ایران رمان

نسخه‌ی کامل: دختر شیطون کلاس l_PedraM_l l
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
از یک دانشجوی رشته جانور شناسی :


تو کلاسمون دختری بود که خیلی شر بود و توی کلاس ها اینقدر تیکه می انداخت که همه ما از خنده ریسه می رفتیم…
یکی از کلاس هامون با استادی بود که خیلی سختگیر و اخمو بود و حتی همون دختر هم جرات تیکه انداختن نداشت.
همون استاد یک بار قفسی سر کلاس آورده بود و اون دختر یک کنفرانس ۵ دقیقه ای ارائه داد و استاد به اون دختر گفت به من بگو این چه حیوونیه؟ قفس با پارچه ای پوشانده شده بود و فقط پاها ی حیوون دیده می شد.
این دوست ما جواب داد من نمی تونم بگم چه حیوونیه باید جاهای دیگه ای از بدنشو ببینم.
استاد اخم کرد و گفت: نخیر از همین پاها ش باید بفهمی چه حیوونیه
دانشجو گفت: نمی دونم …ورفت نشست
استاد پرسید ببخشید خانم اسم شما چیه؟
اون هم بلند شد و پاچه های شلوارشو کشید بالا و گفت خودتون ببینید اسمم چیه!
دمش گرمieir
ایوللللللللللللللللللللللieirieirieirasnaasna
خدا‏ ‏حفظش‏ ‏کنہ‏!‏‏!‏‏!‏‏ ‏دیگہ‏ ‏چی؟Tongue
خوشم اومد دمت گرم
دمش جیز با این جوابش