ایران رمان

نسخه‌ی کامل: چی بگم والا...
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
دختر: دوسـ ـت دختر جديدت خوشگله؟ (در ذهنش ميگويد: آيا واقعا از من خوشگلتره؟)
پسر: آره خوشگله!! ( در ذهنش: اما تو هنوز زيباترين دختري كه ميشناسم هستي)

دختر: شنيدم دختر شوخ طبع و جالبيه ! (درست همون چيزي كه من نبودم)
پسر: آره همينطوره! ( اما در مقايسه با تو اون دختر چيزي نيست)



دختر: خوب پس اميدوارم شما دوتا با هم بمونيد... (اتفاقي كه براي ما رخ نداد)
پسر: منم برات آرزوي خوشبختي دارم.. (چرا اين پايان رابطه ي ما شد؟)

دختر: خوب من ديگه بايد برم... (قبل از اين كه گريه م بگيره)
پسر: آره منم همينطور... (اميدوارم گريه نكني...)

دختر: خداحافظ...(هنوزم دوستت دارم و دلم برات تنگ ميشه)
پسر: باشه... خداحافظ (هيچ وقت عشقت از قلبم بيرون نميره...هرگز)
غرور در مقابل عشق هیچ معنایی نداره
اگه بخوای غرور داشته باشی عشقتو از دست میدی
ولی وقتی غرورت بشکنه فقط واسه یه نفر شکسته