پخش میشد، اما در زمان پخش مجموعه این کارگردان، چقدر مخالفت شد. یا یک کارگردان خوب عمل میکند و یا بد، اما نمیشود که به نام کارگردان، پول زیادی وارد رسانه ملی شود، اما با کار و یا مجموعه او در نیمههای راه مخالفت کنند و کلاً مجموعه دیگری پخش شود. تلویزیون هم بهنوعی قربانی بعضی اتفاقات میشود.
تلویزیون پای کار یک جمع و یا گروه نمیتواند بایستد. به همین دلیل از کار کمدی تلویزیونی نمیتوان انتظاری بیشتر از این داشت. باید با همین مشکلات کار را ارائه داد. مثلاً مجموعه "سرزمین کهن" به کارگردانی کمال تبریزی یکی از سریالهای خوب بعد از انقلاب بود، اما چه سرنوشت بدی پیدا کرد. مشکل این مجموعه از همان ابتدا یک سوءتفاهم بود. مجموعهای که واقعاً یک کار تاریخی خوبی هم بود. سریال خوب یعنی آگهیهای خوب، مخاطب بیشتر و مقابله با ماهواره است. امیدوارم مدیران جدید روی این موضوعات وقت بگذارند. بههرحال 8 سال خیلی سخت را گذراندیم تا شرایط مناسب شود.
منبع:
هنر انلاین