۱۴-۱۲-۹۶، ۱۲:۱۵ ق.ظ
۱۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۳
«از مجموع ۲۵۷ عنوان کتاب داستان مشروط و غیرمجاز حدود ۲۳۵ عنوان ذیل عنوان رمان آمده است که حدود ۴۵ درصد مشروط و ۵۵ درصد غیرمجاز شناخته شدند.»
خبرگزاری ایسنا: «تاریخ ایرانی» در ادامه نوشت: این بخشی از آمار یک سال صدور مجوز کتاب تنها در زمینه رمان فارسی است؛ آماری از بررسی ۱۴۰۰ سند ممیزی کتاب توسط دکتر احمد رجبزاده در یکی از سالهای شاخص یعنی ۱۳۷۵؛ پژوهشی که برای نخستین بار در سال ۱۳۸۰ توسط انتشارات کویر منتشر و در زمستان ۹۶ بعد از ۱۶ سال بار دیگر تجدید چاپ شد.به گفته بسیاری از پژوهشگران فرهنگی سال ۱۳۷۵ که همزمان با آخرین سال دومین دوره ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی است، یکی از سالهای شاخص به عنوان ممیزی است. این دوره یکساله که مصطفی میرسلیم هدایت وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی را در دست داشت مجموعاً ۲۸ ممیز همه آثار را در زمینههای مختلف بررسی و برای سرنوشت فرهنگ مکتوب کشور تصمیمگیری میکردند؛ ممیزانی که بیشترشان علم و آگاهی کامل را برای بررسی آثار نداشتند و بر همین اساس هم کتابها را به لحاظ عقیدتی و ایدئولوژیک با تیغشان بریدند. به نوشته رجبزاده: «براساس یادداشتها و ملاحظات ممیزان و نیز مقولاتی که مورد توجه ایشان استنباط میشود، آنان از تحصیلات و دانش مکفی برای اظهار نظر درباره فرهنگ مکتوب برخوردار نبودند.»آنها در ممیزی همچنین تعابیری را به کار میبردند که نشان میداد از جوانانی هستند که تحت تأثیر بحثهای ایدئولوژیک بودند. کلماتی چون مسائل منکراتی، بوی سیاسی، بار منفی، ماهیت سیاسی نویسنده، تطهیر چهرههای معلومالحال، روح حاکم، تخریب احساسات، اشاعه فساد، پیگرد، حساسیت، مشکل اخلاقی، شیطنت سیاسی و ... بخشی از کلماتی بود که این ممیزان در اسناد درباره آثار نوشتهاند.۲۴ درصد از کتابهای ارائهشده برای کسب مجوز انتشار در این سال، غیرمجاز و حدود ۷۰ درصد را مشروط و ممیزیهای عجیب و غریبی را تحمیل کردهاند؛ اتفاقی که باعث شد سال ۱۳۷۵ با میانگین ۱۴ هزار و ۳۸۶ نسخه کتاب در سال یکی از پایینترین آمار را در سالهای بعد از انقلاب داشته باشد.قانون غیرشفاف«نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آنکه مخل به مبانی اسلام و یا حقوق عمومی باشند.» بر اساس اصل ۲۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مجوز لازم برای اعمال قوانین جهت ممیزی داده میشد، شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۶۷ اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را تشکیل داد؛ مجوزی که حالا در آستانه ۳۰ سالگی تدوین اهداف و سیاستها و ضوابط نشر کتاب با توجه به غیرشفاف بودن به یکی از چالشهای همیشگی میان اهالی قلم و هنر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دولت تبدیل شده و حتی در رقابتهای انتخاباتی هم وارد شده و نامزدها برای گرفتن امتیاز از سوی مردم در برابر رقیبشان قانونمند و شفافکردن قانون را مطرح میکنند.قانون نظارت و ارزشیابی بر چاپ و نشر مطابق اصل ۲۴ قانون اساسی و چند سال بعد از تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی نوشته شد. این موضوع اما به این معنا نبود که در طول هشت سالی که این قانون نوشته میشد ممیزی در جریان نبود. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان فرهنگی بدترین دوران ممیزی در ایران در سالهای ۶۰ تا ۶۷ اعمال شد. هرچند بعد از مدون شدن سیاستها و اهداف ضوابط نشر هم این روند ادامه داشت. آنطور که کتاب «ممیزی کتاب در سال ۱۳۷۵ خورشیدی» بررسی کرده است، ۸ سال بعد از انتشار آییننامههای نشر در ایران به یکی از دورههای پر چالش برای اهل فرهنگ با ممیزان دولتی تبدیل شد.بر اساس پژوهشی که در این کتاب انجام شده هیچ سازوکار عملی برای ممیزی آثار مکتوب وجود نداشت طوری که مصداق مغایرت با مصالح ملی در نهایت به تشخیص بررسان و مدیران اداره کتاب صورت میگرفت و در طول این سالها نیز سه لیست به عنوان دستورالعمل به واحد ممیزی اداره کل نگارش تحویل داده شد که دو لیست کتابهای ممنوعه و نویسندگان ممنوعالقلم بودند ولی لیست سوم که کلمات ممنوع بود در طول ۳۰ سال مصادیق متفاوتی پیدا کرد.ممیزی در متن یا محتوا؟بر اساس تعریفی که در کتاب داده میشود: «ادبیات حوزهای از فرهنگ است که در آن تخیل بیشترین سهم را دارد. از یک نگاه، در مقابل فلسفه و علم که «از آنچه هست» خبری میدهند، ادبیات حوزهای از اعتباریات است که در آن احساس و عاطفه به تصورات شکل میدهد و تولید فرهنگ میکند.» بنا به همین ویژگی است که یکی از حوزههای حساس در زمینه ممیزی قرار میگیرد. ممیزان بعد از انقلاب به واژههای خاصی در ادبیات حساسیت داشتند که باعث میشد برخی آثار تا ۲۰۰ درصد هم ممیزی شوند.