ایران رمان

نسخه‌ی کامل: لباس زیبای دروغ
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
روزي دروغ به حقيقت گفت: مــــيل داري باهم به دريـــا برويم و شنـــا کنيم، حقيقــت ساده لــوح پذيرفت و گول خورد.

آن دو با هم به کنار ساحل رفتند، وقتي به ساحل رسيدند حقيقت لباسهايش را در آورد.

دروغ حيلــــه گـــر لباسهاي او راپوشيد و رفت.

از آن روز هميشه حقيقت عــــريان و زشت است، اما دروغ در لبــــــاس حقيقت با ظاهري آراسته نمايان مي شود