ایران رمان

نسخه‌ی کامل: بزرگان تاریخ پیش از مرگ خود چه گفتند؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.

وبسایت لاپلاس: نیکولای گوگول یک نردبان چوبی خواست، چاپلین حتی در لحظات آخر هم دست از شوخی برنداشت و با کشیشی که بر سربالین او حاضر شده بود مزاح کرد، چرچیل از خستگی مفرط خود سخن گفت و برنارد شاو از اینکه در حال یک تجربه جدید است خرسند بود.

در این بخش آخرین جمله ای که 14 نفر از مشاهیر پیش از چشم فرو بستن از جهان بر زبان آورده اند نقل می شود:

[عکس: 601149_453.jpg]
آلبرت انیشتین: من کارم را همین جا به پایان رساندم...

[عکس: 601150_332.jpg]
چارلز (پادشاه انگلستان ): مرگ من زیاد طول کشید، امیدوارم من را ببخشید...!!

[عکس: 601151_829.jpg]
بنیتو موسولینی: به سینه ام شلیک کنید!!

[عکس: 601152_364.jpg]
بتهوون : کمدی تمام شد!

[عکس: 601153_340.jpg]
چارلی چاپلین: در پاسخ به گفته کشیش درباره اینکه امیدوارم خداوند روح شما را قرین رحمت کند گفت: چرا نکند؟ هر چی باشه روح من مال خودشه!

[عکس: 601154_387.jpg]
وینستون چرچیل: ان قدر از همه چیز خسته شده ام که ..

[عکس: 601155_600.jpg]
آنتوان چخوف: خیلی وقت بود که شامپاین ننوشیده بودم...!!

[عکس: 601156_813.jpg]
چه گوارا: شلیک کن ترسو، در نهایت فقط یک نفر را خواهی کشت!

[عکس: 601157_617.jpg]
گوته : کمی نور بیشتر می خواهم...

[عکس: 601158_683.jpg]
نیکولای گوگول: یک نردبان، یک نردبان چوبی بیاورید.

[عکس: 601159_781.jpg]
ویکتور هوگو : یک نور تاریک می بینم!

[عکس: 601160_467.jpg]
کانت: این خوبه!

[عکس: 601161_451.jpg]
جورج برنارد شاو : این هم برای من یک تجربه جدید خواهد بود!

[عکس: 601162_200.jpg]
سلطان سلیمان (شاه عثمانی) : یک دست من را از تابوتم بیرون بگذارید تا مردم ببینند سلطانی چون من با دست خالی از دنیا می رود


چارلى چاپلين از همه بهتر گفته بودهxcvl