ایران رمان
ایران رمان
>
بخش عمومی
>
سرگرمی
>
مطالب طنز و خنده دار
> بخند تا دنیا به روت بخنده
نسخهی کامل:
بخند تا دنیا به روت بخنده
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای
مشاهده نسخه کامل
کلیک کنید.
صفحات:
1
2
3
@حسین@
۱۰-۱۱-۹۶، ۰۱:۲۸ ق.ظ
اولين بارى که بابام ي چک خوابوند تو گوشم خنديدم, گفتم چكو بايد تو بانک بخوابونى
بزرگوار چک دوم رو طورى خوابوند که با مفهوم همراهبانک آشنا شدم
@حسین@
۱۰-۱۱-۹۶، ۰۱:۳۶ ق.ظ
به دختره میگم داری چیکار میکنی?
میگه دارم گریه میکنم!
میگم خونوادت با صدات بیدار شن ببینن گریه میکنی چی?
برگشته میگه نه هنسفری گذاشتم
ما چرا تو خونمون اسید نداریم
@حسین@
۱۰-۱۱-۹۶، ۰۱:۳۹ ق.ظ
ﺩﻭ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ
ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﭼﯽ ﺷﺪ؟
ﺷﺎﻩ ﺩﻕ ﮐﺮﺩ!
ﻭﺯﯾﺮ ﺭﻓﺖ ﭘﻨﺎﻫﻨﺪﻩ ﺷﺪ!
ﺍﺳﺐ ﻓﻠﺞ ﺷﺪ !
ﻓﯿﻞ ﺧﺮﻃﻮﻣﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ !
ﺳﺮﺑﺎﺯﺍ ﺗﻮﺳﻂ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺧﻮﺩﯼ کشته ﺷﺪﻧﺪ!
@حسین@
۱۰-۱۱-۹۶، ۰۱:۴۱ ق.ظ
روزی چوپانی از گوسفند خود پرسید:
چه چیز باعث شده که از گرگ تا این حد بترسی و سگ را همچون خانواده خود ببینی ؟؟
گوسفند گفت :
بععععع
@حسین@
۱۰-۱۱-۹۶، ۰۱:۴۴ ق.ظ
وقتی یکیو میخوای و بهش نمیرسی چقدر سخته...!!
حالا فک کنید من که چندتارو میخوام و بهشون نمیرسم .
چه وضعی دارم ...داغونما،له له
@حسین@
۱۷-۱۱-۹۶، ۱۰:۲۷ ب.ظ
⚠️انواع زن از ديد اداره برق
زن خوب: چراغ خونہ
زن چاق: لامپ حبابي
زن لاغر: لامپ مهتابي
زن صيغہ اي: لامپ كم مصرف
زن زشت: چراغ خواب
زن خوشگل: لوستر
زن غرغرو: مهتابي استارت خراب
زن بيوه: لامپ سوختہ
دوسـ ـت دختر: برق دزدی.
صفحات:
1
2
3
ایران رمان
>
بخش عمومی
>
سرگرمی
>
مطالب طنز و خنده دار
> بخند تا دنیا به روت بخنده