ایران رمان

اره بابا جذاب لعنتی کشیدم کجاشو دیدی
بیا الان ی نقاشی ذهنی میفرستم تو تایپیک نقاشیام نگاه کن حض (حظ حض حذ حز هظ هز هذ هض ) کن. عشق کن اصلا ‌‌
تصور کردم حالا خودتو دیدم یادم نمیام چی تصور کردم

(۲۸-۰۳-۰، ۱۱:۵۶ ب.ظ)minaa نوشته: [ -> ]تشکرات
حالا تخیلات دختر پسر رو نمیدونم بصورت کلی چجوره و امااا چالش بعدی

خودت محیا جان
تصورتو از چهره ادمین بکش و بگو(از اخلاقیاتی که تصور میکنی تو زندگی واقعی داره ‌‌)
این خیلی تو ذهنم بود دوست داشتم خود ادمین خودشو بکشه ک قطعا نمیکنه

یــــــــآ ابلفضل!. ‌
من نقاشیم در حد تو نیست ولی همه ی تلاشمو می کنم.

مینا خیلی سخته!
نمیشه اصلا!!!

بیخود کردی باید بزاریش مگه من گفتم خوشگل بشه؟
عشقش به زشتیشه که ادمین ببینتش  ‌ ‌‌

ولی پشت بندش من اعدامم بخاطر چیزایی ک میگم

‌ ‌


مجازات کسی که یه چالشو دور بزنه چیه؟!
میشه یه چیز دیگه بگین!

اه ک میگیرم میزنمتون
لوس بازی در نیار بزار دیگه
حالا انگار چی هست ادمین ک انقدر میترسی
خنک های رو مخ
مجازاتش اینه ک میزنمت شبیه چیزی ک کشیدی بشی ‌ ‌

من از ادمین می ترسم؟!
‌
برو بچه یه چیز دیگه بگو!
ابرو خودم می ره هر چی هم بگین خودتونین صبر کن الان می ذارمش!

به نظرم یا ازاین تپل مهربونا یود یا از این لاغر خشنا ... دیگه منم دیدم تپل نمیشه اینجوری کشیدم.
هر چنــد... نقاشیم خوب نیس!

(۳۱-۰۳-۰، ۱۲:۰۷ ق.ظ)minaa نوشته: [ -> ]بیخود کردی باید بزاریش مگه من گفتم خوشگل بشه؟
عشقش به زشتیشه که ادمین ببینتش  ‌ ‌‌

ولی پشت بندش من اعدامم بخاطر چیزایی ک میگم

بابا ادمینه، رئیس قوه قضائیه که نیس

خیلی سخت بود واقعا از یه ادمی که ندیدیش تصور داشته باشی!
مخم سوت کشید تا فکر کنم اصلا چجوریه!
 از اینایی که تو موقع کار جدی ان!.
باب میلشون عمل نکنی خشن می شن!. ... خیلی غذا می خورن!ـ رفیق بازن!
(اینم بر اساس موقیت الان می گم: حس می کنن خیلی شاخن نمیان تو سایت جواب ما رو بدن/ما هم می ریم به صنم می گیم/)
دیگه ـ.. مامانی ان!. ... خیلی پول در بیارن ... یعنی کارشون زیاده و اینا ...
همچین یه کم خشن بامزه طورن!
از اینایی ان چپ میره راست میره هی پوزخند می زنه!!
‌ ‌
دیگه همینا ...


انقدر فسفر سوزوندم تا ببینم چه شکلیه!.