ایران رمان

نسخه‌ی کامل: طنز؛ منجمان سخیف
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
 
مرداب به رودخانه گفت: چه کردی که زلالی؟ گفت: گذشتم...
ماهنامه خط خطی - میرشاد مرتضوی: مرداب به رودخانه گفت: چه کردی که زلالی؟ گفت: گذشتم.
***
مرداب به رودخانه گفت: چه کردی که زلالی؟ گفت: گذشتم. پرسید: از کجا گذشتی؟ گفت: از اون کوه. پرسید: کدوم کوه؟ گفت: همون کوهی که دلبر خونه داره و به حرکات موزون مشغول شدند تا صدا و سیما آمد و سانسورشان کرد.
***
مرداب به رودخانه گفت: چه کردی که زلالی؟ گفت: گذشتم. مرداب پرسید: از کجا؟ گفت: از ایستگاه تصفیه آب غرب تهران.
[عکس: 1706725_353.jpg]
مرداب به رودخانه گفت: چه کردی که زلالی؟ گفت: گذشتم، مرداب پرسید: واقعا؟ رود گفت: نه بابا، ساده ای ها... لایروبیم کردن.
***
مرداب به رودخانه گفت: چه کردی که زلالی؟ گفت: منجمان سخیف. پرسید: کجا؟ گفت: منجمان سخیف. تاکید کرد: چطوری؟ گفت: منجمان سخیف!
***
مرداب به رودخانه گفت: چه کردی که زلالی؟ گفت: کلر زدم.
***
مرداب به رودخانه گفت: چه کردی که زلالی؟ رودخانه گفت: اگه تو هم توی مملکت می چرخیدی و چیزایی رو که من دیدم می دیدی، همه چیزت می ریخت!
***
مرداب به رودخانه گفت: چه کردی که زلالی؟ گفت: من زلالم؟ و پاکت چیپس و پوست هندوانه ای را که مردم داخلش انداخته بود نشان داد.
***
مرداب به رودخانه گفت: چه کردی که زلالی؟ گفت: از ایران نگذشتم.
***
مرداب می خواست به رودخانه بگوید: چه کردی که زلالی؟ ولی همه رودخانه خشک شده بود.