ایران رمان

نسخه‌ی کامل: یه جمله طنز بگو و برنده شو :))
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2
سلام بر کاربران عزیز ایران رمانی [عکس: xcvk.gif]


با یه مسابقه شاد و اینبار طنز در خدمتتون هستیم
asnaasnaasna


مختصر و مفید میگم :


یه جمله طنز به اول مهر بگو

و یا

یه خداحافظی طنز با تابستون داشته باش


لطفا در ادامه همین تاپیک جملات طنز خودتون رو قرار بدید.

  • مهلت ارسال آثار: از امروز تا هفتم مهرماه


پس از نظرسنجی ، به نفرات برتر جوایزی از جنس اعتبار تعلق خواهد گرفت .
Tongue



ieirببینم اینبارم می ترکونید آیا ؟ieir


همین دیگه .سپاس
mara

سلام به ثمین بانو جان
باسپاس بسیار بابت طرح و اجرای یه مسابقه داغ دیگه!!

من یه سوال دارم :
با اجرای مسابقه به این صورت ، آیا همه ما بی طرفانه هنگام رای دادن و منصفانه رای خواهیم داد؟!
mara

بچه ها جمله طنز بگید دیگه

هم فضای انجمن شاد بشه و هم ایشالا برنده مسابقه بشین

maramaramara
تاپیک برو بالا



حرف دل دانش آموزان تو این روزا


zaps«مدرسه»zaps

یه پاییز زردو
زمستون سردو

یه کلاس تنگو
یه درس مشنگو

غم جمعه عصرو
مشقا مونده رو دستو

یه دنیا سوالو
رو دستم گذاشتی

کتابی دروغو
تکالیف بوقو

یه درس عمیقو
یه هفته دریغو

یه مغز مریضو
یه کوییز ریزو

یه دنیا محالو
تو سینم گذاشتی

تابستون کجایی ؟ دقیقا کجایی؟
کجایی تو بی من , تو بی من کجایی؟

تعطیلات کجایی؟ دقیقا کجایی؟
کجایی تو بی من , تو بی من کجایی؟
خب صدف که گل کاشت.ieir

منم با اجازتون پا درمیدان رقابت میزارم .

بریم که داشته باشیم پست شرکت در مسابقه رو


سلام ای غروب غریبانه ی مهر
سلام ای طلوع سحرگاه اول

خداحافظ ای بی خیالیِ هر صبح
خداحافظ ای خوابِ تا لنگه ی ظهر

خداحافظ ای درام های شبانه
خداحافظ ای دائما پیشِ خاله

سلام ای همه درس و مشقِ تلنبار
که همیشه بودم من از تو ، فرار

سلامی به تو امتحانِ نهایی
خداحافظ ای پُست هایِ بداهی

تو را می سپارم به اد لیست ذهنم
همه ی شما کاربرانِ مجازی

اگر شب نشینم اگر جغد گونه
تو هم مثل من بودی یادت بمونه

مرا اندکی یاد کن، جان عمه
به وقت فراغت دمی بی بهانه

تو تنها نمی مانی ای یار مجازی
تو را می‌سپارم به خرداد بعدی
تو را می‌سپارم به خرداد بعدی

zaps

یک مهر معلم ادبیات به بچه ها گفت: خب بچه ها می خواهیم درس های پارسال دوره کنیم. خوب پسرم شما بگو. شاعر این شعر کیه؟
« سعدیا! مرد نکو نام نمیرد هرگز»
- خانم اجازه یک راهنمایی می کنید؟
- اسم شاعر توی شعر هست.
- آهان! فهمیدم. جواد نکونامه!!!
چقدر دلگیر است غروب ۳۱ شهریور ..
حتی دلگیر تر از هسته قرمه سبزی در لقمه ی اخر و نخوردن ته دیگ ماکارونی ..
چقدر درد اور است لباس های فرم تمیز و اتو کشیده که نشانه ی شروع مدرسه هاست..
کتاب های جلد شده و تنها جمله ی که عجیب نمک روی زخم هایمان میپاشد :
( شب زود بخواب .. فردا باید ساعت شیش بیدار شی ..)
و انجاست که دلت عجیییییب هوای بیدار ماندن های شبانه را میکند و اروزو میکنی به حیوانی مانند جغد تبیدل شوی ..
نمیفهمی چگونه سه ماه میگذرد و به زودی شروع میشود ماه مهر و بازهم بوی گندش که تمام شهر را فرا گرفته ..
دلت خواب های طولانی میخواهد و تنها میتوانی به ان فکر کنی ..ان هم در ارزوهایت ..
چشمهایتان را میبندید و به این فکر میکنید که برگه اخرین امتحان را میدهید و وقتی به خود می اید بر زمین افتاده اید و بازهم ۳۱ شهریور است .. روزی که دست کمی از ۱۳ فروردین ندارد ..
خلاصه من دلم طلسمی میخواهد که زودی برگردم به اولش .. اول اولش .. و انجاست که از خدا یک دستگاه منجمد کننده میخواهم و روز ها را منجمد میکنم..
وااای که وقتی یاد حمل ظرف غذا ها میوفتم ماتم میگیرم... هر روز کول بار سنگین و سخت تر از همه بیدار شدن های مداوم..و پنجشنبه های که میخواستند از ما بگیرندش ..اه خدا .. یکم از شاددددی تابستان میخواهم ... ای کاش دو دیو سیاه (معاون ها ) ناپدید شوند و معلم ریاضی را گروگان بگیرند و معلم تاریخ به ۲۰ قرن پیش برگردد و معلم علوم توسط باکتری ها تجزیه شود و معلم دینی توسط خدا به سوسک تبدیل شود ..و معلم سبک زندگی دعواش شود و بیوفتد زندان ..و معلم املا به دار کلمات اویخته شود ..
خلاصه ..خدا میشود کاری برایم انجام دهی ؟؟؟؟
قول میدهم تمام اعمال دینی را انجام دهم ولی تو جان من تابستان را بگردان .. فقط همین
پایان..




میدونم متنم زیاد طنز نبود .. ولی باز بهتر از این بود که تاپیک به این جالبی خالی بمونه ..
راستی .. من قصد توهین به هیچ یک از معلم های عزیز کشورمونو ندارم و اینم فقط طنز و برای مزاحه..












مهلت ارسال آثار فقط تا هفتم مهر ماه
xcvl


تمدید نمیشه . بشتابید
oad
“برخیز و مخور غم جهان گذران”
“بنشین و دمی به شادمانی گذران”
.
.
.
.
.
اتفاق خاصی نیافتاده !
معلم ورزش نیومده بود
معلم ادبیات داره بشین پاشو میده!!!


[size=xxx-large]#####[/size]


تابستان خود را چگونه گذراندید؟


به نام خدا
کنار پریز زیر شارژر!!!!
asna


کم بود نه؟! خب بیشتر از این نداشتم!!xcvb
من دانش اموز نیستم ..ترم اخر دانشگام هیچی به ذهنم نرسید ...ولی این شعر چندی پیش دیدم که بسی به دوران مدرسه من می خورد ...گفتم بزارم ریاضی فیزیکا هم حالشو ببرن ....اگم نخواستین تو مسابقه نزارین چون مال خودم نیست ...من طبع طنز ندارم..








باز هم خواب ریاضی دیده ام خواب خطهای وازی دیده ام خواب دیدم می خوانم ایگرگ زگوند خنجر دیفرانسیل هم گشته کند از سر هر جای گشتی میپرم دامن هر اتحادی می درم
دست و پای بازه ها را بسته ام از کمند منحنی ها رسته ام شیب هر خط را به تندی می دوم گوش هر ایگرگ و شئ را می جوم گاه در زندان قدر مطلقم گاه اسیر زلف حد و مشتقم
گاه خط ها را موازی می کنم با توانها نقطه ها بازی می کنم لشگری تمرین دارم بی شمار تیمی از فرمول دارم در کنار ناگهان دیدم توابع مرده


اند پاره خط نقطه ها پژمرده اند کاروان جذر ها کوچیده است استخان کسرها پوسیده است
از لگ و بسط و نپر آثار نیست ردپایی از خط و بردار نیست هیچکس را زین مصیبت غم نبود صفر صفرم هم دگر مبهم نبود آری آری خواب افسون می کند عقده را از سینه بیرون می کند
مردم از این ایکس و ایگرگ داد داد روز های بی ریاضی یاد باد.
صفحات: 1 2