ایران رمان

نسخه‌ی کامل: یک لحظه فکر کن با نفر قبلی باشی چه حسی بهت دست می ده
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13
حس خوبی دارم
حس ندارم کنارش راه می رم دیگه اپولو که هوا نمی کنم!dfgh
پریماه امشب یه چیزیشه....من اگه بخوام برم پیشش امشب نمیرم والا اعصاب که نداره یهو دیدی زد منو کشت
حس بدی نیس!
میشه وجودشو کنارم تحمل کرد!
(۲۶-۰۳-۹۴، ۰۹:۲۶ ب.ظ)SmIlE نوشته: [ -> ]حس بدی نیس!
میشه وجودشو کنارم تحمل کرد!
azxcazxcdviatyuiazsxirpairpadanitwai
حس خوبیه چون خیلی مهربونه.کلی باهم گرم میگیریمxcvl
حس جالبیه با هم نقشه قتل حدی رو می کشیم!bcmj
(۲۶-۰۳-۹۴، ۰۹:۳۱ ب.ظ)دایان نوشته: [ -> ]
(۲۶-۰۳-۹۴، ۰۹:۲۶ ب.ظ)SmIlE نوشته: [ -> ]حس بدی نیس!
میشه وجودشو کنارم تحمل کرد!
azxcazxcdviatyuiazsxirpairpadanitwai
اینا که گفتی ینی چه؟
راس میگه دوتا قاتل زنجیره ای که خانومه رمان نویسو خواهیم کشتxcvb
چقدر شماها خطرناکیدxcvb
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13