ایران رمان

نسخه‌ی کامل: طنز؛ چرا تولد، تبریک ندارد؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
پوریا عالمی در ستون طنز روزنامه شرق نوشت: بنا بر تقویم، ۴ اسفند تولد ماست و این چند روز دوست و آشنا هم به ما هی تبریک می‌گویند. بنده بررسی کردم و متوجه شدم به دلایل زیر، تولد، تبریک ندارد:
۱- با توجه به وضعیت اکوسیستم زمین، بنده ۳۵ سال اکسیژن مصرف و دی‌اکسیدکربن و گازهای دیگر تولید کرده‌ام. آیا این تبریک دارد؟
۲- بنده ده – پونزده‌تا کتاب نوشتم که واقعا شرمنده درخت‌هام و عملا با این کار اعتراف می‌کنم قصد داشتم «محیط زیست ایران» را از بین ببرم.
۳- بنده توی مطبوعات می‌نویسم و با این کار در جنگل‌خواری آقایان همدست هستم.
۴- بنده به‌وسیله انتشار اخبار در مطبوعات، اخبار را به اطلاع دیگران می‌رسانم که این یعنی «خبرچینی».
۵- بنده با نوشتن طنز، نان کسانی را که آه مردم را درمی‌آورند آجر کرده‌ام که این خودش یعنی «برهم‌زدن نظم عمومی».
۶- بنده درحالی‌که همه مردم ناامید هستند، از امید به فردا حرف می‌زنم و این یعنی «تشویش اذهان عمومی».
۷- بنده بارها گفته‌ام که در خاورمیانه زندگی زیباست و می‌شود عاشق شد و چای نوشید که این یعنی «نشر اکاذیب».
۸- بنده با جیب خالی، پز عالی می‌دهم که این یعنی «برهم‌زدن نظم بازار».
۹- بنده سنسور هر سانسوری را پیدا می‌کنم و با هر خط قرمزی بندری می‌زنم و این یعنی «سماجت و اصرار در انجام اتهام و جرم».
۱۰- بنده با زلزله و آلودگی هوا و آب آلوده و فشار های اجتماعی و اقتصادی و عدم امنیت شغلی و چه و چه، هنوز زنده‌ام و این یعنی یا خیلی پوستم کلفت شده یا خیلی پررو هستم یا عقلم پاره‌سنگ برداشته که همه اینها یعنی یه‌چیزیم می‌شود.
[b]جمع‌بندی[/b]
با این اوصاف واقعا در ۳۵ سال عمرم، بنده برای جامعه نه‌تنها مفید فایده نبوده‌ام که باعث شرمندگی هم هستم. پس تبریک تولد که هیچی، بهم تسلیت بگویید.
البته در تولد بنده، مثل هر کسی، همه کارها روی دوش مادرم بوده. به‌این‌وسیله قبول آن زحمت را به او تبریک می‌گوییم. بعد از آن هم که باید از مسئولان تشکر کرد که با سیاست‌هایی که در این سال‌ها اتخاذ کردند، کار ما را به اینجا کشاندند!