ایران رمان

نسخه‌ی کامل: داستان های ترسناک...
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
[عکس: horror-desktop-background_102044_12.jpg]



کوتاه ترین داستان ترسناک دنیا:
آخرین انسان زمین تنها در اتاقش نشسته بود که ناگهان در زدند!!؟

[عکس: 27139_672.jpg]

سال داستان ترسناک خارجی داستان ترسناک جوزف عکس و داستان ترسناک داستان ترسناک بهشت زهرا داستان ترسناک قبرستان داستان ترسناک جن وارواح داستان ترسناک جن داستان کوتاه ترسناک به زبان انگلیسی داستان ترسناک ایرانی واقعی داستان ترسناک واقعی ایرانی داستان های خیلی ترسناک داستان ترسناک باحال فیلم داستان ترسناک آمریکایی داستان ترسناک جن گیر داستان ترسناک دانلود داستان ترسناک واقعی خارجی داستان ترسناک ایرانی ک داستان ترسناک داستان ترسناک جن ایرانی داستان ترسناک سرکاری داستان ترسناک کوتاه


[عکس: Poltergeist.jpg]

معمولاً بزرگترین خطری که موقع مواجه شدن با ارواح (Ghosts) ما را تهدید می کند این است که مجبور شویم شلوارمان را عوض کنیم! اما ارواح عذاب دیده و شکنجه دیده مردگان همیشه بی خطر از آب درنمی آیند. گاهی مردگان یاد می گیرند چگونه با دنیای ما ارتباط برقرار کنند. این روح های ناآرام همان ارواح خبیث (Poltergeist) هستند که بر اساس داستان ها، گاهی می توانند به شدت شرور و بی رحم باشند. ارواحی که داستان آن ها در اینجا روایت خواهد شد از آن دسته ارواحی هستند که مطمئناً هیچ دوست ندارید سر و کله شان توی زیرزمین و انباری خانه تان پیدا شود. ضمناً فراموش نکنید که این ها فقط داستان های ارواح هستند. راست و دروغش پای گوینده ها!




بخش نخست داستان های ترسناک از ارواح خبیث و شرور (Ghost and Poltergeist horror stories) که وارد دنیای زنده ها شده اند و به دلایلی نامعلوم آن ها را آزار می دهند.

قبرستان گریفرایرز (Greyfriars) [عکس: 1-cemetary2.jpg]

قبرستان گریفرایرز در ادینبرو محل رفت و آمد یک روح بسیار خبیث است. محل دقیق حضور این روح، قبر جورج مکنزی، وکیل اسکاتلندی قرن ۱۷ ام، است. وی فردی است که باعث شد ۱۸۰۰۰ تن از مخالفان شاه چالرز دوم اعدام شوند و به همین دلیل هم لقب «مکنزی خونخوار» را به او داده بودند. اما به نظر می رسد مکنزی پس از مرگ هم دست از وحشیگری و خباثت برنداشته است.

در سال ۱۹۹۹، یک مرد بیخانمان برای حفظ خود از سرما وارد قبر مکنزی شد. اما وقتی خواست داخل تابوت شود اتفاق وحشتناکی افتاد. تابوت ناگهان در هم شکست و مرد بیخانمان که وحشت زده شده بود، در حالی که گرد و خاک استخوان های جسد به تمام تنش چسبیده بود، پا به فرار گذاشت. از آن سو مرد دیگری که از آن حوالی می گذشت با دیدن وضعیت مرد بیخانمان دچار وحشت شد و فکر کرد روح دیده است. اما روح واقعی هنوز خود را نشان نداده بود.
داستان ترسناک جن داستان ترسناک آمریکایی داستان ترسناک کوتاه داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک ایرانی داستان ترسناک جدید داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک خارجی داستان ترسناک 2015 داستان ترسناک 94 داستان ترسناک تخیلی
چیزی نگذشت که مردم ناحیه ادعا کردند روح خشمگین مکنزی را در اطراف قبرش دیده اند. کار به جایی رسید که شورای شهر ورود عموم را به قبرستان ممنوع اعلام کرد تا این که جان-اندرو هندرسون، راهنمای تور محلی، یک تور رسمی بازدید ازارواح به راه انداخت. از آن زمان تا کنون، ۳۵۰ نفر ادعا کرده اند که یک روح خبیث در حالی این قبر به آن ها حمله کرده است و زمزمه هایی از آسیب های جدی مثل شکستگی استخوان افراد وجود دارد. ۱۷۰ نفر هم طی تور بازدید از ارواح از ترس از حال رفته اند.
داستان ترسناک جن داستان ترسناک آمریکایی داستان ترسناک کوتاه داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک ایرانی داستان ترسناک جدید داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک خارجی داستان ترسناک 2015 داستان ترسناک 94 داستان ترسناک تخیلی
راهب سیاه پوش پانتیفرکت [عکس: 2-monk.jpg]

در دهه ۱۹۷۰، یک خانه معمولی در بازار-شهر پانتیفرکت واقع در انگلستان به ادعای برخی میزبان «خبیث ترین روح تاریخ اروپا» شده بود. این روح که به روح خبیث پانتیفرکت معروف بود، راهب سیاه پوش پانتریفکت نیز نامیده می شد چرا که مردم معتقد بودند او روح راهبی است که در قرن ۱۶ میلادی به قتل رسیده است.

کوی شرقی پلاک ۳۰ منزل خانواده پریچارد بود، جایی که جو و جین به همراه پسرشان فیلیپ و دخترشان دایان زندگی می کردند. این خانواده ادعا می کردند یک روح که خودشان نام او را «فرِد» گذاشته بودند به شکل های مختلف آن ها را اذیت می کند. «فرد» وسایل خانه آن ها را به این طرف و آن طرف پرتاب می کرد، اتاق ها را سرد می کرد، و در کف خانه گودال ایجاد می کرد. علاوه بر همه این ها به ساندویچ مربای خانواده هم ناخنک می زد و روی دستگیره در از خود لکه هایی بر جا می گذاشت. این روح بی قرار تخم مرغ ها را هم اتاق به اتاق جا به جا می کرد و بعد هم آن ها را می شکست.
داستان ترسناک جن داستان ترسناک آمریکایی داستان ترسناک کوتاه داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک ایرانی داستان ترسناک جدید داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک خارجی داستان ترسناک 2015 داستان ترسناک 94 داستان ترسناک تخیلی
البته خرابکاری های فرد به همین چیزها ختم نشد. یکی از وحشتناک ترین اتفاقاتی که برای این خانواده افتاد وقتی بود که روح خبیث دختر خانواده یعنی دایان را از گردن ش گرفت و کشان کشان از پله ها به طبقه بالا برد. ظاهراً جای دست های روح روی گردن دایان باقی مانده بود. یک بار دیگر هم روح سعی کرده بود دایان را با سیم برق خفه کند. شهردار منطقه، پلیس، و چندین جن گیر و پژوهشگر ارواح از این خانه بازدید کرده اند.

یکی از افرادی که به دست بودن ماجرای روح پانتیفرکت اعتقاد داشت کارول فیلدهاوس، همسایه دیوار به دیوار خانواده پریچارد بود. کارول ادعا داشت که روح گاهی از دیوار رد شده به خانه اش سرک می کشد. وی حتی مدعی شد که فرِد را دیده و با او حرف زده است، هرچند که خود روح بیشتر اوقات همان جا می ایستاده و نگاههای تهدیدآمیز به او می کرده است. او می گوید قد این روح تقریباً ۱ متر و ۶۵ سانتی متر بوده است.
داستان ترسناک جن داستان ترسناک آمریکایی داستان ترسناک کوتاه داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک ایرانی داستان ترسناک جدید داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک خارجی داستان ترسناک 2015 داستان ترسناک 94 داستان ترسناک تخیلی
خانه پلاک ۳۰ هم اکنون خالی است و راهب سیاه پوش از این موضوع راضی است. کارول می گوید: «او همیشه به ما می گفت هر کسی که به این خانه اسباب کشی کند به ۱۲ ماه نرسیده فرار خواهد کرد».

روح خبیث ساوث شیلدز [عکس: 3-south-shields.jpg]

شهر کوچک ساوث شیلدز در فاصله کوتاهی از شمال پانتریفکت قرار دارد. در تابستان سال ۲۰۰۶، یک زوج جوان و پسر سه ساله شان در همین شهر توسط یک روح بدذات مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. نام اصلی این زوج هیچ وقت فاش نشد اما مردم آن ها را با نام های مارک و ماری آن می شناسند.
داستان ترسناک جن داستان ترسناک آمریکایی داستان ترسناک کوتاه داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک ایرانی داستان ترسناک جدید داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک خارجی داستان ترسناک 2015 داستان ترسناک 94 داستان ترسناک تخیلی
رفت و آمد روح به خانه آن ها در سال ۲۰۰۵ آغاز شد. روح مورد نظر حضور خود را با تغییر دکوراسیون خانه آغاز کرد. او صندلی ها را روی هم می چید، کشوی کمدها را بیرون می کشید و درهای خانه را به هم می کوبید. اما این تازه اول کار بود. روح داستان ما بدخواه تر از این حرف ها بود و دست روی چیزی گذاشته بود که به عقل جن هم نمی رسید: عروسک های پشمالوی کوچک.

یک شب، ماری آن که همراه همسرش روی تخت خوابیده بود احساس کرد سگ عروسکی پسرش به سرش اصابت کرد. او بلند شد و به محض این که چراغ را روشن کرد یک سگ عروسکی دیگر به سویش پرتاب شد. زن و شوهر خود را زیر بالش پنهان کردند اما گویی چیزی به زور سعی می کرد بالش را از رویشان بردارد. ناگهان مارک از درد فریاد کشید و ۱۳ جای زخم روی گردن ش پدیدار شد. زخم ها تا صبح ناپدید شدند.

اگرچه این روح خبیث نشان داده بود که قدرت آسیب رساندن به انسان ها را دارد، اما ظاهراً بیشتر با عروسک ها مشکل داشت. مثلاً یک بار اسب اسباب بازی را از سقف آویزان کرد و یک :.۷٫ار دیگر یک عروسک کوچک را روی صندلی بالای پله ها انداخت و پنجه هایش را با یک تیغه تیز برید. روح روی وایت برد کوچک پسر خانواده پیغام هایی می نوشت و حتی گاهی اس ام اس می فرستاد (اسم ام اس ها از هیچ موبایل یا کامپیوتری در جهان فرستاده نشده بودند). پیغام های او معمولاً تهدید آمیز بودند، جملاتی همچون: «می کشمت.»

حتی پسر سه ساله خانواده هم گاهی گم می شد و بعد در جاهای عجیب و غریب خانه مثل داخل کمد یا زیر میز در حالی که خودش را در پتو پیچیده بود پیدا می شد. البته این کارها برای بچه ای در این سن طبیعی است اما پدر و مادرش معتقد بودند همه این ها تقصیر مهمان ناخوانده جهنمی خانه آن هاست.
داستان ترسناک جن داستان ترسناک آمریکایی داستان ترسناک کوتاه داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک ایرانی داستان ترسناک جدید داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک خارجی داستان ترسناک 2015 داستان ترسناک 94 داستان ترسناک تخیلی
خانواده نگون بخت از مایک هالول و دارن ریتسون، پژوهشگران امور ماورایی، دعوت کردند که موضوع را بررسی کنند. این پژوهشگران عنوان کردند که اگرچه مارک به نظر از آن دسته آدمهایی است که دوست دارند دیگران را سر کار بگذارند، اما داستان روح خانه آن ها واقعی است. آن ها کتابی هم در این باره نوشتند. از جمله عکس هایی که در وبسایت مربوط به این کتاب گذاشته شده تصویر یک بطری پلاستیکی است که به طرز عجیبی بین زمین و هوا قرار گرفته و پیغامی روی تخته نقاشی مغناطیسی که می گوید: «از اینجا برو.»

قاتل سگ کاونتری [عکس: poltergeist-2.jpg]

یک خانواده در شهر کاونتری انگلستان با ارسال این ویدئو به صورت آنلاین، خود را معروف کردند. برای کسانی که نمی توانند ویدئو را ببینند، در این ویدئو در کمد خود به خود باز می شود و یک صندلی خود به خود در اتاق به حرکت در می آید. البته در ویدئو کف خانه و داخل کمد را نمی توانیم ببینیم. ممکن است به پایه صندلی طناب بسته شده باشد، ولی چرا باید کسی خود را به این همه دردسر بیندازد تا معروف شود؟
داستان ترسناک جن داستان ترسناک آمریکایی داستان ترسناک کوتاه داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک ایرانی داستان ترسناک جدید داستان ترسناک واقعی داستان ترسناک خارجی داستان ترسناک 2015 داستان ترسناک 94 داستان ترسناک تخیلی
لیزا منینگ، ساکن کاونتری ادعا می کند آنچه که در ویدئو ثبت شده واقعی است، و روح خبیث خانه آن ها سگ سالم خانواده را از پله ها به پایین هل داده و او را کشته است. خانم منینگ برای اثبات ادعای خود از یکی از برجسته ترین مدیوم های انگلستان یعنی «درک آکورا» دعوت کرد تا به خانه اش بیاید.

آکورا پس از برقراری ارتباط با روح عصبانی عنوان کرد که نام او «جیم» است و همه دردسرها هم زیر سر اوست. سپس خانه را از وجود روح پاکسازی نمود. خانم منینگ که از نتیجه بسیار راضی بود گفت: «خیلی سریع همه مشکلات حل شد. حالا می توانم راحت در این خانه زندگی کنم.»