ایران رمان

نسخه‌ی کامل: نوع نگاه
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
یک روز صبح،زنی از خواب برخاست و پس از نگریستن به خود در آینه متوجه شد که روی سرش سه تار مو بیشتر باقی نمانده.او بدون آن که آرامش خود را از دست بدهد،فکری کرد و با لبخندی به خود گفت:«امروز موهایم را می بافم».
سپس سه تار موی خود را بافت و روز را به خوبی سپری کرد.
روز بعد وقتی از خواب بیدار شد و به تصویر خود در آینه نگاه کرد،متوجه شد که روی سرش دو تار مو بیشتر نیست.دوباره لبخندی زد و با خود گفت:«امروز موهایم را فرق از وسط می کنم».آن کار را کرد و روز خوشی را گذراند.
روز بعد که از خواب بیدار شد،پس از دیدن خود در آینه دریافت که فقط یک تار مو روی سرش باقی مانده است.این بار هم لبخندی زد و گفت:«امروز موهایم را دم اسبی میکنم.»آن کار را کرد و روز زیبایی را پشت سر گذاشت.

نتیجه:همه چیز به نوع نگاه شما بستگی دارد.


منبع:کتاب امیررضا آرمیون (مترجم و گردآورنده)
قشنگ بودTongue
ولی از خانوما بعیدهasna
يه سوال فني برام پيش اومدهxcvb
با چه مدل كش مويي اون يه دونه تار مو رو دم اسبي بسته؟Huh
داريم همچين كشي اصن؟azsx

اين ديگه نگاهش زيادي عميق بودهasna