ایران رمان

نسخه‌ی کامل: این چندمین باره؟
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
سابش از دستاش در رفته...روبه روش نشسته وبا محبت به چشمهاش خیره شده...دختر با لبخندهای ریزی جواب محبتهای تو خالیشو می ده .
اون داره به چی فکر می کنه؟ به اینکه تونسته مخ یه پسر تاپو بزنه ؟ یعنی می تونه اونو به دوستاش نشون بده ؟!اگه بهش پیشنهاد ازدواج بده زندگیش این رو به اون رو میشه...
داره فکر میکنه که خوب خودشو نشون بده ...که اون پسر نفهمه قبلا با یه پسری که نمیشناختدش اس ام اس داشته !
از موهای خوشرنگ دختر شروع می کنه ...به چشماش می رسه ...دماغ قلمی که احتمال قوی عمل شده ...لبهاش! چیز خوبیه ...نگاهش پایین تر میاد ..شال دختر بازه ..یه گردن خوش تراش ...ای کاش پشت میز نبودن تا می تونست قسمت های اصلی اندام اونو انالیز کنه ...
به صندلی تکیه می ده .یعنی باهاش راه میاد ؟ تو چشماش چی میبینه ؟ اون دوست داره پیشنهاد ازدواج بشنوه؟ یه فیلم جدید...نقش یه عاشق ...این چندمین باره؟!