ایران رمان

نسخه‌ی کامل: (( اینجاا قحطی عاطفه هاست ))
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
+_+ مَترسک را دار زدند

به جُرم دوستی با پَرنده ....

که مَبادا تاراج مَزرعه را

به بوسه ای فروخته باشَد..؟‼..

چه راست میگفت

سُهراب :


(( اینجآ قَحطی

عاطِفه هاست ))
ای مَتَرسَک ....

آنقَدر دَسْتهایت را باز نَکُن...

کَسیییی تو را در آغوش نمی گیرد ...

ایستآدگی هَمیشه تَنهایی می آورد .......