ایران رمان

نسخه‌ی کامل: اندکی _ مکث _ بعدتفکر .
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
کجاها_نباید_خندید


به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب

به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری!

به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند!

به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده!

به دستان پدرت
به جارو کردن مادرت
به راننده ی چاق اتوبوس
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد!

به راننده ی آژانسی که چرت می زند!
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی!
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان!

#نخند که دنیا ارزشش را ندارد!

که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کس هستند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند! بار میبرند. بی خوابی میکشند.
کهنه می پوشند
جارو می زنند.
سرما و گرما را تحمل می کنند.
و گاهی خجالت هم می کشند!
خیلی ساده هرگز به آدم هایی که تنها پشتیبانشان "خدا"ست،
نخند ...
پدرمیگفت:
محبتت را به برگ ها سنجاق مزن
که باد با خود می بَرد...

محبتت را به آب جویی بریز
که با ریشه ها عجین شود...
ریشه ها هرگز اسیر باد نیست...

مادر میگفت:
پروانه ی محبتت را
به تار عنکبوتی بینداز که سیر نباشد...
محبتت را به خانه ی دلی بنشان
که خیال بیرون شدن ندارد...

و یاد معلمم بخیر...
هر وقت به آخر خط میرسیدم میگفت:
نقطه سر خط...
مهربان تر از خودت
با دیگران باش
در تصاویر حکاکی شده بر سنگ های تخت جمشید،
هیچکس عصبانی نیست!
هیچکس سوار اسب نیست!
هیچکس را در حال تعظیم نمیبینید!
در بین این صدها پیکر تراشیده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد!
اینها اصالت ما هستند:
مهربانی، خوشرویی، قدرت، احترام، ادب، نجابت
ﺩﯾﻨﺪﺍﺭ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﺮﺷﺎﺭﺍﺳﺖ.
ﭼﻨﺎﻥ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺗﺸﻨﮕﺎﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺳﯿﺮﺍﺏ ﮐﻨﺪ.
ﺯﯾﺮﺍ ﺑﻪ ﺿﯿﺎﻓﺖ ﭘﺮﺷﮑﻮﻩ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﻋﻮﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺯﻧﺪﻩ ﺳﺎﮐﻦ ﺍﺳﺖ.

ﺁﯾﺎ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺑﺨﻨﺪﺩ...؟
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﯾﺶ ﺧﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﻣﯿﻤﯿﺮﻧﺪ...

ﺷﺎﺩ ﺑﺎش؛
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﯼ ﻋﺒﻮﺱ ﺩﺍﺭﺩ،
ﺗﺎﺑﻮﺕ ﺩﻝ ﻣُﺮﺩﻩ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﺣﻤﻞ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﭘﺎﯼ ﮐﻮﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺍﻓﺸﺎﻥ ﺑﺎﺵ...
ﺳﺮﻣﺴﺖ ﺷﻮ ﻭ ﺯﻧﺪﻩﺗﺮ ﺷﻮ‌...
گاهی از دنیای بزرگی فاصله بگیر و کودک باش
بادبادکی هوا کن و خودت را برسان به زلالیِ دوران بچگی
ما با همین بازی‌ها بزرگ شدیم

کودکی کن!
بی خیال سن و سال
گرانقیمت‌ترین رایگان
دنـیا وقت اسٺ
وقت طلا نیسٺ
وقت زنـدگۍ اسٺ
و هیچ چیز با ارزش‌تر از
زندگۍ نیسٺ

قدر لحظه‌ها را بـدانـیم
ڪه عمر و زنـدگی،المثنی ندارد
#قوی_باش


آنقدرقوی باشید که هیچ چیز ذهنتان را بهم نریزد
در هرگفتگویی کلامی ازسلامتی،
شادی و ثروت بر زبان بیاورید.
توانایی دوستان را به آنها یادآوری شوید.
نیمه روشن هر چیز را بنگرید.
به بهترین، فکر؛
برای بهترین، کار؛
و بهترین را بخواهید.
مشتاق موفقیت دیگران باشید.
اشتباهات گذشته را فراموش کنید.
به تمام موجودات زنده با لبخند نگاه کنید.
برای ناراحتی، صبور؛
برای ترس، قوی باشید
و دربرابر خشم متین وصبور باشید.
بهترین باشید و به دنیا بگویید که بهترین هستید.
حر بن یزید ریاحی
اولین کسی بود که آب را
به روی امام بست 
و اولین کسی شد که
خونش را در راه امام داد . 
عمر سعد اولین کسی بود که
به امام نامه نوشت و
برای رهبری دعوت کرد 
و اولین کسی بود که تیر را
به سمتش پرتاب کرد . 

خداوند داستان ابلیس را گفت
تا بدانی نمیشود به عبادتت ،
تقربت ، به جایگاهت اطمینان کنی !!! 
خدا هیچ تعهدی برای آنکه
تو همان که هستی بمانی ، نداده است !!! 
دنیا دار ابتلاست ، 
با هر امتحانی
چهره ای از ما آشکار میشود ، 
چهره ای که گاهی خودمان را شگفت زده میکند !!!
از خدا عاقبت به خیری بخواهیم.....
#پاسخ_خوب

کسی كه به تو توهین می‌کند
اگر به هر ترتیبی به او جواب بدهی، حساب بسته نشده است،
باز خواهد ماند.
اگر پاسخ ندهی، آنوقت حساب بسته شده است.
و این است تفاوت نگرش شرقی با مسیحیت.
حتی چیزهای بسیار زیبا هم گاهی اوقات می توانند از پایه اشتباه باشند.
مسیح می‌گوید، "اگر کسی به گونه‌ات سیلی زد، گونه‌ی دیگرت را هم به او بده!“
این یک گفته‌ی زیباست و یکی از زیباترین جملاتی که تاکنون در دنیا بیان شده.
ولی از یک شرقی بپرسی خواهد گفت، "حتی این کار را هم نکن.
وقتی کسی تو را زد، همانطوری باقی بمان که قبل از زدن بودی.
تغییر نکن،
هیچ کاری نکن،
زیرا حتی دادن گونه‌ دیگرت به او هم یک پاسخ است
یک پاسخ خوب، یک پاسخ زیبا،‌
ولی یک پاسخ و تو باردیگر کارما تولید می کنی.
نمک_نشناس


نمک نشناسی مثل یک بیماریِ مزمن شیوع پیدا کرده است بینِ مردم!
مهم نیست تو چقدر خودت را خرجِ حالِ خوبشان کردی!
حالِشان که با تو خوب شد،دلیلِ حالِ بدت می شوند!
مهم نیست چقدر در گذشته کنارشان بودی!
می روند و شیفته ی آدم های جدیدِ زندگیِ شان می شوند.
مهم نیست تو چقدر دردشان را به جان خریدی!
درد می زنند به جانَت.
مهم نیست چقدر بارِ تنهایی شان را به دوش کشیدی!
در نهایت تنهایَت می گذراند.
لطفاً به فرزندانتان،
قدر شناس بودن را یاد دهید؛
اینجا زخمِ خیلی ها تازه ی
همان نمک دانی ست که شکست‌ !
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10