ایران رمان

(۲۹-۰۵-۹۴، ۱۰:۳۰ ب.ظ)eris نوشته: [ -> ]دیگه نمیتونم تحمل کنم برنده هارو مشخص می کنممیدونم در حقتون بدجنسی کردم ولی نمی تونستم جلو خودمو بگیرم خخخخبرنده ها:
ایدا
افروز
ساقیِ عزیز
ببخشید دوستان همتون سرکاربودینمن توعکس نبودم داشتم از دوستام عکس می گرفتم به کسایی که لطف کردنو نظردادن سه تااعتبار ناقابل که چیز نه چندان با ارزشیه رو بهتون تقدیم می کنم این فقط محض سرگرمیه دوستان بود نه چیز دیگه ببخشید اگه کسی ناراحت شدبه خصوص شما اشوب خانوم

ناراحت نشدم

اي نامرد
ما رو بگو چقدر براي اين عكسه فسفر سوزونديم
ولي ممنون از سركاريه جالبت

نه بیام حالا سیر بزنمت یا نه؟

(۳۰-۰۵-۹۴، ۱۲:۰۶ ق.ظ)elena.r نوشته: [ -> ]نه بیام حالا سیر بزنمت یا نه؟

خخخخ ببخشیدددددددددددددد

وای خب زودتر میگفتی از مخمون اینقد کار نکشیم خب تعجب میکنه وقتی زیاد ازش کار بگیرم

(۳۰-۰۵-۹۴، ۱۲:۳۹ ق.ظ)cOdE brEakEr نوشته: [ -> ]من فهمیده بودمااااا ولی نگفتم ریا نشه

ارهههههه ارواح عمه ی نداشتم

ای بابا

eris عزیز مرسی

ارییییییس
از دست تو من چکار کنم دختر
اما خودمونیما خیلی باحال بود