ایران رمان

نسخه‌ی کامل: داستانی خواندنی از کرامات امام رضا(ع) !
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.


السلام علیک یا غریب الغربا یا امام رضا

گرچه چند روزی از تولد امام رضا می گذره ولی خوندن این مطلب خالی از لطف نیست ، به این امید که آقامون عیدی امسال مارا معرفت بیشتر و ... قرار بده .

از تمامی دوستان خواهش می کنم بعد از خواندن این معجزه کمی فکر کنند و به حال خودمون فکر کنیم. آقاجون امام رضا یه نظری هم به ما بکن....

[عکس: 142006101501_Mashhad_1.jpg]

معجزه بسیار زیبا و آموزنده از آقامون امام رضا

.... یکی از خادمان حرم مطهر رضوی نقل می کنند: شبی کشیک حرم داشتم، آماده شده بودم تا به حرم بروم با همان حال و هوا در منزل رو به حرم آقا کردم و گفتم: آقا جان اگه کاری باشه در خدمتیم.
بعد از انجام کشیک و در حال استراحت امام رضا(ع) به خوابم آمدند و فرمودند به ترمینال برو دو جوان سرگردان آنجا هستند آنها را راهنمایی و پذیرایی کن و در آخر یک پیامی از طرف من به آنها بگو.....
خوشحال بودم چون آقا ارادت خالصانه مرا قبول کرده بودند.
به ترمینال رفتم و آن دو جوان افسرده و پریشان را پیدا کردم، آنها را به منزل آوردم و برای آنها سنگ تمام گذاشتم. این دو جوان بعد از سه روز می خواستند بروند که به آنها گفتم یک پیام از امام رضا براتون دارم، آقا فرمودند بهتون بگم: امام رضا، امام بی معرفتی نیست.
این دو جوان به زمین افتادند و شروع به گریه کردند . واقعیت را از آنها جویا شدم، گفتند آمدیم مشهد هر چه گشتیم جای مناسبی پیدا نکردیم و خسته شده بودیم، در حال برگشت به ترمینال گفتیم امام رضای بی معرفت ما زائرت بودیم ولی به ما جا ندادی............