ایران رمان

خب که چى؟؟

قراره اتفاق خاصى بيفته عايا؟؟

امروز سبزه گره زنونه.خخخ

وای دوستان من هیچ کاری نکردم الان چیکار کنم؟

(۱۳-۰۱-۹۶، ۰۲:۴۶ ب.ظ)*صنم* نوشته: [ -> ]خب که چى؟؟

قراره اتفاق خاصى بيفته عايا؟؟

برای ما مدرسه ای ها بععععععله

(۱۳-۰۱-۹۶، ۰۲:۵۱ ب.ظ)ستاره ی احساس نوشته: [ -> ]وای دوستان من هیچ کاری نکردم الان چیکار کنم؟

ينى چى هيچکار نکردى؟؟
سبزه گره نزدى؟؟
بى شوور موندى عايا؟؟

(۱۳-۰۱-۹۶، ۰۳:۰۲ ب.ظ):)nafas نوشته: [ -> ]

(۱۳-۰۱-۹۶، ۰۲:۴۶ ب.ظ)*صنم* نوشته: [ -> ]خب که چى؟؟

قراره اتفاق خاصى بيفته عايا؟؟

برای ما مدرسه ای ها بععععععله

آهان. فردا بايد بريد مدرسه؟؟
اى بابا.تنبلا خوبه که.

من از غروب 31 شهریور بدم میاد
ولی غروب 31 شهریور سال چهارم دبیرستان بدجور میچسبه

بعد از غروب 31 شهريور سال چهارم دبيرستان هم بايد بشينى واسه کنکور برنامه ريزى کنى. پس زياد خوشحال نباش.خخخ

(۱۳-۰۱-۹۶، ۰۳:۳۲ ب.ظ)*صنم* نوشته: [ -> ]

(۱۳-۰۱-۹۶، ۰۲:۵۱ ب.ظ)ستاره ی احساس نوشته: [ -> ]وای دوستان من هیچ کاری نکردم الان چیکار کنم؟

ينى چى هيچکار نکردى؟؟
سبزه گره نزدى؟؟
بى شوور موندى عايا؟؟

نه منظورم اینکه هنوز مبتکران سفیده سفیده .پاک پاک.