۱۰-۰۸-۹۱، ۱۰:۳۶ ق.ظ
گرگ هم که باشی ، عاشق بره ای خواهی شد که تو را به علف خوردن وا می دارد و
رسالت عشق این است ، شدن آنچه نیستی !
گاهی باید نباشی تا بفهمی نبودنت واسه کی مهمه ؟
اونوقته که می فهمی باید همیشه با کی باشی
دلم تنگ است اما هنوز تو در آن جا می شوی ، چقدر ابعاد بودنت عجیب است !
افسانه را رها کن ، دوری دوستی کدام است ؟ فاصله هایند که دوستی را میبلعند !
من اگر نباشم دیگری جایم را پر میکند ، به همین سادگی !
صدای گام های تو… ضربان زندگی من است با من راه بیا هنوز تشنه ی زنده بودنم…
جهنمی به پا میکند دلم وقتی آرزویی در ذهن بیاید و تو میان آن نباشی !
دور باش اما نزدیک... من از نزدیک بودن های دور میترسم.
آوای باد خشکسالیست
دنیا به این بزرگی یک کوزه سفالیست
باید که عشق ورزید
باید که مهربان بو
زیرا که زنده بودن
هر لحظه احتمالیست...
وقتی دلت با من نیست بودنت مشکلی را حل نمیکند.
رسالت عشق این است ، شدن آنچه نیستی !
گاهی باید نباشی تا بفهمی نبودنت واسه کی مهمه ؟
اونوقته که می فهمی باید همیشه با کی باشی
دلم تنگ است اما هنوز تو در آن جا می شوی ، چقدر ابعاد بودنت عجیب است !
افسانه را رها کن ، دوری دوستی کدام است ؟ فاصله هایند که دوستی را میبلعند !
من اگر نباشم دیگری جایم را پر میکند ، به همین سادگی !
صدای گام های تو… ضربان زندگی من است با من راه بیا هنوز تشنه ی زنده بودنم…
جهنمی به پا میکند دلم وقتی آرزویی در ذهن بیاید و تو میان آن نباشی !
دور باش اما نزدیک... من از نزدیک بودن های دور میترسم.
آوای باد خشکسالیست
دنیا به این بزرگی یک کوزه سفالیست
باید که عشق ورزید
باید که مهربان بو
زیرا که زنده بودن
هر لحظه احتمالیست...
وقتی دلت با من نیست بودنت مشکلی را حل نمیکند.