ایران رمان

نسخه‌ی کامل: محل نامزدبازی دکتر ظریف!
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
[عکس: %D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%81.jpg]

دکتر ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در کتاب آقای سفیر از سن ازدواج خودش و فرزندانش می گوید. مجمد جواد ظریف در کنار مطالب از زندگی خصوصی اش ، جایی را که به همراه همسرش در دوران نامزدی می رفتند را لو داد.


بخشی از زندگی شخصی دکتر ظریف

حمدجواد ظریف درباره نحوه ازدواج خود و فرزندانش در کتاب آقای سفیر می گوید: اقامت بنده در ایران سه هفته به طول انجامید. در ماه مبارک رمضان بود که روزی خواهرم آن ها را به خانه خود دعوت کرد. دو خانم جوان آمدند، اما من دقت نکردم و حتی متوجه نشدم منظورشان کدام یکی از آن ها است.
خانم بنده در سن 12 سالگی پدرشان را ازدست داده اند. در آن زمان ایشان 17 سال داشتند و من 19 ساله بودم که ازدواج کردیم. جالب اینکه پسرم نیز در سن 19 سالگی و دخترم نیز در سن 17 سالگی ازدواج کردند.

[عکس: %D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%81.jpg]

مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراین، با اجازه آن ها همراه خواهر و شوهر خواهرم به خواستگاری رفتیم. ایشان همان طور که فکر می کردم، متدین و انقلابی بودند. به یاد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حدیث خواندم که ایشان پسندیده بودند. زمانی که به خانه بازگشتیم به مادرم اطلاع دادم که برای تشریفات به اصفهان بیایند. نامزدی مان مصادف با شب های احیاء بود.
در شب های احیاء در اصفهان آقایی به اسم آشیخ مهدی مظاهری، دعای ابوحمزه ثمالی می خواند و هنوز هم می خواند. ما به همراه خواهر همسرم به دعای ابوحمزه می رفتیم و این نامزد بازی ما بود. پس ازآن به دلیل اینکه یکی از اقوام پدرم، مرحوم آقای میرزا محمدجعفر کازرونی توسط گروه فرقان ترور شده و فوت کرده بودند، عقد مختصری گرفتیم و بعد به مشهد مشرف شدیم. سپس بنده به تهران آمدم و ازآنجا به آمریکا رفتم. همسرم نیز به اصفهان نزد مادرش بازگشت.