ایران رمان

نسخه‌ی کامل: متن ترانه - سیاوش قمیشی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12
دیوونه

اين همه دردسر، فايده نداره
ديگه تو تو دلم، جايي نداري
ديوونه، ديوونه، که دلش هرجا ميره
مي مونه، مي مونه، تا که از جا در ميره
کي جواب درد بي درمون من پيدا ميشه
کي ميشه کجا ميشه که من آروم بگيرم
از تموم دار دنيا تو فقط مونده بودي
تو فقط دلخوشي من توي زندگي بودي


ديوونه ديوونه که دلش هرجا ميره
مي مونه مي مونه تا که از جا در ميره
گله

عجب ايدل عاشق، تو هم حوصله دار ي
تو اين سينه نشستي، هزار تا گله داري
يه روز عاشق نوري، يه روزي سوت و کوري
يه روز مثل حبابي، يه روز سنگ صبوري
پر از شک و هراسي، هميشه بي حواصي
پر از حرفي و خاموش يه قصه و فراموش
پر از راز نگفته، يه کوله بار بر دوش
يه بي طافت خسته، به انتظار نشسته
يه روز رفيق راهي، سفر پاي پياده
به اندازه عشقي، پر از حرفاي ساده
باسه روزاي رفته سفر قصه خوبه
چراغ روشن راه قشنگي غروبه
رسوا ترین عاشق

نگاهي مي كني، ما رو
مگه عاشق نديدي، تو
يا شايد ديدي و
رسواترين عاشق نديدي، تو
يا ما مجنونيمو، خونه خرابي عالمي داره
يا عشقت مونده و دست از سر ما بر نمي داره
خداييش فرقي هم انگار نداره
يا اگه داره دل رسواي ما بند كرده و بازم گرفتاره

الهي دل خوشي باشه پناهت
گلاي رازقي تن پوش راهت
الهي خوش خبر باشه قناري
بخونه تا خروس خون چشم به راهت
صفاي ديدنت اي قصه نور
من و با خود ببر تا آخر دور
گلاي پيرهنت، ياس و اقاقي
بمونم منتظر، تا قصه باقي
عروسک شب

حرفا ديگه تموم شده برا گفتن تو دلم حرفي ندارم
اشكا ديگه تموم شدن برا گريه تو چشام اشكي ندارم
مثل اون شبنم پاك روي گل ها مي موني
مثل اون عروسك شب توي رويا مي موني
مثل اون شبنم پاك روي گل ها مي موني
مثل اون عروسك شب توي رويا مي موني
حرفا ديگه تموم شده برا گفتن تو دلم حرفي ندارم
اشكا ديگه تموم شدن برا گريه تو چشام اشكي ندارم
مثل اون شبنم پاك روي گل ها مي موني
مثل اون عروسك شب توي رويا مي موني مثل اون شبنم پاك روي گل ها مي موني
مثل اون عروسك شب توي رويا مي موني
تن زخمي

رو تن زخمی جاده
کی غم رفتنو کاشته
کی تو غربت خیابون
قاب خورشید و شکسته
کی تو شهر عشق و رؤیا
شعر نفرین و نوشته
کی برای من تنها
کوه غم رو جا گذاشته
کی تو اوج قصه ها
من و بی صدا گذاشت
تو کوچ پرنده ها
کی تو خوابم پا گذاشت
برای قلبای خسته
بگین آسمون بباره
زیر پای پاک بارون
یه کسی گلی بکاره
تن زخمی زیر بارون
دیگه مرهمی نداره
میشه تن پوش خیابون
چون دیگه جایی نداره
جاده خالی حالا
من و رو تنش میکاره
رو تن زخمی جاده
کی دیگه پاشو میذاره
آواره

خيلی وقته تو دلم يه حرفی مونده نميگم
خيلی وقته تو غما غمی بزرگ و ميبينم
سر به زير آواره تک و تنها کی ميشه
قصه يه کوير برشته تو قطره های بارون گم بشه
مثه برگای خيابون مثه ديروز کی ميشه
تو تمامی و وجودت تو زلال شب چشمات گم بشه
غربت


دل هیچکی مثل من
غربت اینجا رو نداره
دیگه حرفای علاقه
همه مردن تو دلم
مثل گنجشکای بی لونه و بی جای محله
دیگه هیجا تو درختا جای من نیست که برم
با تو بودن خیلی وقته که گذشته
بی تو بودن مثل مهر سرنوشته
دیگه اسم تو رو هی زمزمه کردن
واسه من نه تو میشه نه فرقی داره
بارونه از سر شب همش میباره
تو گوشم داد میزنه همش میناله
دیگه هیچکی مثل من
غربت اینجارو نداره
زندگی ارزش این همه اشکا رو نداره

دل هیچکی مثل من
غربت اینجا رو نداره
دیگه حرفای علاقه
همه مردن تو دلم
مثل گنجشکای بی لونه و بی جای محله
دیگه هیجا تو درختا جای من نیست که برم
با تو بودن خیلی وقته که گذشته
بی تو بودن مثل مهر سرنوشته
دیگه اسم تو رو هی زمزمه کردن
واسه من نه تو میشه نه فرقی داره
بارونه از سر شب همش میباره
تو گوشم داد میزنه همش میناله
دیگه هیچکی مثل من
غربت اینجارو نداره
زندگی ارزش این همه اشکا رو نداره
دل هیچکی مثل من
غربت اینجا رو نداره
نداره
عمره دو روزه

اين عمر دو روزه
كه به داره منو داره
وقتي كه ميدوزه
دل من حرفي كه داره
حرف اوجه
كه به ذلت تن نداده
وقتي كه ميگيره
دل من حرفايي داره
وقتي كه ميرنجه
به دلش دردايي داره
كه بميره
چون به ذلت تن نميده
صداي قديما

صدای قدیما تو گوشمه، انگاری جار میزنه
غمهای قدیما وجودمه، داره فریاد میزنه
هر سایه ای روزی داره، هر شبی یه ستاره ای
تنها منم تنها منم، بی روز و بی ستاره، بی روز و بی ستاره

این منم غمخور ساکت،غمخور چشمهای ماتت
این غمه که سرزمینش وسعت چشماتو داره
نه تو هم فرقی نداری،این تفاوت نگاته
این فقط چشماته اما وسعت غمها رو داره
گل و تگرگ

قصه منو غم تو
قصه گل و تگرگه
ترس بی تو زنده بودن
ترس لحظه های مرگه
ای برای با تو بودن
باید از بودن گذشتن
سر به بیداری گرفته
ذهن خواب آلوده من

همیشه میون قاب خالی درهای بسته
طرح اندام قشنگت
پاک و رویایی نشسته
کاش میشد چشام ببینن
طرح اندام تو داره
زنده میشه جون میگیره
پا توی اتاق میزاره

کاش میشد صدای پاها ت
بپیچه تو گوش دالون
طرف دالون بگرده
سر آفتاب گردونامون
کاش میشد دوباره باغچه
پر گلهای تو باشه
غنچه سفید مریم
با نوازش تو واشه

کاش میشد اما نمیشه
نمیشه بیای دوباره
نمیشه دستات تو گلدون
گلای مریم بزاره
کاش میشد اما نمیشه
این مرام روزگاره
رفتنت همیشگی بود
دیگه برگشتن نداره
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12