۲۸-۰۵-۹۲، ۱۰:۱۴ ب.ظ
...
مامان ، عاشق شد ...
و بابا ادعا کرد عاشق است !
جند سال گذشت ...
بابا حق ِ مسلمش را بهانه کرد و شناسنامه اش چندین بار پر شد !
پر شد، خالی شد،پر شد ، خالی شد ...
خالی نشد ، خط خورد!
زن ها خط خوردند، مادر ها خط خوردند،
دخترها زن شدند، زن ها مادر شدند و بعد، خط خوردند!!!
و بابا چون حق دارد، آب می دهد، نان می دهد .
زوجه، مامان! ضعیفه، مامان !
مامان غذا پخت، بابا غذا خورد...
مامان لباس را اتو کرد،
بابا لباس را پوشید و رفت بیرون ، نه برای کار !!!
مامان ظرف شست، بابا روزنامه خواند...
بابا دستور داد، مامان اطاعت کرد !
بابا روزنامه خواند و اخبار دنیا را فهمید ولی هیچ وقت غم ِ مامان را نفهمید !!!
مامان سفید پوشید ،
بابا اخم کرد !
مامان کمی به صورتش رنگ داد ،
بابا ناسزا گفت !
مامان ورزش کرد ،
بابا شک کرد !
آخر بابا ناموس دارد !
همیشه داغ، مامان !
ننگ، مامان !
سنگ، مامان !
دار، مامان !
شهلا، مامان !
شهلا ها، مامان !
همیشه حق ، بابا !
حق دار، بابا!!!
بابا می خوابد، مامان درد می کشد...
مامان می زاید. مامان با درد می زاید.
مامان شیر می دهد،
بزرگ می کند،
حقیر می شود،
پیر می شود ...
آن وقت ، من نام ِ بابا را می گیرم !
اگر من درس بخوانم ، برای خودم کسی شوم ، فرزند بابا هستم !
درس نخوانم ، بیکار باشم ، معتاد باشم ، فرزند مامان هستم !
بابا زن گرفت، بابا صیغه كرد..
مامان بغض کرد، مامان جوانی اش را گذاشت و رفت !
بابا حق دارد ...
بابا حق دارد صیغه کند !
بابا حق دارد. حتی اگر شب ها هم نیاید...
ولی مامان باید با آبرو باشد!
آبرو، یعنی مامان ساکت باشد..
عاشق نشود ، فقط در مطبخ باشد ، سیاه بپوشد ، لال باشد ، کر باشد ، کور باشد تا ...
تا بابا نان بدهد ! آب بدهد !
بابا حق دارد کتک بزند ...
مامان باید ساکت باشد ، چون زن نجیب ، از درد فریاد نمی کشد !
اعتراض نمی کند،
شکایت نمی کند!
بابا "آنجلینا جولی" را دوست دارد،
حق اش است !
زن زیبا را باید دوست داشت ...
مامان غلط می کند اسم " برَد پیت " را به زبان بیاورد !
اگر بیاورد ، بی آبروست ، خونش حلال است !
بابا خانه دارد، ماشین دارد، ارث دارد، غرور دارد ، زور دارد !!!
و این حوالی ،
هر که زور دارد ، همه چیز دارد !!!
مامان ، عاشق شد ...
و بابا ادعا کرد عاشق است !
جند سال گذشت ...
بابا حق ِ مسلمش را بهانه کرد و شناسنامه اش چندین بار پر شد !
پر شد، خالی شد،پر شد ، خالی شد ...
خالی نشد ، خط خورد!
زن ها خط خوردند، مادر ها خط خوردند،
دخترها زن شدند، زن ها مادر شدند و بعد، خط خوردند!!!
و بابا چون حق دارد، آب می دهد، نان می دهد .
زوجه، مامان! ضعیفه، مامان !
مامان غذا پخت، بابا غذا خورد...
مامان لباس را اتو کرد،
بابا لباس را پوشید و رفت بیرون ، نه برای کار !!!
مامان ظرف شست، بابا روزنامه خواند...
بابا دستور داد، مامان اطاعت کرد !
بابا روزنامه خواند و اخبار دنیا را فهمید ولی هیچ وقت غم ِ مامان را نفهمید !!!
مامان سفید پوشید ،
بابا اخم کرد !
مامان کمی به صورتش رنگ داد ،
بابا ناسزا گفت !
مامان ورزش کرد ،
بابا شک کرد !
آخر بابا ناموس دارد !
همیشه داغ، مامان !
ننگ، مامان !
سنگ، مامان !
دار، مامان !
شهلا، مامان !
شهلا ها، مامان !
همیشه حق ، بابا !
حق دار، بابا!!!
بابا می خوابد، مامان درد می کشد...
مامان می زاید. مامان با درد می زاید.
مامان شیر می دهد،
بزرگ می کند،
حقیر می شود،
پیر می شود ...
آن وقت ، من نام ِ بابا را می گیرم !
اگر من درس بخوانم ، برای خودم کسی شوم ، فرزند بابا هستم !
درس نخوانم ، بیکار باشم ، معتاد باشم ، فرزند مامان هستم !
بابا زن گرفت، بابا صیغه كرد..
مامان بغض کرد، مامان جوانی اش را گذاشت و رفت !
بابا حق دارد ...
بابا حق دارد صیغه کند !
بابا حق دارد. حتی اگر شب ها هم نیاید...
ولی مامان باید با آبرو باشد!
آبرو، یعنی مامان ساکت باشد..
عاشق نشود ، فقط در مطبخ باشد ، سیاه بپوشد ، لال باشد ، کر باشد ، کور باشد تا ...
تا بابا نان بدهد ! آب بدهد !
بابا حق دارد کتک بزند ...
مامان باید ساکت باشد ، چون زن نجیب ، از درد فریاد نمی کشد !
اعتراض نمی کند،
شکایت نمی کند!
بابا "آنجلینا جولی" را دوست دارد،
حق اش است !
زن زیبا را باید دوست داشت ...
مامان غلط می کند اسم " برَد پیت " را به زبان بیاورد !
اگر بیاورد ، بی آبروست ، خونش حلال است !
بابا خانه دارد، ماشین دارد، ارث دارد، غرور دارد ، زور دارد !!!
و این حوالی ،
هر که زور دارد ، همه چیز دارد !!!
