ایران رمان

نسخه‌ی کامل: آب آوردن از رودخانه، جانِ میثم ۱۴ساله را گرفت
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
 
 ۰۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۹
 
زنان و کودکان ساکن در این مناطق ناچارند‌ از طریق کوله بری‌ یا چارپایان‌ آب را از رودخانه و یا چاه به محل زندگی منتقل‌ کنند و در مسیر تامین آب تا کنون بارها شاهد اتفاقاتی برای اهالی این مناطق بوده‌ایم.
عصر جنوب: نوجوان ۱۴ ساله اهل روستای تنگ چویل شهرستان باغملک استان خوزستان که برای تامین آب شرب خانواده اش به رودخانه رفته بود جان‌ خود را از دست داد.
[عکس: 2552961_461.jpg]
زنان و کودکان بسیاری ناچارند‌ از طریق کوله بری‌ یا چارپایان‌ آب را از رودخانه و یا چاه به محل زندگی منتقل‌ کنند/عکس تزئینی
میثم باقری دانش‌آموز ۱۴ ساله اهل روستای تنگ چویل‌ که برای تأمین آب شرب خانواده‌ اش به کنار رودخانه رفته بود پس از روشن کردن پمپ برای استخراج آب، بر اثر برق‌گرفتگی جان خود را از دست داده است.
یک‌منبع محلی به عصرجنوب می‌گوید: مناطق شمال شرق استان خوزستان از جمله شهرستان های دهدز‌، باغملک و ایذه‌ فاقد آب لوله کشی هستند و اهالی باید از آب تصفیه‌ نشده رودخانه یا چاه‌ استفاده کنند.
او می‌گوید: زنان و کودکان ساکن در این مناطق ناچارند‌ از طریق کوله بری‌ یا چارپایان‌ آب را از رودخانه و یا چاه به محل زندگی منتقل‌ کنند و در مسیر تامین آب تا کنون بارها شاهد اتفاقاتی برای اهالی این مناطق بوده‌ایم.
سپاس زاده بخشدار صیدون در گفتگو با بهنام رضایی خبرنگار عصرجنوب با تائید مرگ نوجوانی که برای تامین آب به رودخانه رفته بود می‌گوید: “روستاهای این منطقه فاقد آب لوله کشی و حتی راه‌ و جاده هستند و پیش‌تر موضوع را به مسئولین بالادست منتقل کرده ایم‌ و اهمال‌کاری در رفع مشکلات منطقه‌ منجر به حوادث از این دست شده است.”
پیش‌تر‌ نیز گزارشاتی از شیوع بیماری هپاتیت و یا مسمویت‌اهالی روستاهای شمال شرق خوزستان درپی استفاده از آب ناسالم،‌ خام و یا تصفیه نشده گزارش‌ شده بود.
مواردی که سلمان زاده رئیس مرکز بهداشت خوزستان، پایین بودن کیفیت آب را علت شیوع بیماری در این مناطق عنوان کرده بود.
روستای تنگ چویل از توابع بخش صیدون شهرستان باغ‌ملک در استان خوزستان است. قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۸۲ نفر (۱۶خانوار) بوده‌است.
برنامه ایرانگرد اون پسر جوونه
مستند تهیه کرد و با زیون بی زبونی خیلی چیز ها گفت

مرد عشایر راحت داشت رو کوه راه میرفت و سوت میخوند.از اون ور دوربین میرفت رو همسرش که بار کشیده با خودش و با کمر خم شده از کوه بالا می‌رفت
مرد راحت راه میرفت و زنش اخرش افتاد زمین و همه بار هاش ریخت...
ازشون بدم اومده...تو مستنداش نشون میده زن فقط کار میکنه و مرد عشایر اکثرا در حال خوردن خوابیدن
به زنش گفت شوهرت زن بگیره ناراحت نمیشی؟
گفت خوشحال هم میشم کارام کم میشه