۰۱-۱۲-۹۹، ۰۸:۰۲ ب.ظ
۲۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۲
امروز «مادران شنبه» قدیمیترین جنبش نافرمانی مدنی در ترکیه است. بعد از بیست و دو سال مبارزه، اعضای این سازمان از مادران خانهدار به «مخالفان حکومت» تبدیل شدهاند.
وبسایت آسو: در دههی ۱۹۷۰ چند ناراضیِ سیاسی در ترکیه ناپدید شدند، اما این کودتای سال ۱۹۸۰ بود که شکل جدیدی از خشونت سیاسی را در حوزهی عمومی ترکیه رواج داد، زیرا نیروهای نظامی و شبهنظامی شروع به دستگیری، شکنجه و سربهنیست کردن مخالفان عمدتاً در زندانها، کلانتریها، و شکنجهگاهها کردند.
در دوران کودتا و پس از آن افرادی در سراسر کشور شکنجه و ناپدید شدند. اما این امر، بهویژه در دههی ۱۹۹۰، در بخش شرقی ترکیه، که اکثر جمعیت آن را کردها تشکیل میدهند، سازمانیافتهتر بود. «مادران شنبه» والدین (عمدتاً مادران)، بستگان و دوستانِ ناپدیدشدگانِ قهری نخستین بار در ۲۷ مه ۱۹۹۵، در واکنش به سیاستهای خشونتآمیزی که زندگی آنها را به طور جبرانناپذیری تغییر داده، تظاهرات کردند.
امروز «مادران شنبه» قدیمیترین جنبش نافرمانی مدنی در ترکیه است. بعد از بیست و دو سال مبارزه، اعضای این سازمان از مادران خانهدار به «مخالفان حکومت» تبدیل شدهاند. در همین حال، تجمعات آنها حوزهی عمومی ترکیه را از طریق بیطرفیِ راهبردیِ مادری و لحن عاطفیاش متحول کرده است. هدف از نگارش این مقاله بحث دربارهی امکانات، محدودیتها و پیامدهای نوعی از سیاست مادری است که «مادران شنبه» همچون شکلی از مقاومت بر آن تأکید میکنند.
جنبش «مادران شنبه» در سال ۱۹۹۵ برای بهتر شناساندن خشونت دولتی در ترکیه پدید آمد، و نقشی شبیه به «مادران ناپدیدشدگان» در شیلی، «مادران میدان مایو» در آرژانتین، «مادران سربازان» در روسیه، «مادران تیانآنمِن» در چین، و «انجمن مادران» در الجزایر داشت (فِمِنیا ۱۹۸۷؛ فیخو این ناری ۱۹۹۴؛ فیشر ۱۹۹۹). همچون مادران ناپدیدشدگان در شیلی و آرژانتین که در دههی ۱۹۷۰ در دوران دیکتاتوریهای نظامی و پس از آن دور هم جمع شدند، هدف از سازماندهی جنبش «مادران شنبه» این بود که عزیزان خود را پیدا کنند و عاملان جنایتها را به دست عدالت بسپارند.
این مادران همچنین میخواستند از طریق اعتراضاتی مثل تحصنهای خاموش هفتگی، راهپیماییها و عزاداری عمومی برای مقتولین ومفقودینِ خود نقض حقوق بشر را محکوم کنند. علاوه بر این اعتراضات علنی، برخی از «مادران شنبه» به منظور افشای خشونت پنهانی که در ترکیه متحمل شده بودند در کنفرانسهای ملی و بینالمللی شرکت میکردند. افزون بر این، بعضی از مادران در دادگاه اروپایی حقوق بشر اقامهی دعوا کردند، امری که به محکومیت دولت ترکیه انجامید. «کمیسیون رسیدگی به ناپدیدشدگان قهری در دوران بازداشت»، که تحت لوای «کانون حقوق بشر» برای سازماندهی تظاهرات «مادران شنبه» تشکیل شد، کوشیده تا با همکاری نمایندگان رسانهها و سازمانهای غیردولتی ترکیهای یا بینالمللی توجه افکار عمومی را به این جنبش جلب کند.
این جنبش دولت ترکیه را به امضای معاهدات بینالمللی، از جمله «معاهدهی بینالمللی مصونیت همگانی از ناپدیدشدن قهری»، به منظور تضمین بهروزی همهی اتباع ترکیه تشویق میکند. همهی اینها نشان میدهد که روند سیاسیشدن عملاً سبب شده که «مادران شنبه» خود را نه فقط مادر فرزندان خویش بلکه مادر همهی قربانیان زنده و مردهی خشونت حکومتی بدانند. در نتیجه، «مادری» برای این مادران صرفاً نسبتی خویشاوندی نیست بلکه نوعی هویت زنانهی سیاسیشده نیز هست.
در دوران کودتا و پس از آن افرادی در سراسر کشور شکنجه و ناپدید شدند. اما این امر، بهویژه در دههی ۱۹۹۰، در بخش شرقی ترکیه، که اکثر جمعیت آن را کردها تشکیل میدهند، سازمانیافتهتر بود. «مادران شنبه» والدین (عمدتاً مادران)، بستگان و دوستانِ ناپدیدشدگانِ قهری نخستین بار در ۲۷ مه ۱۹۹۵، در واکنش به سیاستهای خشونتآمیزی که زندگی آنها را به طور جبرانناپذیری تغییر داده، تظاهرات کردند.
امروز «مادران شنبه» قدیمیترین جنبش نافرمانی مدنی در ترکیه است. بعد از بیست و دو سال مبارزه، اعضای این سازمان از مادران خانهدار به «مخالفان حکومت» تبدیل شدهاند. در همین حال، تجمعات آنها حوزهی عمومی ترکیه را از طریق بیطرفیِ راهبردیِ مادری و لحن عاطفیاش متحول کرده است. هدف از نگارش این مقاله بحث دربارهی امکانات، محدودیتها و پیامدهای نوعی از سیاست مادری است که «مادران شنبه» همچون شکلی از مقاومت بر آن تأکید میکنند.
جنبش «مادران شنبه» در سال ۱۹۹۵ برای بهتر شناساندن خشونت دولتی در ترکیه پدید آمد، و نقشی شبیه به «مادران ناپدیدشدگان» در شیلی، «مادران میدان مایو» در آرژانتین، «مادران سربازان» در روسیه، «مادران تیانآنمِن» در چین، و «انجمن مادران» در الجزایر داشت (فِمِنیا ۱۹۸۷؛ فیخو این ناری ۱۹۹۴؛ فیشر ۱۹۹۹). همچون مادران ناپدیدشدگان در شیلی و آرژانتین که در دههی ۱۹۷۰ در دوران دیکتاتوریهای نظامی و پس از آن دور هم جمع شدند، هدف از سازماندهی جنبش «مادران شنبه» این بود که عزیزان خود را پیدا کنند و عاملان جنایتها را به دست عدالت بسپارند.
این مادران همچنین میخواستند از طریق اعتراضاتی مثل تحصنهای خاموش هفتگی، راهپیماییها و عزاداری عمومی برای مقتولین ومفقودینِ خود نقض حقوق بشر را محکوم کنند. علاوه بر این اعتراضات علنی، برخی از «مادران شنبه» به منظور افشای خشونت پنهانی که در ترکیه متحمل شده بودند در کنفرانسهای ملی و بینالمللی شرکت میکردند. افزون بر این، بعضی از مادران در دادگاه اروپایی حقوق بشر اقامهی دعوا کردند، امری که به محکومیت دولت ترکیه انجامید. «کمیسیون رسیدگی به ناپدیدشدگان قهری در دوران بازداشت»، که تحت لوای «کانون حقوق بشر» برای سازماندهی تظاهرات «مادران شنبه» تشکیل شد، کوشیده تا با همکاری نمایندگان رسانهها و سازمانهای غیردولتی ترکیهای یا بینالمللی توجه افکار عمومی را به این جنبش جلب کند.
این جنبش دولت ترکیه را به امضای معاهدات بینالمللی، از جمله «معاهدهی بینالمللی مصونیت همگانی از ناپدیدشدن قهری»، به منظور تضمین بهروزی همهی اتباع ترکیه تشویق میکند. همهی اینها نشان میدهد که روند سیاسیشدن عملاً سبب شده که «مادران شنبه» خود را نه فقط مادر فرزندان خویش بلکه مادر همهی قربانیان زنده و مردهی خشونت حکومتی بدانند. در نتیجه، «مادری» برای این مادران صرفاً نسبتی خویشاوندی نیست بلکه نوعی هویت زنانهی سیاسیشده نیز هست.