ایران رمان

نسخه‌ی کامل: دفتر اشعار| پروانه فتاحی طاری
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5
(کــاش می شــد)
کاش می شد ظرفیت ها را قالب گرفت
کاش می شد در باریکه های سیال ذهن
تصویری از فرداهای دور برداشت
تا با آن لحظه های زیبا کاشت
کاش می شد هر روزی را که بد بود برداشت
جای آن روز،روز دیگری کاشت
کاش می شد
کاش می شد با تمام باورها
با زورقی به سوی دریاها رفت
و از آنجا
تا فروغ بی نشانه
تا رویاها
تا اساطیر
با پای برهنه تنها رفت.
(جاودانگی)
آن سوی سد زمان
نگاهی است
که مرا می خواند
رد نتوان شد از آن
برای همیشه
همان جا می ماند.
(گل های خیال)
گل های خیالم
پژمرده می شوند
چون گل های زینتی
و می روند تا کنار طاقچه جایی بگیرند
تنگ ماهی توی طاقچه می شکند
ماهی ها
به خیال خود
رهسپار دریا می شوند.

**********
(صورتک خیال)
انگار صورتک خیال من
امشب می خندد
شاید می گرید
تا به حال دیده ای کسی را
که نمی دانی
می خندد یا می گرید
صورتک خیال من امشب
مانند دلقکی خندان
جوان است
تو می فهمی؟
تو
می دانی؟
(تبسم خیال)
در شن زارهای خیال
به تبسم ذهن رسیدم
با ناباوری بهت
به نگاه سبز چمن خیره شدم.
(بارش خیال)
در بارش خیال
و در تبسم نسیم
تو را در فراسوی آسمان ها
و بالاتر از
نور خورشید و ماه دیدم
و تو در
عطشناکی کویر
نگاه مرا سبز کردی
اما در بارش خیال
گاهی از زردی گل یخ
سردم می شود.
(شاخه های نور)
من جانماز کودکی را دیدم
که شاخه شاخه نور بود
گلبرگ های آن ذره ذره
مظهر حضور بود
همان روز
کودکی دیگر
از لب باغچه گل بر می داشت
و در درون بافته های ذهنش می کاشت
و چه صمیمی
لبخند عشق می زد
بدون آن که نگاهش کنم
نگاهم می کرد.
(خواب مرواریدها)
شبی خواب دیدم
کنار دریا
با مرواریدها
خانه ای ساخته ام
مرواریدهای ریز و درشت
دست مهربانی
جدا می کرد از هم
هزاران مروارید
بوی نم می آمد
و صدفی که هنوز تشنه قطره آبی بود
آرام،آرام
پلک زدم
سقف آبی آسمان
وصله ی خوابم شد
و دگرگونی آن خواب قشنگ
قطره های باران بود
که از سقف اتاقم می چکید.
(دست های فرشتگان)
شبی خواب دیدم
دست هایی چون فرشتگان
اما آدمیزادگان
آسمان را چراغانی می کنند
و کودکان روی زمین
برای آنان دست افشانی می کنند
خواب دیدم آن شب
چه شبی بود
شبی سخت و عجیب
پاره های ظلمت
ذره ذره می پوسید
شاخه های نور بود
که از زمین می رویید.
آسایش دوباره

كاش
زمین ساخته می شد
با سفالینه های دیگری
منو تو و دیگری
با زایشی دوباره
آسایشی دوباره می یافتیم
صفحات: 1 2 3 4 5