ایران رمان

نسخه‌ی کامل: نیایش ....
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
خدایا!!!

از بـد کردن آدمهایت شکایـت داشتـم به درگــاهت…

امـا شکایتـم راپس میگیـرم…

من نفهمیدم…فراموش کرده بودم که بـدی را خلـق کـردی

تا هـــــر زمان که دلـم گرفت از آدمهایت…نگاهـــــم به تـو باشد…

گاهی فرامــــوش میکنم که وقتی کسـی کنــــــارم نیست…

معنایش این نیست که تنهایــــــــم…

معنایش اینست که هــــمه را کنار زدی تـا خودم باشم و خــــــودت…

با تــــو تنهایی معنا ندارد…

مانده ام تـــــو را نداشتم چه میکردم…
منم موندم تو نبودی چیکار می کردم Angel
از یاد نمیری که خدا
خدایا !
دلم ميخواهد ،
دفتر مشقم را باز ڪنم ، و دوباره تمرين ڪنم ،
الفبای زندگی را ...
من ؛ چيزی شبيه ِ " زندگی ڪردن " را فراموش ڪرده ام ...!!!
ميخواهم خط ، خطی ڪنم تمام آن روزهايی ڪه دلم را شڪست ...
دلم ميخواهد ؛
اگر معلم گفت : در دفتر نقاشيتان هر چه ميخواهيد ، بڪشيد ...
اين بار ،"تنها و تنها
نردبانی بڪشم ...
به سوی تو...!!
مهربان خدایم

وقتی دلم ناآرام هست ، می‌دانم جایی از زندگی فراموشت کرده‌ام...
نیازمندم به تـو

به نگاهت
به توجهت
به مهربانیت

من جز تـــــو کسی را ندارم...
جز تـــــو هیچ کسی و هیچ چیزی آرامم نمی‌کند...

یا رفیقَ مَن لا رفیقَ لَه

تویی که هر وقت می‌خوانمت اجابتم می‌کنی...
پناهم باش، پناه دلی که جز تــــــو کسی ندارد...
خدایا
دستم به آسمانت نمیرسد
اماتوکه دستت بزمین میرسد
عزت دوستانم رادراین شب
تاعرش کبریایی خودبلندکن
وعطاکن به آنان
هرآنچه برایشان خیره
بارالها!امروزبرای تمام اتفاقات خوش
پیش رو ازتو سپاسگزارم
ایمان دارم هرآنچه امروزبرایم
پیش میآید
به خواست تو بهترینهای
دنیابرای من خواهدبود
حتی اگرظاهراقشنگ نباشند
ومن برای همه اینهاتورا شاکرم.
یه روزایی تو زندگیمون هست، که هیچ اتفاﻕ خاصی نمی افته،
ما به این روزا میگیم:
تکراری…
خسته کننده...!
ولی حواسمون نیست که میتونست اتفاقات بدی تو این روزها بیفته
طوریکه روزی صد بار دعا کنی کاش همون روزای تکراری باز هم تکرار بشن…

خدایا
به خاطر همه ی روزای تکراری اما بی غم و مصیبتت…
هزاران بار شکر..