ایران رمان

نسخه‌ی کامل: دخترا به خودتون افتخار کنید
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2
در کودکی:

پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی کوچولو روی دستشان میخورد.
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟


روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :

پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند.
دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند.




هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :[b]


پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون.
[b]دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود.
[/b]
هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :

پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد.
دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند.








روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :


پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره ۴ میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند.
[b]دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟
[/b]


در ۱۸ سالگی :[b]


پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و ۲ سال از زندگیشان هدر نرود.
[b]دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .
[/b]
در دانشگاه :
[b]
پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند.
دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند

[/b]





در هنگام نمره گرفتن :[b]


پسرها خودشان را میکشتند تا ۹٫۵ آنها ۱۰ شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند.
[b]دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره ۴٫۵ آنها به ۱۷ تبدیل میشود.
[/b]


در مخ زدن :

پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
[b]دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.
[/b]




[b]هنگام خواستگاری :[b]


پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند.
[b]دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند
[/b]


هنگام زندگی عشقولانه دو نفره :

پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند.
[b]دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.




کار کردن :

پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند.
[b]دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند.
[/b]

[/b]

[/b]
[/b]

[/b]
[/b]


[/b]

دلم برای پسرا کباب شد.مظلوم واقع شدن !!!!!Huh
بیچاره ها
اخــــــــی
asna
خوب کاربران محترم من میگم مظلوم شما همه با هم یک صدا بگید : پسررررررررر asna
یک لبخندمیزنند؟
نه بابا کاربه لبخندواینا نمی کشه !
یه باربگن اســـــــــــــــتــــــــــــــــاد کارحله!asna
خیلی باحال بودasna
میسیmara
یعنی خیلی حال کردم باهاشasnaasna
حقشونه بابا
نويسنده اش مدافع حقوق پسرا بوده!
خيلى هم اغراق كرده!:-2-42-:
بیچااااره پسرررر هااا
صفحات: 1 2