ایران رمان

نسخه‌ی کامل: قیمت معجزه چند است؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
زمانی که تس بچه ی هشت ساله ای بود،شنید پدرومادرش درباره ی برادر کوچکترش باهم صحبت می کنند.تنها چیزی که فهمیده بود این بود که برادرش سخت بیمار است وان ها پولی برای مداوایش نداشتند. در حال حاضر فقط یک عمل جراحی پرهزینه می توانست اورا نجات بدهد واین طور به نظر می رسید هیچ کسی نبود که به ان ها پول قرض بدهد.تس شنید که پدر با صدایی اهسته وهمراه با نا امیدیبه مادرش گفت فقط یک معجزه می تواند پسرمان رانجات دهدتس بهاتاق خوابش رفت واز داخل گنجه قلکش رادر اورد.او تمام پول های داخل قلک را خالی کردولا دقت ان هاراشمرد. سپس اهسته از در عقبی خانه خارج شد وبه داروخانه رفت.او منتظر شد تا دارو ساز به او توجه کند،امااو انقدر مشغول صحبت با یک مرد دیگر بود که متوجه حضور دختر بچههشت ساله نشده بود.بالاخرهتس پول هایش رااز قلک دراوردو محکم روی شیشه پیشخوان زد.داروسازبا لحن تندی گفت چی می خواهی/تس جواب داد:برادرم خیلی مریض است...ومن میخواهم برایش معجزه بخرم

داروساز گفت:((ببخشید!))دختر کوچولو توضیح داد اسم برادرم آندرو است وچیز بدی داخل سرش رفته ورشد می کندوپدرم میگوید فقط یک معجزه می توانداورا نجات دهد.قیمت معجزه چند است؟دارو ساز گفت:((دختر کوچولو!ما اینجا معجزه نمی فروشیم.متاسفم که نمی توانم به تو کمکی کنم)).تس گفت من برای خریدن معجزه پول دارم.اگر هم پولم کافی نیست،بعدا بقیه اش رابرایتان می اورم.فقط به من بگوییدقیمتش چند است؟برادر دارو ساز که لباس های تمیزومرتبی بر تن داشت از دختر کوچولو پرسید:((برادرت به چه نوع معجزه ای احتیاج دارد؟))تس گفت نمی دانم.فقط می دانم که برادرم خیلی مریض است ومادرم می گویدکه او باید عمل شود.اما پدرم نمی تواندهزینه ی ان را پرداخت کند،بنابراین من می خواهم پول ان را بدهم.مرد از اوپرسید چقدر پول داری؟تس با صدای ارامی گفت یک دلارویازده سنت.این تمام پولی است که من دارم اما اگر لازم باشدمی توانم یکم دیگر هم بپر دازم.ان مرد لبخند زد وگفت فکر می کنم این مقدار برای خریده معجزه برادرت کافی باشد.مرد او را بغل کرد وگفت مرا به خانه ی تان ببر می خواهم برادر ووالدینت را ببینم،فکر کنم معجزه ای که می خواهی پیش من باشد.

ان مرد شیک پوش دکتر فوق تخصص مغزواعصاب بود.عمل با موفقیت انجام شد.والدین تس خیلی خوش حال بودندومادر اهسته گفت این عمل جراحی یک معجزه واقعی بود.من هنوز نمی دانم که هزینه ی جراحی چقدر است؟تس لبخند زد او می دانست که قیمت واقعی معجزه چقدر است.یک دلارویازده سنت...به علاوه باور وایمان یک کودک
Like